سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب

 

صلح نامه امام مجتبی(علیه السلام) موادّ و بندهایی دارد که هر بندی پیامی خاص دارد  :

مادّه اوّل:

هذا ما صالح علیه الحسن بن علی بن أبی طالب معاویة بن أبی سفیان صالحه علی أن یسلّم إلیه ولایة أمر المسلمین، علی أن یعمل فیهم بکتاب اللّه وسنّة رسوله(صلی الله علیه وآله وسلم .

بحار الأنوار ج 44 ص 65، الغدیر ج 11 ص 6 .

یکی از شروط امام(علیه السلام) این است که معاویه به کتاب خدا و سنت پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم)عمل کند.

امام مجتبی(علیه السلام) می دانست که معاویه عامل به کتاب خدا و سنت پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم)نیست، و لذا پس از ورود معاویه به کوفه اولین جمله ای که می گوید این است:

إنی واللّه ما قاتلتکم لتصلّوا ولا لتصوموا ولا لتحجّوا ولا لتزکوا إنّکم لتفعلون ذلک. وإنّما قاتلتکم لأتأمّر علیکم، وقد أعطانی اللّه ذلک وأنتم کارهون

من صلح نکردم تا شما را وادار کنم نماز بخوانید، زکات بدهید، حج برید، نه، بلکه برای این است که بر گرده شما سوار شوم و بر شما ریاست کنم .


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 95 آبان 19 توسط منبر مکتوب

در نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجری اوّلین فرزند خانواده علی و زهرا علیهاالسلام پا به عرصه وجود گذاشت و نشاط و شادی را در بیت نبوّت و امامت به ارمغان آورد ...

نیمه ماه خدا نور خدا آمد خوش آمد // سبط پیغمبر امام مجتبی علیه السلام آمد خوش آمد

شد گلستان دامن زهرا ز ریحان محمد صلی الله علیه و آله // میوه قلب علی مرتضی آمد خوش آمد

حجّت آمد، رحمت آمد مقدمش بادا مبارک // سَرْوَرْ آمد، رهبر آمد، مقتدا آمد خوش آمد

آن حَسَنْ خُلقُ و حَسَنْ خوی و حسن روی و حسن مو // آیت نور خدا، سر تا بپا آمد خوش آمد

نور ایزد، پور احمد، جان احمد، روح زهرا // مَظْهَر حِلمْ و عطا، صدق و صفا آمد خوش آمد

بَدْر ساطع، حِلْم شافع، صبر جامع، صلح قاطع // آنکه دارد این صفات از کبریا آمد خوش آمد

در نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجری اوّلین فرزند خانواده علی و زهرا علیهاالسلام پا به عرصه وجود گذاشت و نشاط و شادی را در بیت نبوّت و امامت به ارمغان آورد.

امام هشتم علیه السلام از پدران خود از علی بن الحسین علیه السلام و او از اسماء بنت عمیس جریان ولادت و نامگذاری آن حضرت را این گونه گزارش نموده است.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 95 آبان 17 توسط منبر مکتوب

 

ویژه نامه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام بنفسی لک الفداء

شماره یک

شماره دو

شماره سه

شماره چهار

شماره پنج

شماره شش

شماره هفت 

شماره هشت






نوشته شده در تاریخ دوشنبه 95 آبان 17 توسط منبر مکتوب

 

7 صفر، سالروز شهادت حضرت امام حسن مجتبی (ع) می باشد. به شهادت رساندن حضرت (ع) ظلم بزرگی بود که بر وی و بر جامعه اسلامی رفت ولی خدشه دار نمودن شخصیت آن بزرگوار، ستم تاریخی مضاعفی است که در حق آن پیشوای راستین روا داشته شده است. آنچه میخوانید نقدی کوتاه بر بخشی از این ستم تاریخی است که به بهانه ایام شهادت آن بزرگوار تقدیم می شود  .

یکی از آفتهای بزرگ و ویرانگری که در تاریخ اسلام بروز کرد و در دوره هایی شیوع و رواج بسیار داشته، جَعْل و وضع حدیث است. ساختن حدیث و انتساب آن به پیشوایان دینی به انگیزه های سیاسی، مذهبی و. . . از دوران حکومت بنی امیه، نضج گرفت و در دوران بنی عباس دوام یافت.

جعل و وضع، گاه برای پیراستن شخصیتهای منفور و آلوده حاکم اموی و عباسی صورت می پذیرفت و گاه برای تخریب و ضربه زدن به شخصیتهای برجسته.

امام حسن مجتبی (ع)، سبط اکبر پیامبر (ص) و دومین امام معصوم، از شخصیتهایی است که تیر مسموم وضع و جعل آن بزرگوار را نشانه رفته و نسبتهای ناروایی در قالب حدیث و روایت به وی داده شده است. روایتهایی از امامان شیعه نقل شده که ایشان، بسیار زن میگرفت و بسیار طلاق میداد تا آنجا که پدرش حضرت علی (ع) بر منبر رفت و مردم کوفه را از این امر بر حذر داشت. این روایتها که مبنای تحلیلهای نادرستی پیرامون شخصیت آن بزرگوار قرار گرفته، زمینه برداشتهای فقهی قابل تأملی نیز شده است. برخی فقها و محدثان بر پایه همین احادیث، فتوا به جواز تعدد طلاق داده اند. [1
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 95 آبان 16 توسط منبر مکتوب

اراذل و اوباش امروز دنیا ( مفسدان دد منش در لباس میش )

 

غار نشینیان خبیثی که در عصر مدرن هنوز عقاید جاهلی تجاوز و غارت در سر می پرورانند

دروغگویانی که در لباس تمدن از حیوانات وحشی چیزی کم ندارند

 

 






نوشته شده در تاریخ شنبه 95 آبان 15 توسط منبر مکتوب

 

درود خداوند به روان پاک شهیدان اسلام خصوصا جوانان غیور افغانستان که در دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام خوش درخشیدند و فاطمی شدند.

فرزندان فاطمه سلام الله علیها شهادت گوارای وجود پاکتان ؛ ما را از شفاعت فراموش نکیند






نوشته شده در تاریخ شنبه 95 آبان 15 توسط منبر مکتوب

بیدار باشیم در میان گرداب آشوب جان سالم به در بریم

در جامعه ای مسلمان بنابر فرموده قرآن کریم منفور ترین اشخاص قوم لوط است ، که بر خلاف غریزه به هم جنس بازی روی آوردن، تا جایی که حتی حضرت لوط دختران خود را جهت ازدواج ارائه می دهد اما آن نا بکاران بجز بیماری جنسی خود دنبال درمان نبودند، و همواره به تشدید بیماری خود می پرداختند

همیشه داستان قوم لوط برایم سوال برانگیز بود که با این همه پیشرفت بشر چرا قرآن یک قوم بیمار را این گونه به رخ جهانیان می کشد و نتیجه بیماریشان را عذاب الهی می داند. دقیقا مثل طاعونی که یک منطقه را فرا گرفته و غیر از سوزاندن راهی نمی ماند.

تا تصویب قانون ننگین هم جنس بازی در کشور های به اصطلاح متمدن - و در اصل اراذل بی بند و بار دزد - یک باره بشریت به قهقرا برگشت . عجب واقعه تلخی

هم جنس گرایی در کنوانسیون بین الملل به عنوان قانون پذیرفته شده ایی در آمد . گویا این بشر طغیانگر از مرگ بی خبر است. و از خدا رو پوشیده است.

با مقاومت مردم متمدن ایران در برابر بیماران هم جنس باز ، دشمن با همراه دسیسه به زمینه سازی و عادی سازی این فجیعه در رسانه ها و تشویق دختران و پسران به این مهلکه کثیف با تمام قدرت هجمه آورد. اما بحمد الله با بیداری و تدیین دینی آنان را مثل همیشه نا امید و مایوس نمود.

آنان  وقاحت را تا آنجا پیش بردند که به در جهت ترویج در میان متدیین جامعه ایران اسلامی  به انگیزه تقسیم جامعه مدنی، یکی گنهکاران و دیگری حق طلبان بر آمدند. به عبارت دیگر یکی اشخاص بیمار که در لباس دین به خود فروشی مشغولند و دیگری هم مردم دیندار. چقدر مصیبت بار است که بعد تلاش انبیاء و اولیاء الهی دوباره بشر خود را به دوزخی که خواستگاه شیاطین است نزدیک می کند. 

به خواست خدا این فتنه و توطیه شیاطین هم راهی به جایی نخواهد برد.

ان شاء الله

 






نوشته شده در تاریخ شنبه 95 آبان 15 توسط منبر مکتوب

با توجه به علم امامت، چگونه امام حسن مجتبی علیه السلام حاضر شد با «جعده» ازدواج کند تا بعد قاتل او شود؟

 

در این باره اشاره به چند نکته شایان توجه است:
یکم. با توجه به فرهنگ آن روزگار، ازدواج ها تنها بر اساس رعایت تناسب و هم کفو بودن انجام نمى پذیرفت؛ بلکه گاهى براى اداى احترام به یک شخصیت و یا براى ابراز علاقه یک قبیله به قبیله دیگر و یا جلوگیرى از انتقام قبیله اى صورت مى گرفت. به طورى که اگر طرف مقابل نمى پذیرفت، به عنوان رد احترام و گاهى در حد اعلان تنفر و جنگ بود.
بنابراین اگر چه برخى ازدواج ها، براى امامان معصوم بسیار سنگین بود؛ ولى بزرگوارى شخصیت ایشان موجب مى شد که آن را بپذیرند. البته آنچه گفته شد، از نگاه زمینى و روابط اجتماعى بود؛ اما از دید دیگر این نوع ازدواج ها، یک امتحان الهى براى امت اسلام بود تا بیش از پیش، خیانت و پستى بدخواهان و مظلومیت و بزرگوارى معصومان در طول تاریخ نشان داده شود؛ چنان که براى پیامبران گذشته نیز گاهى چنین ازدواج هاى ناموفق رخ مى داد.
قرآن درباره همسران نوح و لوط فرموده است: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ»؛ تحریم(66)، آیه 10.؛ «خدا براى کسانى که کفر ورزیده اند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده که هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کارى از دست [ شوهران ]آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان، به آتش داخل شوید».
بنابراین امکان دارد، برخى بتوانند ارتباطى نزدیک - همچون ارتباط زناشویى با پیامبر یا امام داشته باشند؛ اما با سوء اختیار خود، به راه کفر و گناه بروند و گرفتار بدفرجامى شوند که «جعده» نیز این چنین بود. او به امام خیانت کرد و چون امام الگوى مردم بود، تا لحظه آخر با او رفتار عادى داشت و از علم لدنى خود استفاده نکرد جهت مطالعه بیشتر ر.ک: فضل الله، کمپانى، حسن علیه السلام کیست، چاپ سوم؛ محمد، مقیمى، فلسفه صلح امام حسن علیه السلام، چاپ اول؛ باقر شریف قریشى، زندگانى امام حسن علیه السلام، ترجمه فخرالدین رازى، (چاپ اول، مؤسسه بعثت، تهران، 1376)..
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 95 آبان 10 توسط منبر مکتوب

محرم و صفر است که اسلام را به مخدر جامعه تبدیل کرده است.چه می گویید؟

 

چنانکه از ظاهر سخن برمی آید صاحب این توهم چیزی را به نام اسلام قبول دارد ولی معتقد است که محرم و صفر آن را تحریف کرده است در این باره توضیحات زیر ضروری است:
محرم و صفر قبل از اسلام نیز از اهمیت خاصی برخوردار بوده اند محرم اولین ماه سال قمری است و محرم و صفر از ماههای حرام در نظر عرب بوده است یعنی ماههایی که جنگیدن و خون ریختن در آنها حرام می باشد. اما ویژگی خاص این دو ماه بعد از اسلام یکی حسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السلام) است که سالروز شهادت ایشان در محرم و دیگری پیامبر اسلام که شهادت ایشان در ماه صفر رخ داده است شاید قصد این سخن گزاف کمرنگ سازی نقش این دو بزرگوار در اسلام است که باید پرسید اگر پیامبر را از اسلام برداریم چه چیزی از اسلام خواهد ماند؟ و ممکن است منشأ این توهم سخن امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) باشد به این مضمون که فرمود: محرم است صفر است که اسلام را نگهداشته است. که این سخن امام می تواند به دو امر نظر کرده باشد یکی نقش خود پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و امام حسین (علیه السلام) و اسوه بودن این دو الگوی کامل برای زندگی کل بشریت و یکی تعظیم شعائر و تبیین منزلت و مقصود آنان و بطور کلی دین مبین اسلام که در این دو ماه بیشتر توسط روحانیت روشنگر انجام می گیرد. اهمیت روشنگری در اسلام و تعلیم و تعلم احکام و معارف اسلامی چیزی نیست که نیازمند به تعلیل و توضیح داشته باشد اسلام دینی است که اولین نهال خود را بر پایه علم بنا نهاد (وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ) نساء/113 « و بیاموخت آنچه را نمی توانستی بدانی».
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 95 آبان 10 توسط منبر مکتوب

پاسخ آیت الله العظمی سبحانی به یک شبهه وهابیت؛ 
 
ابوبکر وقتى از درگذشت رسول خدا (ص) آگاه شد به خانه رسول خدا آمد و به غرفه اى که جسد مطهر پیامبر (ص) در آنجا قرار داشت رفت و روپوشى را که بر صورت رسول خدا (ص) بود کنار زد و این جمله را گفت:..

 

حضرت آیت الله سبحانی در نوشتاری به شبهه وهابیت مبنی بر این که: «با اهل برزخ نمی توان ارتباط برقرار کرد»، با دلایل قرآنی و روایی پاسخ گفتند.

* امکان ارتباط با برزخیان

میان ما و برزخیان ارتباط برقرار است و برزخیان درودها و پیام هاى ما را مى شنوند. ما در این بخش از دلائل عقلى برای اثبات ارتباط ما با برزخیان بهره نمى گیریم چون طرف مقابل نسبت به این مسائل اظهار علاقه نمى کند فقط در این مورد با دلایل نقلى مسأله را پیگیرى مى کنیم.

* گفتگوى نبى صالح با ارواح قوم خود

«فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ * فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ وَ لَکِنْ لاَ تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ». (1)

«صیحه آسمانى همراه با لرزش قوم صالح را فرا گرفت و به زندگى آنان پایان بخشید در حالى که جسدهاى بى روح آنان در خانه هاى خود افتاده بود وقتى چشم صالح به آنها افتاد».

از آنها روى برگرداند و سپس به آنها چنین خطاب کرد: «وَ قَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ وَ لَکِنْ لاَ تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ» من پیام خدا را به شما رساندم و شما را پند دادم اما متأسفانه شما خیرخواهان را دوست نمى دارید.

حضرت صالح این گفتگوها را در حالى انجام مى دهد که چشمش بر بدن هاى بى روح آنان افتاده و به عنوان تبرّى روى از آنها برگردانده، آنگاه این گفتگوها را انجام داد.

زهى دور از انصاف است که بگوییم سخن گفتن حضرت صالح بسان سخن گفتن برخى با در و دیوار مى باشد این نوع تفسیر، تفسیر به رأى است و پیامبر بزرگوار (ص) ما را از این نوع تفسیر بیم داده است ما نباید به خاطر پیشداورى از ظاهر قرآن دست برداریم.
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 95 آبان 5 توسط منبر مکتوب
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin