سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب

فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ‏فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی

اکنون باید اشاره کنیم که این حدیث از پیامبر گرامی(ص) در چه مناسبتهایی نقل شده است و به طور خلاصه شأن نزول این حدیث در چه مواردی بوده است  .

1 یکی از آن مناسبتها این است که روزی علی(ع) از پیغمبر گرامی(ص) سوءال کرد: چه چیزی برای زنها بهتر است؟ حضرت سکوت نمودند و وقتی فاطمه(س) آمد، از حضرت زهرا(س) سوءال کردند چه چیزی برای زنها بهتر است. حضرت زهرا(س) فرمود: اینکه مردها او را مشاهده نکنند. در این موقع، حضرت پیغمبر(ص) فرمودند: فاطمة بضعة منّی؛37 یعنی فاطمه پاره تن من است.

2 دومین مورد وقتی بود که ابولبابه برای قبول شدن توبه خود، خود را به ستون بسته بود. پس آیه توبه نازل شد که توبه ابولبابه مقبول است. حضرت زهرا(س) خواستند او را از ستون باز کنند. ابولبابه گفت: من قسم خورده ام که کسی جز رسول خدا(ص) مرا باز نکند.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 95 اسفند 9 توسط منبر مکتوب

از پیامبر(ص) درباره ابعاد شخصیت حضرت زهرا(س) مطالب فراوانی نقل شده است   .

فاطمه(س) دخت پیغمبر اکرم(ص) در بین زنان عالم، معروف ترین و محبوب ترین چهره دینی، اخلاقی، ایمانی، علمی، ادبی و معنوی به شمار می آید. جاذبیت حضرت فاطمه(س) قلمروی بس وسیع دارد که پیش از زندگی او در این جهان شروع می شود و تا مرز ابدیت امتداد می یابد.

حضرت زهرا (س) در عمر کوتاه ولی پر برکت خود، عالی ترین درسهای زندگی را به انسانها آموخت و بهترین سرمشق و نمونه برای زنان جهان گردید.

فاطمه(س) در دوران زندگی بانویی از هر جهت نمونه و کامل بود. او دختری نمونه برای پدرش پیامبر(ص)، و همسری نمونه برای علی(ع) و مادری نمونه برای فرزندانش بود و بالأخره در تمام ابعاد وجود، زن نمونه ای برای عالم بشریت به شمار می آمد.

 


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 95 اسفند 9 توسط منبر مکتوب

کمال وجودی این بانو سبب شد تا خداوند متعال با اراده تخلف ناپذیر خود، موهبت طهارت از هرگونه پلیدی را به او عطا کند تا جایی که رضایت و خشم او معیار حق و باطل و میزان اعمال و اوصاف دیگران قرار گرفته است   .

برای درک ژرفای اقیانوس این بانوی کوثر، منبعی بهتر از قرآن و احادیث اهل بیت(علیهم السلام) نیست. در قرآن کریم آیات بسیاری به صورت تأویل بر آن حضرت منطبق شده و در روایات نیز به مقام های معنوی بی شمار ایشان توجه شده است.

در قرآن کریم از حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نامی برده نشده است، اما مفسران نزول برخی از سوره ها و آیات قرآن را در شأن آن حضرت می دانند. بر اساس برخی منابع، شأن نزول بیش از پنجاه آیه یا اختصاص به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دارد یا مشترک بین ایشان و سایر اهل بیت(علیهم السلام) است.[1]

البته این موارد به جز آیاتی است که درباره مؤمنان، پرهیزکاران، صالحان، اهل یقین و سایر افراد نیکوکار نازل شده است؛ زیرا در این آیات نیز یکی از افراد مورد خطاب، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است؛ چرا که ایشان از برترین مؤمنان، صالح ترین افراد و با تقواترین زنان بوده اند و طبیعی است که در آیات یاد شده، به عنوان مهم ترین مصداق، مورد خطاب باشد.

عموم مفسران شیعه و اهل سنت سوره کوثر را در شأن حضرت فاطمه(سلام الله علیها) دانسته اند. "کَوثَر" بر وزن "فَوعَل" به معنای زیادی در کثرت است.[2]

 


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 95 اسفند 8 توسط منبر مکتوب

ویژه نامه فاطمیه

یک کلیک بفرمایید

دوکلیک بفرمایید

سهکلیک بفرمایید

چهار کلیک بفرمایید

پنجکلیک بفرمایید

ششکلیک بفرمایید

هفتکلیک بفرمایید

هشتکلیک بفرمایید

 






نوشته شده در تاریخ یکشنبه 95 بهمن 24 توسط منبر مکتوب

بر فرض که قبول کنیم، فاطمه رضی الله عنها در مقطعی از شیخین دلگیر شده باشد ؛ ولی این مطلب نیز ثابت است که شیخین در آخرین روزهای حیات فاطمه آمدند و از وی رضایت گرفتند؛ چنانچه بیهقی و دیگران نقل کرده اند :

عن الشعبی قال لما مرضت فاطمة أتاها أبو بکر الصدیق فأستئذن علیها فقال علی یا فاطمة هذا أبو بکر یستئذن علیک فقالت أتحب أن أأذن؟ قال نعم فأذنت له فدخل علیها یترضاها وقال والله ما ترکت الدار والمال والأهل والعشیرة إلا لإبتغاء مرضاة الله ومرضاة رسوله ومرضاتکم أهل البیت ثم ترضاها حتی رضیت.

هنگامی که فاطمه بیمار شد ابوبکر برای کسب رضایت نزد وی آمد و اجازه خواست تا او را ملاقات کند، علی به فاطمه فرمود: ابوبکر برای ملاقات اجازه می خواهد فاطمه فرمود: آیا شما دوست دارید وارد شود؟ علی فرمود: آری، پس فاطمه اجازه داد، ابوبکر وارد شد و جویای کسب رضایت فاطمه بود، ابوبکر گفت: به خدا سوگند خانه و زندگی و مال و ثروتم و خویشانم را ترک نکردم؛ مگر برای به دست آوردن رضایت و خوشنودی خدا و رسول و شما خاندان پیغمبر، پس فاطمه از وی راضی شد.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 95 دی 25 توسط منبر مکتوب

 

 

طرح شبهه :

مردم مدینه نسبت قومی و خویشاوندی با پیامبر داشتند مادر پیامبر از آنجا بود و مادر عبدالمطلب (سلمی) نیز از قبیله قدرتمند خزرج بود به همین خاطر مردم مدینه (مخصوصا خزرج) خودشان را اخوال رسول (یعنی داییهای پیامبر) می دانستند.

افزون بر همه اینها پیامبر اکرم (ص) توانستند هزارا نفر فدایی تربیت نمایند که حاضر بودند در راه خدا و دفاع از ایشان و خانواده شان جانهایشان را فدا کنند. در صورتی که این مطلب دروغ را که دشمنان اسلام درست کرده اند بپذیریم چه شد که بنی هاشم، سیلی خوردن دختر رسولخدا و آتش گرفتن در خانه، کشته شدن محسن شش ماه و... را ببینید؛ ولی به یک باره لب فرو بسته و کوچکترین اعتراضی ننمایند؟

آنهمه مسلمان مخلص و فدایی و مخصوصا مردم مدینه که با پیامبر رابطه خویشاوندی و قومی داشتند چه شد همه یکپارچه سکوت نموده کوچکترین حرف و اعتراضی ننمودند؟

 

 


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 95 دی 5 توسط منبر مکتوب

طرح شبهه

طبق روایت شیعیان، حضرت زهرا رضی الله عنها پس از بازگشت از مسجد و ایراد خطبه در آنجا به علی رضی الله عنه عتاب نمودند که شما مانند جنین در خانه نشسته ای و آن ها حق من و تو را غصب کردند. مگر شما معتقد نیستید که فاطمه زهرا معصوم است، آیا یک معصوم با معصوم دیگر دعوا میکند؟

اصل روایت   :

 فَلَمَّا اسْتَقَرَّتْ بِهَا الدَّارُ، قَالَتْ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَعلیه السلام یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْکَ السَّلامُ اشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِینِ، وَقَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنِینِ، نَقَضْتَ قَادِمَةَ الْأَجْدَلِ، فَخَانَکَ رِیشُ الْأَعْزَلِ، هَذَا ابْنُ أَبِی قُحَافَةَ یَبْتَزُّنِی نَحِیلَةَ أَبِی وَبُلْغَةَ ابْنَیَّ، لَقَدْ أَجْهَرَ فِی خِصَامِی، وَأَلْفَیْتُهُ أَلَدَّ فِی کَلامِی، حَتَّی حَبَسَتْنِی قَیْلَةٌ نَصْرَهَا، وَالْمُهَاجِرَةُ وَصْلَهَا، وَغَضَّتِ الْجَمَاعَةُ دُونِی طَرْفَهَا، فَلا دَافِعَ وَلا مَانِعَ، خَرَجْتُ کَاظِمَةً، وَعُدْتُ رَاغِمَةً، أَضْرَعْتَ خَدَّکَ یَوْمَ أَضَعْتَ حَدَّکَ، افْتَرَسَتِ الذِّئَابُ وَافْتَرَشْتَ التُّرَابَ، مَا کَفَفْتَ قَائِلًا، وَلا أَغْنَیْتَ بَاطِلًا، وَلا خِیَارَ لِی، لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَنِیئَتِی [هَیْنَتِی ]، وَدُونَ زَلَّتِی، عَذِیرِی اللَّهُ مِنْکَ عَادِیاً، وَمِنْکَ حَامِیاً، وَیْلایَ فِی کُلِّ شَارِقٍ، مَاتَ الْعَمَدُ، وَوَهَتِ [وَهَنَتِ ] الْعَضُدُ، شَکْوَایَ إِلَی أَبِی، وَعَدْوَایَ إِلَی رَبِّی، اللَّهُمَّ أَنْتَ أَشَدُّ قُوَّةً وَحَوْلًا، وَأَحَدُّ بَأْساً وَتَنْکِیلًا.

 


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 95 دی 5 توسط منبر مکتوب

آثار آخروی محبت به حضرت فاطمه علیهاالسلام

چنین تصور نشود که دوست داشتن مسأله‌ای پیش پا افتاده و فرعی در دیدگاه شرع مقدس اسلام است. اگر اندکی به متون اسلامی مراجعه شود به این نتیجه می رسیم که اسلام برای دوست داشتن جایگاه ویژه‌ای لحاظ کرده است. می توان گفت دوست داشتن از عمل سخت تر است .

محبت در قرآن

قرآن که مهمترین و بزرگترین منبع دین اسلام است در این باب فراوان سخن به میان آورده است. در چند جای از قرآن لفظ دوست داشتن آمده است: یکسری از آیات که مربوط می شود به اینکه خداوند چه کسانی را دوست دارد و چه کسانی را دوست ندارد. از جمله آیات دیگر در این زمینه:

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ ...بعضى از مردم، معبودهایى غیر از خداوند براى خود انتخاب مى‏ کنند؛ و آنها را همچون خدا دوست مى‏ دارند. اما آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا، (از مشرکان نسبت به معبودهاشان،) شدیدتر است.(1) بنابراین امکان ندارد کسی ایمان به خدا داشته باشد اما او را دوست نداشته باشد؛ ایمان بدون محبت خدا معنا ندارد.        

در جای دیگر می فرماید: وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ‏ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ؛ ولى خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده، و(به عکس) کفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است؛ کسانى که داراى این صفاتند هدایت یافتگانند! (2) که دوستی معتقدات دینی از نشانه های هدایت معرفی شده است.

یکی از فروع دین تولی است یعنی دوست داشتن برای رضای خدا همانطور که قرآن از زبان سلیمان نبی می گوید: فَقالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَ‏ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتَّى تَوارَتْ بِالْحِجاب‏؛ (سلیمان) گفت: «من این اسبان را بخاطر پروردگارم دوست دارم (و مى‏خواهم از آنها در جهاد استفاده کنم»... (3
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ سه شنبه 94 اسفند 18 توسط منبر مکتوب

 سخنرانی سید احمد دارستانی

پیغمبر خدا Jدر بیست و سه سال نبوتش یک جمله هم ننوشت، یک جا خواست بنویسد آن هم برای ولایت امیرالمؤمنین 8 بود. فرمود: قلم و دوات و پوستی بیاورید؛ بنویسم. می دانند چه می خواهد بنویسد. دشمن  نمی ترسد؛ ولی تا بتواند نمی گذارد بنویسی. نگذاشتند بنویسد و پیغمبرJ هم دیگر نخواست بنویسد. تا رفتند بیاورند پیغمبر خداJ بی هوش شد، به هوش آمد دید در خانه دعوا ست، پیغمبرJ دید هنوز ننوشته در خانه اش محرم ها دو تکه شدند، خوب حالا من هم به زور بگویم می خواهم بنویسم چیزی که زیاد است پوست و چیزی که زیاد است قلم و دوات. هزار تا پوست جعل می کنند .

پیغمبر خداJ آمد بنویسد نگذاشتند، گفتی فایده نکرد، بیا در قرآن نام علی مرتضی8 را بیاور خیال همه را راحت کن. همانطور که چهار بار نام مبارک شما در قرآن آمده است یک بار هم نام مبارک علی مرتضی8 در قرآن بیاد خیال همه راحت شود. آقا می فرماید: می دانید چه می شد؛ اگر نام مبارک علی 8 در قرآن می آمد؟ امروز یک قرآن حاکم در تمام مسجد النبی نبود که تو برداری و بگویی خدا را شکر این قرآن را همه هفتاد و سه فرقه قبول دارند.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 94 مرداد 7 توسط

سخنرانی سید احمد دارستانی

صحبت درباره این بانوی دو عالم کار راحت و ساده ای نیست، اصلا فاطمیه فهمش برای هر کس میسر نیست. هر کسی نمی تواند فاطمیه را بفهمد، در قدیم می گفتیم از هر هزار نفر که برای امام حسین 8 سینه می زنند صد نفرشان  می توانند برای حضرت زهرا Bسینه بزنند؛ از هر هزار نفری که برای امام حسین 8 گریه می کنند صد نفرشان می توانند برای حضرت زهرا Bگریه بکنند ... از هر هزار نفری که مال و ملک و زمین برای امام حسین8  وقف کنند ده نفرشان بتوانند ملک و ثروتشان را وقف فاطمیه کنند.

فاطمیه بالاترین فهم است؛ یعنی فهم مقدمه برای ظهور. بخاطر همین فاطمیه دشت نیست که انسان نگاه کند و تمام اتفاقات را بفهمد، شیعه هزار و چهار صد سال طول کشید تا به فهم فاطمیه رسید. یعنی هزار و خورده ای سال شیعه دست و پا زد مبارزه کرد تا مردم را از کربلا به فاطمیه رساند. جبهه رفتید؟ عقبه جنگ! خط مقدم!

ما هزار و خورده ای سال در عقبه جنگیدیم، خط مقدم فاطمیه بود، نمی توانستیم بیاییم در فاطمیه با دشمن بجنگیم. یعنی چی خط مقدم است؟ یعنی آنجا که دیگر حرف آخر را باید بزنی. در کربلا هیچ وقت حرف آخر نزدیم، قاتل امام حسین8،یزیدی ها، کوفی ها، جنگی با اهل سنت نداشتیم. چیزی پر عبای آنها را نمی گرفت. یزید را دارند لعن می کنند، پر قبای معاویه را هم نمی گرفت.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 94 مرداد 7 توسط
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin