حجت الاسلام قرائتی
- اولین عزت این است که انسان دستش در دست خدا باشد. اگر عزت می خواهید بنده خدا باشید. بنده دیگران خسارت است.
-در طول تاریخ 17 بار قبر شریف اباعبدالله را به آب بسته اند که محو شود. دست و پای زوار را بریده اند. اما الان هیچ شخصیتی در عالم مانند اباعبدلله زوار عاشق ندارد. معاویه می خواست اسلام را دفن کند. امروز قبرش را به زور هم نمی توان پیدا کرد.
- شما حق ندارید گناهی که کردید را بازگو کنید. بازگو کردن گناه مهتر از خود گناه است. براساس قرآن دوست داشتن اشاعه گناه هم گناه است. چرا دست گلی که داده اید را بازگو می کنید.
- انسان حق ندارد ضعف خود را بازگو کنید. چرا خود را ذلیل می کنید. پدر و مادر حق ندارد فرزند خود را تحقیر کند بگوید خاک بر سرت. حق ندارید نه خود را ذلیل کنید نه دیگران.
- در جنگ صفین کسی از لشگر امیرالمؤمنین علی علیه السلام به لشگر معاویه فحاشی کرد. امیر المؤمنین فرمود چرا فحش دادی؟ گفت لشگر معاویه است آمده اند برای کشتن شما. ایشان فرمود برای مقاتله آمده اند می جنگیم. حق نداری فحاشی کنی.
- قرآن می فرماید به بت برست فحش ندهید. آن وقت شما به بچه ات فحش می دهی!؟ من در کاشان بچه بودم رفتم صف اول نماز ایستادم. یک پیرمرد آمد گفت بچه صف اول نمی ایستد. دست مرا گرفت مثل گربه پرتم کرد عقب. الان 65 سال از آن روز می گذرد هنوز چهره آن پیرمرد را فراموش نکرده ام.
-همه دوستی ها تبدیل به فحش می شود مگر اینکه برای خدا باشد. اگر کسی اهل نماز نیست با او رفیق نشو. کسی که برای خدای خودش ارزشی قائل نمی شود برای تو هم تره خرد نمی کند. کسی که زحمات پدر و مادرش را نادیده می گیرد تو را هم کنار می گذارد. علامت رفیق خوب چیست؟ نماز می خواند یا نه؟ به پدر و مادرش احترام می گذارد یا نه؟ رفیق های قبلی اش را نگه داشته یا نه.
- مملکت ما عیب هایی دارد. عزل بی جا. نسب بیجا. رشوه. توجبه نکنید عیب های مملکت را. توجیه حماقت است. انسان باید احمق باشد که بگوید همه چیز و همه کس و همه کار ها خوبند. خوب های ما بعضی هایشان عیب دارند. حالا ما باید چه کنیم. توجیه حماقت است ولی تضعیف خیانت است. می دانید چقدر خون شهدا پای این انقلاب رفته است. تکمیل رسالت است.
اگر بخواهیم چکیده کل قرآن را بگوییم می شود، ایمان به تمامی مراتب و تقوا با تمامی مراتب آن. از ویژگی های اصحاب اباعبدالله الحسین علیه السلام که مهم ترین ویژگی آنها هم هست، ایمان است. ایمان بالایی داشتند. در قرآن آمده است که انسان ها زیان کارند و خسران می بینند مگر آنها که اهل ایمان هستند.
فردی پیش امام صادق علیه السلام آمد و پرسید که کدام عمل بالاترین عمل نزد خداوند متعال است؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: آن عملی که اگر آن نباشد خداوند هیچ چیز دیگر را قبول نمی کند و آن ایمان به خدا و پیامبر و امامان است.
ایمان به چه معناست؟ ایمان یک نوری است که به قلب تابیده می شود. پیامبر اکرم صل الله علیه و آله به امام علی علیه السلام فرمودند ایمان آن چیزی است که در دل جا می گیرد و اعمال انسان را تصدیق می کند.
امام رضا علیه السلام فرمودند که ایمان یک گره قلبی است. ایمان یعنی دلت را به اهل بیت علیهم السلام گره بزنی. همه دشمنان خارجی می خواهند این ایمان را از ما بگیرند.
قرآن دو تعبیر برای ایمان و کفر دارد، خداوند می فرماید: ایمان نور است و کفر ظلمت و تاریکی است. خداوند سرپرست کسانی است که ایمان دارند یعنی دلشان را با اهل بیت علیهم السلام گره زده اند. اما کسانی که کفر بورزند ولی و سرپرست آنها خداوند نیست.
دومین تعبیر قرآن از ایمان و کفر این است که ایمان چیزی است که انسان را زنده و نورانی می کند و به او حیات می بخشد و کفر آن چیزی است که هم آدم را می کشد و هم باعث مرگ آدم می شود. اگر زنده نورانی بشوی همین الآن هم یار اباعبدالله علیه السلام هستی.
امام حسین علیه السلام فرمودند: که هر زنده نورانی دنبال رو راه من است، چه در زمان من و چه قبل از من و چه بعد از من تا قیامت.
چه کاری انجام بدهیم که ایمانمان زیاد بشود؟ اول یاد محبوب، دوم سخن گفتن با محبوب که همان دعا کردن است و سوم گوش دادن به سخن محبوب. آیه قرآن است که مؤمنان فقط کسانی هستند که وقتی نام خداوند متعال را می شنوند دلشان می لرزد، و وقتی آیات الهی برای آنها خوانده می شود ایمانشان زیاد می شود.
استاد دوانی
عوامل انحراف کوفیان طی دهه 60 هجری را در چه میدانید؟
برخلاف تصوری که میشود این گونه نبود که کوفیان از نظر فکری و اعتقادی بدترینهای عالم اسلام باشند، بلکه با ادلهای که من در این ارتباط اقامه میکنم، آنها برترینهای عالم اسلام بودند. از همه روشنتر و دیندارتر بودند و معرفت و شناختشان نسبت به دیگران درباره اهل بیت(ع) بیشتر بود.
ولی متأسفانه انحطاطی که عالم اسلام را در اثر کنار گذاشتن ولایت فرا گرفته بود، چنان مردم را خراب و از ارزشهای الهی دور کرده بود که بهترینهای عالم اسلام نسبت به امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) این خیانتها را روا داشتند و اگر بخواهیم دلایلش را مطرح کنیم، همه این موارد به کنار گذاشتن ولایت و عدم پیروی از ولایت باز میگردد.
کوفیان با اینکه نسبت به دیگر مسلمانان آگاهی بیشتری از ولایت داشتند، ولی دنیازدگی و دل بستن به مظاهر دنیا و همچنین عدم پایبندی نسبت به باورهای دینی، دست به دست هم داد که یک چنین صحنههایی را در دوره امامت امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) از خود به نمایش بگذارند که نه تنها خودشان را تباه کردند، بلکه به اسلام و مسلمانان در طول تاریخ ضربهای جبرانناپذیر وارد کردند.
*شباهتها و تفاوتهای جامعه کوفیان دهه 60 هجری با شیعیان آخرالزمان را در چه میدانید؟
شیعیان آن دوره به هیچ وجه با مردم معاصر ما قابل قیاس نیستند. این را هم بدانید که دشمنان شیعه این طور القاء میکنند که کوفیان همه شیعه بودند و این شیعهها بودند که به امامان خود خیانت کرده و آنها را یاری نکردند و حتی به جنگشان آمدند و آنها را کشتند و بعد هم برایشان عزاداری میکنند. این جفا و دروغ بزرگی است که نسبت داده میشود. در دوران دیگر ائمه(ع) نیز شیعیان در کوفه حضور داشتند، ولی در اقلیت محض بودند. البته، این اقلیت شیعه هیچ جای دیگری وجود نداشت. شیعه اگر هم کوتاهی کرده مثل واقعه کربلا، شیعیانی مثل سلیمان بن صرد و اتباع او، در یاری امام کوتاهی کردهاند، ولی هرگز به جنگ امام نیامدهاند.
اینکه کسی خودش را پیرو امام بداند و با امام خودش بجنگد، اصلاً معنای شیعه را نمیدهد. آنها که خیانت کردند و امام را کشتند غیر شیعیانی بودند که امام را دعوت کرده بودند، اما نتوانسته بودند بر عهد خود با امام پایدار بمانند و آن خیانت را مرتکب شدند.
اکنون در فرهنگ مردم ما اگر چه ضعفها و اشکالاتی متأسفانه رسوخ کرده و وجود دارد، ولی به هیچ وجه قابل قیاس با آن دوران نیست و من به پیروی و تبعیت از امام بر این باور هستم که مردم ما در تاریخ بینظیر بوده و هستند و اگر اهل بیت(ع) چند هزار نفر از افراد را مثل مردم ما داشتند، دنیا را نجات داده بودند.
روزى شیطان در گوشه مسجد الحرام ایستاده بود. حضرت رسول صلى الله علیه و آله هم سرگرم طواف خانه کعبه بودند. وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، دید ابلیس ضعیف و نزار و رنگ پریده ، کنارى ایستاده است ، فرمود:اى ملعون ! تو را چه مى شود که چنین ضعیف و رنجورى ؟!
گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم . فرمود: مگر امت من با تو چه کرده اند؟
گفت : یا رسول الله ! چند خصلت نیکو در ایشان است ، من هر چه تلاش مى کنم این خوى را از ایشان بگریم نمى توانم . فرمود: آن خصلت ها که تو را ناراحت کرده کدام اند؟گفت :
اول این که ، هرگاه به یک دیگر مى رسند سلام مى کنند، و سلام یکى از نامهاى خداوند است. پس هر که سلام کند حق تعالى او را از هر بلا و رنجى دور مى کند. و هر که جواب سلام دهد، خداوند متعال رحمت خود را شامل حال او مى گرداند.
دوم این که ، وقتى با هم ملاقات کنند به هم دست مى دهند. و آن را چندان ثواب است که هنوز دست از یک دیگر برنداشته حق تعالى هر دو را رحمت مى کند.
سوم ، وقت غذا خوردن و شروع کارها "بسم الله" مى گویند و مرا از خوردن آن طعام و شرکت در آن دور مى کنند.
چهارم ، هر وقت سخن مى گویند: "ان شاءالله" بر زبان مى آورند و به قضاى خداوند راضى مى شوند و من نمى توانم کار آنها را از هم بپاشم ، آنان رنج و رحمت مرا ضایع مى کنند.
پنجم ، از صبح تا شام تلاش مى کنم تا اینان را به معصیت بکشانم . باز چون شام مى شود، توبه مى کنند و زحمات مرا از بین مى برند و خداوند به این وسیله گناهان آنان را مى آمرزد.
ششم ، از همه اینها مهمتر این است که وقتى نام تو را مى شنوند با صداى بلند "صلوات"مى فرستند و من چون ثواب صلواترا مى دانم ، از ناراحتى فرار مى کنم ؛ زیرا طاقت دیدن ثواب آن را ندارم
هفتم ؛ ایشان وقتى اهل بیت تو را مى بینند، به ایشان مهر مى ورزند و این بهترین اعمال است .
پس حضرت روى به اصحاب کرده و فرمودند: هر کس یکى از این خصلت ها را داشته باشد از اهل بهشت است
حجت الاسلام سید احمد دارستانی شب پنجم محرم 1392
نکته بسیار مهم که فکر می کنم شنیدنش برای همه واجب و لازم است این است که: خبری در عالم است که اگر گنهکارها از آن خبر مطلع شوند، نه تنها گناه نمی کنند بلکه فکر گناه هم به ذهنش نمی رسد؛ شاید این خبر مهم ترین خبر در عالم هستی باشد. اگر گنهکاران از محبت خدا به خودشان خبر داشتند نه تنها گناه نمی کردند، فکر گناه هم نمی کردند.
خدای تبارک و تعالی به بنده خود عیسی نبی(ع) می فرماید: یَا عِیسَى کَمْ أُطِیلُ النَّظَرَ وَ أُحْسِنُ الطَّلَب؟[1] چه قدر چشم به راه باشم؟ چشم براه چه کسی؟ چشم به راه آنهایی که رهایم کردند و رفتند. چه قدر مشتاقم برگردد و دوباره بیاید.
یک جمله: جوانها گناهکارها که همه ما شامل آن می شویم، حتی آنها که فکر می کنند خوب هستند، آنها هم شاملش هستند، گناهکارها گمشده خدا هستند.
ترس از خدا
برای مؤمن هیچ لذتی گواراتر از لذت مرگ نیست؛ زیرا در آن حال، ائمه (علیهم السلام) و فرشتگان رحمت را با لطف و صفای خاص می نگرد. پس نوع این ترسها بر اساس جهلی است که شیطان بر جاهل تحمیل کرده است.
ترس از خدا که خوف ممدوح است، آثار فراوانی دارد؛ از جمله این که ترسی است امیدآفرین. اگر ما این پیام را در درون خود احساس کردیم که هر گونه قهری از خدا در سایه مهر او تنظیم می شود و همه وعیدهای الهی با وعده او تدوین می گردد،
معلوم می شود خدا همواره به یاد ما بوده و اگر خدا همواره به یاد ماست، ما هم باید بکوشیم که همواره به یاد خدا باشیم. گرچه ذات اقدس خداوند، تعبیرهای مشفقانه و تشویق آمیز فراوانی در قرآن نسبت به ما دارد و می فرماید: به یاد خدا باشید تا خدابه یاد شما باشد:
فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ ؛ پس مرا یاد کنید [تا] شما را یاد کنم و شکرانهام را به جاى آرید و با من ناسپاسى نکنید.(1) اذْکُرُواْ نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ ؛ نعمتهایم را که بر شما ارزانى داشتم به یاد آرید. (2)
ادامه مطلب
سه چیزرا با احتیاط برداریم : قدم ,قلم ,قسم
سه چیزرا پاک نگه داریم: جسم ,خیال ,لباس
از سهچیز کار بگیریم: عقل ,همت ,صبر
سه چیز را نشکنیم : دل ، قسم ،پیمان
سه چیز را هرگزنخوریم : حسرت، افسوس ، غصه
خود را به سه چیز آلوده نکنیم: خیانت ،قمار ، اعتیاد
از سهچیز خود را دور نگه داریم: حسادت ، حماقت،غرور
با سه چیز کار انجام ندهیم : ترس ، ریا ، غضب
از سه چیز فرار کنیم : تنبلی ، شک ،تعصب
سه چیز را راحت نریزیم: اشک ،خون ،آبرو
به سه چیز عادتنکنیم : دوست ؛ تلویزیون، اینترنت
از سه چیز نون نخوریم : دزدی، قرض ،تملق
سه کار را زیاد انجام دهیم: زیارت ،عبادت ، سیاحت
آنگاه که "بسم الله" امت محمد(صلی الله علیه وآله) را نجات میدهد
پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمودند:
امت من در روز قیامت میآیند در حالى که "بسم اللّه الرحمن الرحیم" میگویند. آنگاه اعمال نیک آنها در ترازوى اعمال، سنگین میشود.
گفته میشود: چه چیزى باعث شده که ترازوى اعمال امّت محمد(صلی الله علیه و آله) سنگین شود.
پیامبران جواب میدهند: چون سخن ایشان به سه نام از نامهاى پروردگار شروع میشود که اگر در یک کفه ترازو قرار گیرد و گناهان مردم در کفه دیگر گذاشته شود، حسنات آنها برترى مییابد.
متن حدیث:
اُمَّتى یَأتونَ یَومَ الْقیامَةِ و هُم یَقولونَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَتَثقُلُ حَسَناتُهُم فِى الْمیزانِ فَیُقالُ: ألا ما اُراجِحَ مَوازینَ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ: فَـتَقولُ الأْنبیاءُ علیهمالسلام إنَّ ابْتِداءَ کَلامِهِم ثَلاثَةَ أسماءٍ مِن أسماءِ اللّهِ لَو وُضِعَت فى کَفَّةِ الْمِیزانِ و وُضِعَت سَیِّئاتُ الْخَلقِ فى کَفَّةٍ اُخرى لَرَجَحَتْ حَسَناتُهُم؛
تنبیه الخواطر، جلد 1، صفحه32
حجت الاسلام محمد رضا حدائق
امروزه آثار زیانبار بد حجابی و بی حجابی گریبان زندگی بشریت را گرفته است و روز به روز مردم آلوده تر و گرفتارتر در گردابهای گناه غوطه ورند. خداوند می فرماید: به مردان مؤمن چشمها را کنترل و خودتان را از گناههای حرام حفظ کنید، کاری نکنید که دیگران با نگاه به شما به حرام بیافتند. مرد مسلمان باید پوشش را حفظ کنید که اسباب آلودگی زن مسلمان را فراهم نکند. در منزل به گونه ای باشد که استارت فساد را برای فرزندانش نزند یَحْفَظُوا فُرُوجَهُم. امام صادق علیه السلام می فرماید: هر کجا در قرآن بحث فروج شده است مسأله منافی عفت و اعمال زشت بی عفتی است جز در این آیه که منظور نظر و نگاه است. یَحْفَظُوا فُرُوجَهُم یعنی َ یَحْفَظُوا عن نظر الحرام خودتان را از نگاه حرام دیگران حفظ کنید؛ این یک مطلب و مطلی دیگر سبب نگاه دیگران هم نشوید، این برای شما بهتر است إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُون. آیه می فرماید: خدا خبیر به کاری که انجام می دهید است، خبیر از خبر یعنی خداوند ذات مقدسی است که نسبت به اخبار شما، کارهای شما بسیار آگاه است. فردی خدمت امام علیه السلام عرض کرد که آقا این آیه یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ خدا خیانت چشم ها را می داند ولو در سینه ها پنهان است یعنی چه؟ امام فرمود: خدانگاههای مردم را که به چه قصدی دارند نگاه می کنند را می داند بعد حضرت فرمود: گاهی اوقات شده در مجلسی نشستی زیر چشمی داری بغل دستی خود را زیر نظر می گیری ولی او اصلاً متوجه نیست که داری کنترلش می کنی و همچنین با این نگاه گوشه چشم طرف را داری زیر نظر می گیری که خودش هم نمی فهمد همین را خدا می داند ولو اینکه طرف نمی فهمد.