ویژه نامه امام حسن الزکی العسکری- علیه السلام-
شماره یک کلیک بفرمایید
شماره دو کلیک بفرمایید
شماره سه کلیک بفرمایید
شماره چهار کلیک بفرمایید
شماره پنج کلیک بفرمایید
موضوع: نشانه های پنج گانه مؤمن
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلا? و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین ابی القاسم محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین.
روی عن علی بن الحسین علیهما السلام قال: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ: الْوَرَعُ فِی الْخَلْوَةِ وَ الصَّدَقَةُ فِی الْقِلَّةِ وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَ الْحِلْمُ عِنْدَ الْغَضَبِ وَ الصِّدْقُ عِنْدَ الْخَوْفِ.»[1]
امام زین العابدین علیه السلام فرمودند:
مؤمن پنج نشانه دارد:
1- کناره گیری از گناه در خلوت
اوّل: «الْوَرَعُ فِی الْخَلْوَةِ»، مؤمن حالت کنارهگیری از گناه دارد، آن هم در موقعی که غیر از خدا حاضر و ناظری نیست. اگر کسی در ظاهر معصیتی را ترک کند، مثلاً شرب خمر نکند یا نعوذ بالله با نامحرم رابطه نامشروع برقرار نکند، خوب است، امّا این ترک گناه در ظاهر، گویای این نیست که این فرد به اصطلاح ایمان قوی داشته باشد.
ادامه مطلب
· امام عسکرى علیه السلام : خَصلَتانِ لَیسَ فَوقَهُما شَى ءٌ : الإیمانُ بِاللّه ِ و نَفعُ الإخوانِ ؛
امام عسکرى علیه السلام :دو خصلت است که بالاتر از آنها چیزى نیست : ایمان به خدا و سود رساندن به برادران .
· امام عسکرى علیه السلام : جُعِلَتِ الخَبائِثُ فی بَیتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ الکِذبَ ؛
امام عسکرى علیه السلام :همه پلیدى ها را در خانه اى نهادند و کلید آن دروغ است .
· امام عسکرى علیه السلام : إتَّقُوا اللّه َ و کُونوا لَنا زَینا و لاتَکوُنوا عَلَینا شَینا ؛
امام عسکرى علیه السلام :تقواى الهى پیشه کنید و مایه زینت ما باشید ، نه مایه سرشکستگى ما .
· امام عسکرى علیه السلام : خَیرُ إخوانِکَ مَن نَسِىَ ذَنبَکَ و ذَکَرَ إحسانَکَ إلَیهِ ؛
امام عسکرى علیه السلام :بهترین برادر تو کسى است که خطایت را فراموش کند و احسان تو را به خود ، به یاد آورد .
· امام عسکرى علیه السلام : مَن وَعَظَ أخاهُ سِرّا فَقَد زانَهُ و مَن وَعَظَهُ عَلانِیَةً فَقَد شانَهُ ؛
امام عسکرى علیه السلام :هر که برادرش را در خلوت پند دهد ، او را آراسته است ، و هر کس برادرش را در جمع پند دهد ، او را سرشکسته کرده است .
· امام عسکرى علیه السلام : لَیسَ مِنَ الأدَبِ إظهارُ الفَرَحِ عِندَ المَحزونِ ؛
امام عسکرى علیه السلام :شادمانى کردن در نزد غمدیده ، بى ادبى است .
· امام عسکرى علیه السلام : بِئسَ العَبدُ عَبدا یَکونُ ذا وَجهَینِ و ذا لِسانَینِ ؛
امام عسکرى علیه السلام :چه بد بنده اى است آن که دورو و دو زبان باشد .
· امام عسکرى علیه السلام : مَن کانَ الوَرَعُ سَجِیَّتَهُ و الکَرَمُ طَبیعَتَهُ و الحِلمُ خُلَّتَهُ ، کَثُرَ صَدیقُهُ ؛
امام عسکرى علیه السلام :کسى که پارسایى خوى او ، بخشندگى طبیعت او و بردبارى خصلت او باشد ، دوستانش زیاد شوند .
· زندان بان هاى امام عسکرى علیه السلام در جواب صالح بن وصیف : ما نَقولُ فی رَجُلٍ یَصومُ نَهارَهُ و یَقُومُ لَیلَهُ کُلَّهُ ، لا یَتَکلَّمُ و لایَتَشاغَلُ بِغَیرِ العِبادَةِ ؛
زندان بان هاى امام عسکرى علیه السلام در جواب صالح بن وصیف :چه بگوییم در باره کسى که روزها را روزه مى گیرد و تمام شب را به عبادت به سر مى آورد و جز به عبادت سخنى نمى گوید و به کارى نمى پردازد .
· امام عسکرى علیه السلام : ما أقبَحَ بِالمُؤمِنِ أن تَکونَ لَهُ رَغبَةٌ تُذِلُّهُ ؛
امام عسکرى علیه السلام :چه زشت است براى مؤمن که خواسته اى داشته باشد که او را به خوارى کشاند .
· امام عسکرى علیه السلام : مَن لَم یَتَّقِ وُجُوهَ النّاسِ لَم یَتَّقِ اللّه َ ؛
امام عسکرى علیه السلام : آن که از مردم پروا نکند ، از خدا نیز پروا نمى کند .
· امام عسکرى علیه السلام : إیّاکَ و الإذاعَةَ و طَلَبَ الرِّئاسَةِ ، فَإنَّهُما یَدعُوانِ إلَى الهَلَکَةِ ؛
امام عسکرى علیه السلام :از افشاى اسرار و ریاست طلبى بپرهیز که این دو [آدمى را] به هلاکت مى کشانند .
· امام عسکرى علیه السلام : إنَّ الوصولَ إلَى اللّه ِ سَفَرٌ لایُدرَکُ إلاّ بِامتِطاءِ اللَّیلِ ؛
امام عسکرى علیه السلام :وصال خداوند سفرى است که جز با مرکب شب زنده دارى به دست نمى آید .
· امام عسکرى علیه السلام : التَّواضُعُ نِعمَةٌ لایُحسَدُ عَلَیها ؛
امام عسکرى علیه السلام :فروتنى نعمتى است که بر آن حسد نبرند .
· امام عسکرى علیه السلام : مَن رَکِبَ ظَهَر الباطِلِ نَزَلَ بِهِ دارَ النَّدامَةِ؛
امام عسکرى علیه السلام :هر که بر مرکب باطل نشیند، در سراى پشیمانى فرودش آورد.
· امام عسکرى علیه السلام : إذا نَشِطَتِ القُلوبُ فأودِعُوها وإذا نَفَرَت فَوَدِّعوها؛
امام عسکرى علیه السلام :دل چون در نشاط است (معرفت) را به آن واسپارید، و چون در گریز است آن را واگذارید.
· امام عسکرى علیه السلام : مَن تعدّى فی طَهورِهِ کانَ کَناقِضِهِ؛
امام عسکرى علیه السلام :هر که در مصرف آب (وضو و غسل) زیاده روى کند، مانند کسى است که وضو و غسل خود را باطل کند .
· امام حسن عسکرى علیه السلام : نَظَرَ اَمیرُ المُؤمِنینَ عَلىٌّ علیه السلام اِلى رَجُلٍ فَرَأى اَ ثَرَ الْخَوفِ عَلَیْهِ ، فَقالَ : ما بالُکَ ؟ قالَ : اِنّى اَخافُ اللّه َ ، قالَ : یا عَبْدَ اللّه ِ ، خَفْ ذُنوبَکَ ، وَ خَفْ عَدْلَ اللّه ِعَلَیْکَ فى مَظالِمِ عِبادِهِ ، وَ اَطِعْهُ فیما کَلَّـفَکَ وَ لا تَعْصِهِ فیما یُصْلِحُکَ ثُمَّ لا تَخَفِ اللّه َ بَعْدَذلِکَ فَاِنَّهُ لا یَظْلِمُ اَحَدا ، وَ لا یُعَذِّبُهُ فَوقَ استِحقاقِهِ اَبَدا ، اِلاّ اَنْ تَخافَ سوءَ الْعاقِبَةِ بِاَنْتَغَیَّرَ اَو تَبَدَّلَ ، فَاِنْ اَرَدْتَ اَنْ یُؤمِنَکَ اللّه ُ سوءَ الْعاقِبَةِ فَاعْلَم اَنَّ ما تَأتیهِ مِنْ خَیْرٍفَبِفَضْلِ اللّه ِ وَ تَوفیقِهِ ، وَ ما تَأتیهِ مِنْ شَرٍّ فَبِاِمهالِ اللّه ِ وَ اِنْظارِهِ اِیّاکَ وَ حِلْمِهِ عَنْکَ ؛
امیر مؤمنان على علیه السلامبه مردى نگریستند و در چهره او نشانه ترس دیدند.به او فرمودند: در چه حالى؟ گفت: از خدا مى ترسم. فرمودند: «اى بنده خدا!از گناهانت و از عدالت خدا درباره ظلم هایى که به بندگان خدا کرده اى بترس و خدا رادر آنچه تو را موظّف نموده، پیروى کن و از او در آنچه صلاح تو درآن است، نافرمانىنکن. پس از آن، از خدا نترس؛ زیرا او به هیچ کس ظلم نمى کند و هرگز کسى را بیش ازاستحقاقش مجازات نمى کند. مگر این که نگران عاقبت بد باشى، به این که سرنوشت،دگرگون شود و تغییر یابد. پس اگر خواستى از عاقبت بد درامان باشى، بدان هر خیرىکه به تو مى رسد، از لطف خدا و توفیق اوست و هر شرّى به تو مى رسد، به جهت مهلتدادن خدا به تو و بردبارى اش درباره توست».
آموزش احکام اسلامی بر هر مسلمانی لازم است؛ چرا که دینداریِ صحیح، به یادگیری احکام و مسائل آن وابسته است و بدون دانستن دستورهای الهی، انسان، تکلیف خود را نخواهد دانست و شخص جاهل هم راه به جایی نمیبرد؛ بنا بر این یکی از مهمترین وظایف هر مسلمان یاد سپاری احکام دین است که برای همه لازم و ضروری است. در این باره علی بن ابی حمزه از امام صادق(ع) شنید که میفرمود: «تَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ مِنْکُمْ فِی الدِّینِ فَهُوَ أَعْرَابِیٌّ؛دین را یاد بگیرید [و بفهمید]، زیرا هر یک از شما که احکام دینش را نیاموزد همانند اعراب دوران جاهلیت، [فردی جاهل و دور از فرهنگ] خواهد بود».
امام(ع) در روایت دیگری - که مفضل بن عمر کوفی آنرا نقل کرده است- آثار زیانبار بیتوجهی به احکام و مسائل دینی را یاد آور میشود و میفرماید: «مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فِی دِینِ اللَّهِ لَمْ یَنْظُرِ اللَّهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَمْ یُزَکِّ لَهُ عَمَلا؛هر کس احکام و معارف دین خدا را نفهمد [تا به آن به درستی عمل کند و در حقیقت یک مسلمان صوری باشد]، خداوند در روز قیامت به او توجهی نخواهد کرد و اعمالش را پاکیزه و شایسته پذیرش نداند.»
ادامه مطلب
امام حسن عسکری علیه السلام در روز جمعه هشتم ربیع الثانی سال 232 هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت امام هادی علیه السلام و مادر مکرمهاش بانوی عارفه ایست که به نامهای «سلیل» ، «حدیثه» و «سوسن» خوانده میشود.
مدت امامت امام حسن عسکری علیه السلام شش سال بود که از سال 254 هجری قمری شروع و در سال 260 با شهادت آن حضرت پایان یافت. امام حسن عسکری علیه السلام در طول مدت زندگانی و به ویژه در دوران امامت خویش به واسطه مبارزه با طاغوتهای زمان در تبعید و زندان و تحت نظر به سر میبرد و سرانجام در هشتم ربیع الثانی سال 260 و در 28 سالگی در شهر سامراء و توسط احمد معتمد، پانزدهمین خلیفه عباسی به طرز مرموزی مسموم و به شهادت رسید.
زندگی آن حضرت در دوران شش تن از خلفای ستمگر عباسی سپری شد که به ترتیب جعفر متوکل، محمد منتصر، ابوالعباس احمد مستعین، ابو عبدالله معتز، محمد مهتدی و احمد معتمد میباشد.
از آنجایی که امام عسکری علیه السلام را در محله عسکر - که محل سکونت سپاهیان ترک عباسی بود - جای داده بودند به آن حضرت عسکری میگویند.
حضرت حجة بن الحسن امام زمان علیه السلام یگانه فرزند و جانشین امام حسن عسکری علیه السلام است که بعد از آن حضرت سکاندار کشتی ولایت و امامت گردید و امروزه آفتاب وجودش در پشت پرده غیب قرار گرفته است و به اراده خداوند متعال ظهور نموده و جهان را با نور وجودش پر از عدل و داد خواهد ساخت.
در مورد امامت امام عسکری علیه السلام روایات متعددی از ائمه معصومین علیهم السلام نقل شده است که یکی از آن روایات چنین است: یحیی بن یسار قنبری میگوید: امام هادی علیه السلام چهار ماه قبل از شهادت خویش به فرزندش امام حسن عسکری علیه السلام وصیت کرد و به امامت و خلافت او اشاره نمود و در آن حال مرا به همراه عدهای از دوستان و شیعیان بر آن گواه گرفت.
در این نوشتار فرازهایی از ویژگیهای برجسته فردی واجتماعی آن حضرت را میخوانیم:
1- عبادت
امام عسکری علیه السلام همانند پدران گرامی خود در توجه به عبادت خدا نمونه بود. آن حضرت به هنگام نماز از هر کاری دست میکشید و چیزی را بر نماز مقدم نمیداشت. ابوهاشم جعفری در این مورد میگوید: روزی به محضر امام یازدهم مشرف شدم، امام مشغول نوشتن چیزی بود، وقت نماز رسید، امام نوشته را کنار گذاشته و به نماز ایستاد...
عبادت امام عسکری آن چنان قلبها را مجذوب خود مینمود که دیگران را به یاد خدا میانداخت و حتی افراد گمراه و منحرف رابه راه صحیح هدایت نموده و اهل عبادت و تهجد مینمود و بدترین افراد در اثر جذبه ملکوتی آن بزرگوار به بهترین انسانها تبدیل میشدند.
ادامه مطلب
چکیده
امام حسن عسکریعلیهالسلام در دوره امامت، با گروههایی رو به رو بودند که هر یک به نوب? خود، انحرافی عظیم در دین ایجاد میکردند؛ از اینرو در برخورد با اینگونه انحرافات، دو روش غیرمستقیم و مستقیم را پیش گرفتند و با تلاش وسیع علمی و پرورش شاگردان و همچنین توجیه و راهنمایی بزرگان شیعه در روش غیرمستقیم و برخورد با غلات، صوفیان، ثنویه و... در روش مستقیم و
امام حسن عسکریعلیهالسلام، در عصری زندگی میکرد که گروههای مختلفی از غُلات، صوفیه، ثنویه و...، اختلافهای بسیاری را در دین وارد کرده بودند، حتی برخی از شیعیان، در امامت ایشان دچار تردید شدند تا آنجا که امامعلیهالسلام فرمود: «مَا مُنِی أَحَدٌ مِنْ آبَائِی بِمِثْلِ مَا مُنِیتُ بِهِ مِنْ شَکِّ هَذِهِ الْعِصَابَةِ فِی فَإِنْ کَانَ هَذَا الْأَمْرُ أَمْراً اعْتَقَدْتُمُوهُ وَ دِنْتُمْ بِهِ إِلَی وَقْتٍ ثُمَّ ینْقَطِعُ فَلِلشَّکِّ مَوْضِعٌ وَ إِنْ کَانَ مُتَّصِلًا مَا اتَّصَلَتْ أُمُورُ اللَّهِ فَمَا مَعْنَی هَذَا الشَّک؛هیچ یک از پدرانم، آن گونه که من گرفتار تردید [گروهی از] شیعیان خود شدم مورد تردید واقع نشدند. اگر این موضوع [امامت] که شما به آن معتقد و پایبندید موقت و منقطع بود، جای شک و تردید داشت، و اگر امامت امری پیوسته و مستمر است [که چنین است و] تا زمانی که امور الهی جریان دارد [پا برجاست]، دیگر این شک و تردید چه معنایی دارد؟»
حضرت برای بیرون رفتن از این بحران و برخورد با منحرفان برنامههای وسیعی را ترتیب داد که به اهم آنها اشاره میشود:
روشهایبرخوردامامحسنعسکریعلیهالسلامبامنحرفان
ادامه مطلب
گزارش دیدار دو نفر از شخصیتهای مطرح جهان تشیع و از چهرههای درخشان عرص? علم و حدیث از شهر مقدس قم در عصر پیشوای یازدهم شیعیان، با امام حسن عسکریعلیهالسلام را در شهر سامرا
شبههای فریبنده بر امامت!
ماجرای این دیدار از آنجا آغاز میشود که سعد بن عبد اللَّه اشعری قمی (1)، - که همواره با مخالفین امامت بحث و مناظره میکرد - گرفتار یک دانشمند ناصبی مذهب متعصب و لجوج شد که در مناظرة عقیدتی بسیار سختگیر بود. وی پس از اتمام مناظره به سعد گفت: «وای بر تو و بر یارانت! شما گروه رافضیان، زبان به طعن مهاجرین و انصار میگشایید و منکر محبّت رسول خداصلیاللهعلیهوآله بر ایشان هستید. صدّیق (خلیفة اول) کسی است که به سبب سبقتش در اسلام، فوق تمام صحابه است؛ مگر نمیدانید که رسول خداصلیاللهعلیهوآله تنها بدین خاطر با او به غار رفت که آنچه بر خود هراس داشت بر او نیز همان داشت، و چون میدانست او خلیفة امّتش خواهد شد، با این کار خواست همانطور که جان خود را حفظ میکند او را نیز محافظت فرماید، تا مبادا اوضاع و احوال دین اسلام پس از او مختل شود؛ و اینکه علیعلیهالسلام را در فراش خود گماشت، برای این بود که نیک میدانست اگر او کشته شود اوضاع دین مختل نمیشود؛ چرا که در میان صحابه جایگزین او موجود است و به هر جهت توجّهی به قتل او نکرد.!!»
سعد بن عبدالله اشعری جوابهایی به این شبهه داد؛ ولی آن ناصبی متعصب، قانع نشد.
شبههای دیگر
ادامه مطلب
معنای «کهیعص»
5. پرسیدم: «تأویل آیة«کهیعص» در اول سورة مریم را بفرمایید؟
فرمود: «این حروف از اخبار غیب است. خداوند بندة خود زکریا را بر آن واقف فرمود، سپس آن را برای محمّدصلیاللهعلیهوآله نقل فرمود؛ و داستانش از این قرار بود که زکریاعلیهالسلام از پروردگارش خواست که نامهای پنجگانه را به او بیاموزد، پس جبرئیل نازل شده و آنها را به وی آموخت. و زکریا را رسم بر این بود که هر گاه به یاد محمّدصلیاللهعلیهوآله و علیعلیهالسلام و فاطمهعلیهاالسلامو حسنعلیهالسلام میافتاد، اندوهش برطرف میشد و گرفتاریش زایل میگشت؛ ولی هر گاه نام مبارک حسینعلیهالسلام را ذکر میکرد، بغض و اندوه گلویش را میگرفت و میگریست و نفسش بند میآمد.
روزی عرضه داشت: «بار إلها! چرا وقتی نام آن چهار بزرگوار را یاد میکنم با ذکر نام ایشان تسلیت یافته و اندوهم بر طرف میشود، ولی به محض یاد حسینعلیهالسلام اشک از دیدگانم روان شده و نالهام بلند میشود؟!» خداوند نیز اینگونه او را از قصّهاش باخبر ساخته و فرمود: «کهیعص»؛ حرف کاف نام «کربلا» است، و حرف هاء «هلاک شدن عترت» است، و یاء «یزید» نام همان ستمگری که به حسینعلیهالسلام ظلم میکند، و «ع» «عطش و تشنگی» است، و صاد «صبر» و مقاومت او است.»
زکریاعلیهالسلام به محض شنیدن آن فرمایشات، تا سه روز مصلای خود را ترک نگفت و مانع مردم از ورود بدانجا شد، و پیوسته زار زار گریست و نالید، و نوحه او چنین بود: «خدایا! آیا بهترین فرد خلقت را به مصیبت اولادش دردمند میسازی؟! خدایا! مگر این مصیبت را در آستان او نازل میکنی؟! خدایا! مگر جامه این مصیبت و اندوه را بر علیّ و فاطمه میپوشانی؟! خدایا! آیا اندوه و درد این مصیبت را بر ساحت آن دو نازل میکنی؟!» سپس عرضه داشت: «خدایا! فرزند پسری روزیام فرما تا در پیری، دیدگانم بدان روشن شود؛ سپس مرا شیفته او گردان، آنگاه مرا بهواسطه آن، همچنان که محمّدصلیاللهعلیهوآله حبیب خود را دردمند ساختی، سرا پای وجودم را دردمند ساز!»
ادامه مطلب
