سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب

احمد ضابطی پور

 حفظ و نگهداری دین

آن چه که برای امام مجتبی(ع) در این چند روزه ی از زندگانی دنیا حائز اهمیت بود این بود که بتواند به هر شکل ممکن دین خدا را از نابودی حتمی آن، که حزب اموی در پی آن بود، محافظت کند. آن بزرگوار از هر کس دیگری به ارزش معنویاتی که توسط حزب اموی مورد تهاجم قرار گرفته بود آگاه تر، و از هر مسلمان آزاده ای نسبت به حفظ و حراست از اسلام حریص تر بود.
بنابراین، نسبت به آن چه انجام می داد کوچکترین تردید و شبهه ای نداشت تا جایی که ابن کثیر می نویسد:
در این ماجرا، امام نیکوکار با ثبات ستوده خصالی بود که سینه اش را شائبه ای تردید و ملامت وجدان، تنگ نکرد بلکه در همه حال راضی و گشاده روی بود (ابن کثیر، بی تا، 8، 19).


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92 دی 10 توسط منبر مکتوب

عزت یا تکبر

فرق عزت با تکبر این است عزت را خدا می دهد تکبر را آدم خودش برای خودش ایجاد می کند متکبر خودبزرگ بین است عزیز خدا او را بزرگ کرده «مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا»[14]  .

این طرف پی به اشتباهش برد که عزت معنایش چیست؟ از این موارد زیاد داریم من فرصت نیست عرض کنم متعدد من دیدم گاهی حتی امیرالمومنین به او مراجعه می شد سوالات را ارجاع می داد به امام حسن می فرمود: از نور چشمم سوال کنید که صاحب تحف العقول در این کتاب ارزشمند حدیثی اش که در قرن چهارم نوشته شده ایشان یک سوال و جواب مفصلی را می آورد که امیرالمومنین پرسیده و امام حسن جواب داده پسرم جود و سخاوت چیست کرامت چیست بابا «أَفْضَلُ الْجُودِ الْعَطِیَّةُ قَبْلَ ذُلِّ السُّؤَالِ»[15]  .


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 دی 9 توسط منبر مکتوب

 حجت الاسلام و المسلمین رفیعی

در روایتی از وجود مقدس پیامبر گرامی اسلام طبق نقل بعضی از منابع روایی آمده است که اگر حلم و بردباری به صورت یک انسان مجسم می شد می شد علی بن ابیطالب : «وَ لَوْ کَانَ الْحِلْمُ رَجُلًا لَکَانَ عَلِیّاً علیه السلام وَ لَوْ کَانَ الْفَضْلُ شَخْصاً لَکَانَ الْحَسَنَ علیه السلام وَ لَوْ کَانَ الْحَیَاءُ صُورَةً لَکَانَ الْحُسَیْنَ علیه السلام وَ لَوْ کَانَ الْحُسْنُ (هَیْئَةً لَکَانَتْ) فَاطِمَةَ [بَلْ هِیَ أَعْظَمُ إِنَّ فَاطِمَةَ ع ] ابْنَتِی خَیْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ عُنْصُراً وَ شَرَفاً وَ کَرَماً»[1]  .اگر حلم و بردباری قرار بود نقاشی شود مجسم شود می شد امیرالمؤمنین علیه السلام چرا که حلم او بردباری او در رأس همه است و صبور و بردبار در مقابل حوادثی بود که منشأ و آغازش بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام است پس اگر حلم را گفت تصویر کنید می شود امیرالمؤمنین

«وَ لَوْ کَانَ الْحُسْنُ (هَیْئَةً لَکَانَتْ) فَاطِمَةَ»تصویر حسن و نیکی در این روایت دارد زهرای مرضیه سلام الله علیها است

«وَ لَوْ کَانَ الْحَیَاءُ صُورَةً لَکَانَ الْحُسَیْنَ  علیه السلام ». اگر حیا را بخواهی تصویر کنی  تصویر آن صفت است

آن وقت دریک روایت نقل دارد :


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 دی 9 توسط منبر مکتوب

علیرضا زنگویی

 گرفتاری از دوستان، یکی از دردهای جامعه امروز ما نیز هست و همواره در میان یاران انقلاب کسانی هستند که در مسیر حفظ ارزشها و مبارزه با طاغوتها، دچار لغزشهای فکری و سیاسی می شوند و از جبهه متحد حق کناره می گیرند.

بیست و هشتم صفر یادآور شهادت بزرگ مردی از تبار نبوی و مظلومیت جانسوز میوه دل حضرت زهرا علیها السلام و امام علی علیه السلام است. فقدان بصیرت و شناخت عمیق نسبت به این شخصیت والا از دوره حیات و رهبری ایشان آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. در همان عصر، حتی در میان اصحاب امام، شناخت کامل و جامعی نسبت به ایشان وجود نداشت.
حضرت امام خمینی رحمه الله در این باره می فرمایند: «امام حسن علیه السلام آنقدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت، از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه ای دارد عمل می کند. با خیالهای کوچکشان، با افکار ناقصشان در مقابلش می ایستادند و غارتش کردند، اذیتش کردند.» 1
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 دی 9 توسط منبر مکتوب

ویژه نامه امام حسن مجتبی

کلیک کنید






نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92 دی 8 توسط منبر مکتوب

ابوالفضل هادی منش

پیشوایان پاک دین علیهم السلام به دلیل بهره مندی از ویژگی عصمت و دوری از عصیان و اشتباه، برترین مربیان اخلاق برای انسان، به ویژه برای دوستداران و پیروان خود به شمار می روند. ایشان، بهترین الگوی اخلاقی به دور از هر گونه کژی برای انسان اند...

اخلاق، دستمایه سترگ هدایت است. زندگی کوتاه دنیا در پرتو آموزه های اخلاقی، خود بهشتی برین می شود. انسان برای رسیدن به رشد، کمال و بالندگی اخلاقی به شناخت نیاز دارد. شناخت، گاه از راه تحصیل معارف اخلاقی و گاهی از راه شناخت نمونه های عملی و به تعبیر دیگر، الگوهای اخلاقی ایجاد می شود.

قرآن، حدیث و سیره معصومان علیهم السلام برترین منابع شناخت معارف اسلام اند.
پیشوایان پاک دین علیهم السلام به دلیل بهره مندی از ویژگی عصمت و دوری از عصیان و اشتباه، برترین مربیان اخلاق برای انسان، به ویژه برای دوستداران و پیروان خود به شمار می روند. ایشان، بهترین الگوی اخلاقی به دور از هر گونه کژی برای انسان اند. نوشتار حاضر، رهاوردی است از بررسی 12 ویژگی اخلاقی امام مجتبی علیه السلامکه در آستانه ولادت آن امام همام به خوانندگان گرامی تقدیم می شود.
1. عبادت
امام صادق علیه السلام در بیان حال معنوی ایشان می فرمود: امام مجتبی علیه السلام عابدترین مردم زمان خود بود. بسیار حج به صورت پیاده و گاه با پای برهنه به جای می آورد. همیشه او را در حال گفتن ذکر می دیدند و هر گاه آیه یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» را می شنید، پاسخ می گفت: لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْک» (خداوند! گوش به فرمان توام.)
(1)


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92 دی 8 توسط منبر مکتوب

6. فروتنی
امام مانند جدش رسول الله صلی الله علیه وآله بدون هیچ تکبری روی زمین می نشست و با تهی دستان هم سفره می شد. روزی سواره از محلی می گذشت که دید گروهی از بینوایان روی زمین نشسته اند و مقداری نان را پیش خود گذارده اند و می خورند. وقتی امام حسن علیه السلام را دیدند، به ایشان تعارف کردند و حضرت را سر سفره خویش خواندند. امام از مرکب خویش پیاده شد و این آیه را تلاوت کرد: إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرین»؛ خداوند خود بزرگ بینان را دوست نمی دارد (نحل/23).» سپس سر سفره آنان نشست و مشغول خوردن شد. وقتی همگی سیر شدند، امام آنها را به منزل خود فرا خواند و از آنان پذیرایی فرمود و به آنان پوشاک هدیه کرد.
(18)
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92 دی 8 توسط منبر مکتوب

حجة الاسلام و المسلمین فرحزاد

 

بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی          خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی

آخر الامر گل کـــــــوزه گـران خـواهی شد         حـالیا فـکـر صـبو کـن که از بـاده کـــنی

گر از آن آدمیانی که بـهشتت هوس اســــت      عـیـش بـا آدمـی چـنـد پـری زاده کــــنی

خاطـرت کی رقم فــــــــیض پذیرد هـیهـات         مـگر از نـقـش پـراکـنده ورق ساده کــنی

   تکیه برجای بزرگان نتوان زد به گـــــزاف           مگـر اسـبـاب بـزرگـی هـمه آمـاده کنــی

اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنـــــــان      گـر نـگـاهی سـوی فرهاد دل افتاده کــنی

کار خود گر به خدا باز گذاری حافـــــــــظ           ای بـسـا عـشق که با بـخت خدا داده کـنی

برکات ذکر صلوات

یکی از خاصیت های مهم صلوات این است که شیطان را از انسان دور می کند. در روایت داریم: «الشیطان اثنان شیطان الجن و شیطان الانس» شیطان هم به صورت انسانی است و هم به صورت جنی است. یعنی انسانهایی که کارهایی شیطانی انجام می دهند و مردم را از راه خدا دور می کنند نیز شیطان هستند. شیطان جنسیتش از جن ها است. شیطان به قدر مقامش بلند بود. که در آسمان چهارم معلم ملائکه شده بود.

 اثرات غفلت از یاد خدا

شیطان و اعوان و انصارش با یاد خدا از انسان دور می شوند. «و من یعش عن ذکر الرحمن مقیض له شیطانا و هو له قرینا» هر وقت کسی خدا را فراموش کرد خدا برایش یک شیطان را مسلط می کند.شیطان تاریکی و بدی است. یاد خداهم نور و جمع کل خوبی ها است. هر چه قدر که نور باشد تاریکی از بین میرود.

امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: «ذکر الله مطرد لشیطان» یاد خدا شیطان را دور می کند. «ان الذین التقوا اذا مسحم طائف من الشیطان فذکروا و اذا هم مبصرون» اگر شیطان بخواهد به آنها نزدیک بشود و منحرفشان کند آنها به خدا پناه می برند. باغبان که علف های حرز و شاخه های اضافی را حرص می کند. شیطان هم فقط زورش به افرادی که نا خالص هستند و با خدا ارتباطشان ضعیف است را می تواند منحرفشان کند. یک بزرگی می فرمود: اگر کسی ارتباطش با خدا و اهل بیت علیهم السلام  قوی باشد شیطان جرآت نزدیکی به این بنده را ندارد. پیامبر اکرم صل الله علیه و آله می فرماید: «شیطانی اسلم بیدی»  شیطان من به دست من مسلمان شد. هر انسانی که به دنیا می آید یک شیطانی هم به همراهش به دنیا می آید.  

فلسفه وجود شیطان


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 دی 2 توسط منبر مکتوب

حجه الاسلام و المسلمین رفیعی

حکایت

شخصی آمد وقتی ابهت و عظمت و بزرگواری امام حسن را دید دید آقا سوار بر اسب در یک نماد و هیئت بسیار زیبا لباس خوب یک نگاهی کرد آمد عرض کرد «إِنَّ فِیکَ کِبْراً»[13]. من در شما تکبر می بینم

باید توجه داشت هر که با عظمت و با ابهت بود نشانه تکبرش نیست. امام در جوابش چنین فرمود: اینکه در من می بینی عزت است این تکبر نیست«ان فیی عزه» این عزتاست .

عزت یا تکبر

فرق عزت با تکبر این است عزت را خدا می دهد تکبر را آدم خودش برای خودش ایجاد می کند متکبر خودبزرگ بین است عزیز خدا او را بزرگ کرده «مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا»[14].

این طرف پی به اشتباهش برد که عزت معنایش چیست؟ از این موارد زیاد داریم من فرصت نیست عرض کنم متعدد من دیدم گاهی حتی امیرالمومنین به او مراجعه می شد سوالات را ارجاع می داد به امام حسن می فرمود: از نور چشمم سوال کنید که صاحب تحف العقول در این کتاب ارزشمند حدیثی اش که در قرن چهارم نوشته شده ایشان یک سوال و جواب مفصلی را می آورد که امیرالمومنین پرسیده و امام حسن جواب داده پسرم جود و سخاوت چیست کرامت چیست بابا «أَفْضَلُ الْجُودِ الْعَطِیَّةُ قَبْلَ ذُلِّ السُّؤَالِ»[15].

کرامت این است که قبل از این که طرف طلب کند بروی شناسایی اش کنی کمکش کنی.

پسرم سداد چیست محکمی چیست بابا محکمی این است منکررابا معروف جواب دهی. « دَفْعُ الْمُنْکَرِ بِالْمَعْرُوفِ»[16].

پسرم غفلت چیست؟ بابا غفلت این است نزدیک مسجد باشی نماز را در مسجد نخوانی. پسرم مروت و جوانمردی چیست؟ یک سوال و جواب مفصلی است در تحف العقول.

این بحث مربوط به بعد علمی و بعد آموزشی زندگی امام حسن میشود.

بعد عاطفی و خانوادگی امام حسن


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 دی 2 توسط منبر مکتوب

حجه الاسلام و المسلمین رفیعی

در روایتی از وجود مقدس پیامبر گرامی اسلام طبق نقل بعضی از منابع روایی آمده است که اگر حلم و بردباری به صورت یک انسان مجسم می شد می شد علی بن ابیطالب : «وَ لَوْ کَانَ الْحِلْمُ رَجُلًا لَکَانَ عَلِیّاً علیه السلام وَ لَوْ کَانَ الْفَضْلُ شَخْصاً لَکَانَ الْحَسَنَ علیه السلام وَ لَوْ کَانَ الْحَیَاءُ صُورَةً لَکَانَ الْحُسَیْنَ علیه السلام وَ لَوْ کَانَ الْحُسْنُ (هَیْئَةً لَکَانَتْ) فَاطِمَةَ [بَلْ هِیَ أَعْظَمُ إِنَّ فَاطِمَةَ ع ] ابْنَتِی خَیْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ عُنْصُراً وَ شَرَفاً وَ کَرَماً»[1].اگر حلم و بردباری قرار بود نقاشی شود مجسم شود می شد امیرالمؤمنین علیه السلام چرا که حلم او بردباری او در رأس همه است و صبور و بردبار در مقابل حوادثی بود که منشأ و آغازش بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام است پس اگر حلم را گفت تصویر کنید می شود امیرالمؤمنین

«وَ لَوْ کَانَ الْحُسْنُ (هَیْئَةً لَکَانَتْ) فَاطِمَةَ»تصویر حسن و نیکی در این روایت دارد زهرای مرضیه سلام الله علیها است

«وَ لَوْ کَانَ الْحَیَاءُ صُورَةً لَکَانَ الْحُسَیْنَ  علیه السلام ». اگر حیا را بخواهی تصویر کنی  تصویر آن صفت است

آن وقت دریک روایت نقل دارد :

«وَ لَوْ کَانَ الْحِلْمُ رَجُلًا لَکَانَ عَلِیّاً». اگر عقل و خرد و تدبیر را بخواهی تصویر کنی تصویر آن امام علی علیه السلام است البته همه این صفات را همه ائمه دارند همان طور که در زیارت جامعه کبیره هم خطاب می کنیم شما مرکز کرامت و اخلاق و نیکی هستید منتها این روایت با یک عنایتی به زندگی بزرگان در واقع وارد شده که تجسم حلم امیرالمؤمنین تجسم حسن زهرای مرضیه تجسم حیا اباعبدالله و تصویر و تجسم و تمثیل عقل و خرد و اندیشه امام مجتبی علیه السلام است مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی رضوان الله تعالی علیه برای هر کدام از ائمه درود و صلوات ویژه ای دارد که معروف است به صلوات چهارده معصوم الفاظش را خیلی حساب شده انتخاب کرده وقتی به امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد می نویسد «السلام علی السید المجتبی و الامام المرتجی صاحب الحسب المنیع و الفضل الجمیع صاحب الجودو المنن دافعالمحنوالفتن». می گوید امامی که جود و کرامت موج می زد در زندگیش فتنه زدایی و ظلم زدایی موج می زد در زندگیش «الامام الرفیع». امام با مقام بلند جمیع و  تمام فضایل در زندگی او جمع بود.

به محض اینکه امام حسن به دنیا آمدند یکی از خانمها بچه را میان قنداق پیچید پیامبر گرامی اسلام جمله ای را فرمود که من مقداری راجع به این جمله می خواهم صحبت کنم و عنایت دارم روی این جمله فرمود : «هات ابنی»[2]. پسرم را بدهید نفرمود پسر فاطمه نفرمود پسر علی نفرمود دخترم پسرت را بده ابنی این نخستین جمله ای است که بعدها در تاریخ منشأ یک حوادثی شده این جمله منشأ یک جریاناتی شده که حالا خواهم گفت این یک نوع عنایت بود هات ابنی بارها این جمله را فرمود انس بن مالک می گوید یک وقت رفتم دیدم پیغمبر در مسجد است امام حسن هم کوچک دو ساله دارد دور پیغمبر می چرخد روی زانویش می نشیند روی شانه اش می رود احساس کردم این بچه دارد اذیت می کند رفتم دستش را گرفتم از پیامبر جدایش کنم فرمود : پسرم و ثمره قلبم را رها کن دست نزن هر کس حسن من را اذیت کند من پیامبر را آزرده است اینجا هم باز تعبیر دارد یا انس دع ابنی پسرم در آیه مباهله هم خدا فرمود پسر حسن و حسین پسر خود پیامبر هم گاهی می فرمود اینها پسرهای من هستند تعبیر ابنا علی ندارد ابنا فاطمه ندارد این نکته دارد

فرزندان رسول خدا (ص)

آقایان برادران و خواهران چون بعدها این منشأ یک سری حوادث در تاریخ شده و آن حادثه آن است که بنی امیه و بنی عباس تلاش کردند این تعبیر ابن رسول الله را از ائمه بگیرند امروز هم در نوشته ها بعضی از این مغرضین این حرفها را می زنند تلاش کردند این تعبیر ابن را بگیرند

اقدام معاویه پلید


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 دی 2 توسط منبر مکتوب
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin