سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب

اهداف حضرت
اهداف حضرت از سفر به خراسان چند امر بود:
1. دیدار با نمایندگان: اکثر امام زاده های موجود در ایران و عراق... جزء نمایندگان امام هشتم علیه السلام بودند و چون در آن زمان وسائل ارتباطی خوبی وجود نداشت، ارتباط از راه طبیعی با آنها ممکن نبود و این مسافرت بهترین زمینه ای بود که حضرت در مسیر راه با آنها ملاقات کند و به آنها خط و برنامه دهد و چنین هم شد. و اگر حضرت به ظاهر خود سفر را اختیار نمی کرد و او را با اجبار و دست بسته می بردند، زمینه این ملاقاتها از بین می رفت.

2. دیدار با مردم: هدف دیگر حضرت این بود که با مردم شهرهای مختلف دیدار کند و هر جا زمینه فراهم باشد، مطالب و حقایقی را بیان کند؛ چنان که از جابر بن ابی الضحاک نقل شده است که از مدینه تا مرو به هیچ شهری وارد نشدیم، جز آنکه مردم آن شهر به خدمت علی بن موسی علیه السلام می رسیدند. و از مسائل دینی استفتاء و پرسش می کردند و آن حضرت پاسخ کافی می داد و برای آنان به استناد از پدران خود، حدیث می فرمود. (10)
از جمله، در اهواز ابوهاشم جعفری می گوید: خدمت امام رسیدم و خود را معرفی کردم، در حالی که حضرت مریض بود. دکتری نزد او آوردم و حضرت گیاهی را برای درمان خویش معرفی کرد. پزشک معالج گفت: غیر از شما کسی چنین گیاهی را برای معالجه نمی شناسد، منتها این گیاه فعلاً یافت نمی شود.
حضرت نیشکر خواست. طبیب گفت: آن هم فعلاً یافت نمی شود. حضرت فرمود: نزد فلان مرد سیاه بروید! آنجا وجود دارد. ابوهاشم می گوید: نزد آن مرد رفتیم و دیدیم طبق فرمودة امام علیه السلام نیشکر در نزد او هست. پزشک به من رو کرد و گفت: این شخص از علوم انبیاء برخوردار است؟ گفتم: او وصی نبی است. پزشک جواب داد: راست می گویی. رجاء بن ابی الضحاک با مشاهدة این اوضاع اندیشید که اگر امام در اینجا بماند، مردم به او روی می آورند [و این به صلاح مأمون نخواهد بود] ؛ لذا دستور داد از آنجا حرکت کنند. (11)
و همین طور در قم و شهرهای دیگر با مردم و افراد ملاقات داشت تا اینکه به شهر نیشابور رسید. در آنجا حضرت با نمایاندن چهرة نورانی و محبوب خویش برای صدها هزار تن از استقبال کنندگان، حدیث معروف «سلسلة الذَّهب» را و اینکه کلمه «لا اله الا الله» دژ نفوذ ناپذیر الهی است، بیان کرد، در حالی که حدود بیست هزار نفر در همان لحظه کلمات امام را ثبت می کردند و هنوز حرکت نکرده بود که فرمود: «توحید شرائطی دارد و من یکی از آن شرائط هستم..»
بدین ترتیب، آن حضرت در نیشابور از فرصت حساسی که به دست آمده بود، حکیمانه سود برد و در برابر صدها هزار تن، خویشتن را به حکم خدا پاسدار دژ توحید و شرط جدا نشدنی آن معرفی کرد و با این بیان و آگاهی بخشیدن به تودة مردم بزرگ ترین هدف مأمون را درهم کوبید؛ چرا که وی می خواست با کشاندن امام به مرو او را بین مردم بدنام کند و از وی اعتراف بگیرد که حکومت بنی عباس، حکومت مشروع اسلامی است. (12)
و همین طور کراماتی که در مسیر راه از حضرت سر زد زمینة معرفی بیشتر امام و هدایت مردم را فراهم کرد، مانند اینکه در ده سرخ (6 فرسخی مشهد) برای وضو زمین را مقداری کاوید و چشمه آب زلالی از آن جاری شد، و در سناباد در محله کوه سنگی به کوهی تکیه داد و فرمود: «خداوندا! مردم را از این کوه سودمند فرما و در ظروفی که از این کوه تهیه می کنند برکت ده!» و در طوس به خانة حمید بن قحطبه طائی وارد شد و در کنار بقعة هارون (همین مکان فعلی) فرمود: «هَذِهِ تُرْبَتِی وَ فِیهَا اُدْفَنُ وَ سَیجْعَلُ اللَّهُ هَذَا الْمَکَانَ مُخْتَلَفَ شِیعَتِی وَ اَهْلِ مَحَبَّتِی؛ (13)اینجا خاک من است و من در این محل، دفن می شوم و به زودی خداوند این مکان را محل رفت و آمد شیعیان و دوستان من قرار می دهد..»

 


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 93 دی 1 توسط منبر مکتوب

اهداف ولایت عهدی
با استقرار مأمون بر سریر قدرت و انتقال قدرت از بغداد به «مرو»، کتاب زندگانی امام هشتم علیه السلام ورق خورد و صفحه تازه ای در آن گشوده شد؛ صفحه ای که در آن، حضرت سالها دچار اندوه و رنج و ناملایمات شد.

مأمون برای حفظ ظاهر نمی توانست مانند پدران خود هارون و منصور و... برخورد کند و او را به زندان بیفکند و یا مورد شکنجه و آزار قرار دهد. از این رو، روش تازه ای اندیشید و آن اینکه تصمیم گرفت با طرح ولایتعهدی و اظهار محبت به آن حضرت، او را به «مرو»، یعنی مقر حکومت خود بکشاند و ضمن استفاده از موقعیت علمی و اجتماعی آن حضرت، کارهای او را تحت نظارت کامل قرار دهد.

 
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 93 دی 1 توسط منبر مکتوب
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin