آیا روایت امام رضا (علیه السلام) که در آن قرآن را تنها راه هدایت می داند، با حدیث ثقلین تعارض دارد؟
توضیح سؤال :
در کتاب توحید شیخ صدوق حدیثی از امام رضا است، که ظاهر آن با حدیث ثقلین در تعارض است. امام رضا علیه السلام میفرمایند:
حدثنا جعفر بن محمد بن مسرور رضیاللهعنه ، قال : حدثنا محمد بن عبد الله ابن جعفر الحمیری ، عن أبیه ، عن إبراهیم بن هاشم ، عن الریان بن الصلت ، قال : قلت للرضا علیهالسلام : ما تقول فی القرآن؟ فقال : کلام الله لا تتجاوزوه ، ولا تطلبوا الهدى فی غیره فتضلوا.
در این روایت حضرت رضا علیه السلام میفرمایند که فقط به قرآن باید تمسک نمودو اگر به غیر قرآن تمسک کنید گمراه می شوید.
التوحید شیخ صدوق ج 1ص 224
مقصود امام رضا از این فرمایش چه بوده است؟ آیا واقعا باید فقط قرآن را تمسک کرد یا خیر؟؟
با سلام و با تشکر از ارتباط شما با موسسه تحقیقاتی ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
برای پرسش فوق، دست کم دو پاسخ می توان ارایه کرد:
پاسخ نخست: این گونه روایات در مقام نفی پیروی از اهل بیت علیهم السلام نیست.
پاسخ نخست این است که این قبیل روایات، اصولا در مقام نفی غیر نیستند بدان معنا که پیروی از غیر قرآن را ممنوع بدانند. بلکه صرفا در مقام تاکید هر چه تمام بر پیروی از قرآن می باشد همانگونه که در برخی روایات همین تاکید درباره پیروی از اهل بیت علیهم السلام بیان گردیده است. از باب نمونه می توان به حدیث سفینه اشاره نمود.
حدیث سفینه از جمله احادیث معتبری است که در منابع گوناگون شیعه از قبیل: عیون اخبار الرضا شیخ صدوق و امالی شیخ طوسی و نیز تعدادی از منابع اهل سنت مانند: فضائل الصحابة احمد بن حنبل و المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری، نقل شده است. این روایت توسط چندین تن از صحابه مانند: امام علی علیه السلام، ابوذر غفاری، ابن عباس وانس بن مالک، با سندهای گوناگون و الفاظ متنوع به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به ثبت رسیده است. تفصیل اَسناد این روایت به همراه الفاظش در مقاله "حدیث سفینه در میرات امامیه و اهل سنت" موجود است. در ادامه صرفاً نمونههایی از الفاظ مختلف این حدیث تقدیم می گردد.
مَثَلُ أَهْلِ بَیتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا (فیها) نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرَق (هلک)
مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است هر آنکه سوارش شود نجات پیدا می کند و آن کس که از آن تخلف ورزد غرق می شود (به هلاکت می رسد)
الصفار، أبو جعفر محمد بن الحسن بن فروخ (متوفای290هـ) بصائر الدرجات، ص 317، تحقیق: تصحیح وتعلیق وتقدیم: الحاج میرزا حسن کوچه باغی، ناشر: منشورات الأعلمی – طهران، سال چاپ : 1404 - 1362 .
الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، فضائل الصحابة، ج 2، ص 785، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1403هـ – 1983م.
البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفاى463هـ)، تاریخ بغداد، ج 12، ص 91، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت.
الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى405 هـ)، المستدرک علی الصحیحین، ج 2، ص 343، تحقیق: یوسف عبد الرحمن المرعشلی. گفتنی است حاکم نیشابوری بعد از نقل روایت می گوید: هذا حدیث صحیح على شرط مسلم ولم یخرجاه (این روایت مطابق شرط مسلم درست است اما در بخاری و مسلم آن را کتابهایشان نیاوردند.
این روایت در منابع دیگر نیز با الفاظ گوناگون نقل شده است: مرحوم شیخ طوسی حدیث را اینگونه نقل می کند : من دخلها نجا ومن تخلف عنها غرق و در نقلی دیگر اینگونه روایت می کند: من رکبها نجا ، ومن ترکها هلک. الأمالی، ص 482الطوسی، تحقیق : قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة، ناشر: دار الثقافة ـ قم ، الطبعة: الأولى، 1414هـ. ؛ مرحوم صدوق با عبارت : مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا زُجَ فِی النَّار، روایت را نقل می کند. ابی جعفر الصدوق، محمد بن علی بن الحسین بن بابویه (متوفای381هـ)، عیون أخبار الرضا علیه السلام ج 1 ، ص 30، تحقیق: تصحیح وتعلیق وتقدیم: الشیخ حسین الأعلمی، ناشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت – لبنان، سال چاپ: 1404 - 1984 م.
همانطور که ملاحظه می کنید در این روایت، پیروی از غیر اهل بیت علیهم السلام نفی شده است. این مضمون از عباراتی همچون: «من تخلف عنها غرق» «من تخلف عنها هلک» «من لم یدخلها هلک» «من تخلف عنها زج فی النار» در این روایات، استفاده می شود. حال سوال این است باید به کدام یک از این دو دسته روایات عمل نمود؟ پاسخ این است که اینگونه روایات در صدد نفی همدیگر نبوده و به اصطلاح هیچ گونه تعارضی با هم ندارند. بلکه هر کدام به مناسبت می خواهند یکی از این دو (اهل بیت وقرآن) را مورد تاکید قرار دهند و جامع بین این دو دسته روایات، همان حدیث ثقلین است که هر دو را به عنوان راهنما و هدایتگر معرفی می کند.
پاسخ دوم: در مقام تعارض، حدیث ثقلین مقدم است
بر فرض هم تعارضی میان این روایت و حدیث ثقلین باشد، به طور قطع حدیث ثقلین مقدم بر این روایت است زیرا روایت شیخ صدوق، خبر واحد و غیر قطعی است و حدیث ثقلین متواتر و یقینی است. مقدم بودن خبر قطعی بر غیر قطعی، علاوه بر آنکه در نگاه عقل روشن و بدیهی است، مورد تصدیق دانشمندان اسلامی هم می باشد. اندیشمندان اسلامی این موضوع را در نگاشتههایشان از جمله در بحث تعارض ادله، مطرح نمودند. از باب نمونه مرحوم آقای مظفر در کتاب أصول الفقه، در این زمینه می گوید: لا یتحقق هذا المعنى من التعارض إلا بشروط سبعة هی مقومات التعارض الاول: ألا یکون أحد الدلیلین ... قطعیا لأنه لو کان أحدهما قطعیا فإنه یعلم منه کذب الآخر والمعلوم کذبه لا یعارض غیره.
معنای تعارض محقق نمی شود مگر با هفت شرط که مقوم تعارضاند. شرط اول آنکه یکی از این دو دلیل قطعی نباشد زیرا اگر یکی از دو دلیل قطعی (و دیگری غیر قطعی) باشد، از این موضوع، دروغ بودن آن دلیل دیگر دانسته می شود. و آنچه که دروغ بودنش معلوم است اصلا با غیر خود تعارض نمی کند.
المظفر، الشیخ محمد رضا (متوفای1388هـ)، أصول الفقه، ج 3 ، ص 212، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المقدسة
شوکانی از جمله عالمان اهل سنت است که به این موضوع پرداخته است. جالب است او ادعای اتفاق در این باره را از قول امام الحرمین هم نقل می کند. متن او چنین است: وللترجیح شروط ... الثانی التساوی فی القوة فلا تعارض بین المتواتر والاحاد بل یقدم المتواتر بالاتفاق کما نقله امام الحرمین.
شرطهایی برای تحقق ترجیح وجود دارد. شرط دوم آن است که دو دلیل از لحاظ قوت، همطراز باشند بنا براین بین خبر متواتر و خبر واحد، تعارضی نیست بلکه به اتفاق دانشمندان، خبر متواتر مقدم می شود چنانچه امام الحرمین این اتفاق نظر را نقل کرد.
الشوکانی، محمد بن علی بن محمد (متوفاى 1255هـ)، إرشاد الفحول إلی تحقیق علم الأصول، ج 1، ص 455، تحقیق: محمد سعید البدری ابومصعب، ناشر: دار الفکر - بیروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ ـ 1992م
نتیجه کلی:
از آنچه در این نوشتار بیان شد، دانستیم که روایت امام رضا علیه السلام در درجه نخست هیچ گونه تعارضی با حدیث ثقلین ندارد و بر فرض تعارض، حدیث ثقلین به دلیل تواترش مقدم است.