سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب


تقدیم به عاشقان کوی یار


از آن روزی که زلفت را به روی نی رها کردی

میان جان مشتاقان، قیامت ها به‌پا کردی

***

نمی‌دانم چه رازی بود بر لب‌های خونینت؟

که نی‌های جهان را در هوایش نی‌نوا کردی
***

از آن روزی که بر دستت گرفتی راه شیری را

مدار گردش هفت آسمان را جابجا کردی
***
 گرفتی در بغل چون جان شیرین پاره‌ی تن را

و با سختی خودت را از علی اکبر جدا کردی
***
 تمام آسمان در چشم‌هایت تیره شد، وقتی

نگاه نا امیدت را به دنبالش رها کردی
***
 و با لحنی بریده مثل دستان علمدارت

جوانان حرم را با دلی خونین صدا کردی
***
 چه حالی داشتی ای کوه اندوه آن زمانی که

وداعی نیمه جان با «یا اخی ادرک اخا» کردی؟
***
 چهل منزل جهان را همنوا با ناله زنجیر

به آیات کلام آسمانی آشنا کردی
***
 هزاران سال پی در پی به دنبال تو می‌گریند

تو با زنجیر و با دمّام و با هیئت چه‌ها کردی؟
***
 پس از تو شعر گفتن سخت دشوار است مولا جان

چرا که قافیه‌ها را یکایک «کربلا» کردی






نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 93 آبان 15 توسط منبر مکتوب
طبقه بندی: نی موی رها حسین زینب کوی یار زر افشان
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin