از امام حسین علیه السلام روایت شده است: آنچه که اتفاق می افتد برایم ساده است، زیرا جلوی چشمان خداوند است.
این جملات را امام حسین علیه السلام چه زمانی گفته است؟ زمانی که در بدترین شرایط قرار داشتند و حتی در روایات آمده است که زمانی این سخنان را به زبان آورده است که حضرت علی اصغر علیه السلام به شهادت رسیدند.
جای دیگر و قبل از شب عاشورا به اصحاب فرمودند که: شما اصحاب من سنگینی آهن را به بدنتان احساس نمی کنید. یعنی نه تنها من خیلی سختم نبوده است، برای شما افراد هم خیلی سخت نخواهد بود. چرا که جلوی چشمان خدا هستید.
اینکه حسین بن علی علیه السلام می فرماید: من جلوی چشمان خدا برایم ساده است، به چه معناست؟
از آنجایی که ما می دانیم وجود ابی عبدالله علیه السلام، قرآن ناطق است، به یک آیه ای برخورد می کنیم: مخاطب این آیه حضرت نوح علیه السلام است. حضرت نوح علیه السلام 950 سال پیامبری کردند و قوم نوح خیلی ظالم بودند ، من صبح و شب قومم را به درگاه تو دعوت می کردم و هرچه من بیشتر دعوت می کردم آنان فراری تر می شدند. حضرت نوح از پیامبرانی است که عمر طولانی کرده است. و عده کمی به او ایمان آوردند، حدود 8 نفر. قبل از طوفان آمدن، نوح علیه السلام، شروع کرد به کشتی ساختن. مردم نوح علیه السلام را تحقیر و تمسخر می کردند و این تنها به این دلیل برای حضرت نوح علیه السلام قابل تحمل بود که خداوند به او فرمود: جلوی چشمان من کشتی را بساز ومن به تو می گویم که چگونه بسازی کشتی را.
اینکه چه چوبی استفاده کنی، چوبها را چگونه کنار هم قرار بدهی، حتی تعداد میخ ها را هم برای او تعیین کردند حتی چند میخ را جبرییل برای او آورد.
بعد از این وقتی امر آمد، آب از زمین و آسمان جوشید و عده ای سوار کشتی شدند و بقیه هلاک شدند، پسر نوح هلاک شد؛ مشکل پسر نوح چه بود؟ آیا شراب خور بود؟ نه! پسر نوح مشکلش یک چیز بیشتر نبود، اینکه بگوییم اهل فسق و فساد بود، نه! فقط مشکلش این بود که با پدرش همراه نشد و چون سوار کشتی نشد هلاک شد.
حضرت نوح علیه السلام به خدا گفت: قرار بود اهل من را هلاک نکنی. خداوند گفت: پسر تو اهل تو نبود! اهل تو کسانی هستند که سوار کشتی شدند.
اسم قرآنی کاری که امام حسین علیه السلام انجام می دهد ساختن کشتی است. امام حسین علیه السلام وسط بیابان شروع به ساختن کشتی کرد. و خدا او را راهنمایی می کرد و همه چیز تحت کنترل است. وسط این همه دشمن با اداوات جنگی و هلهله هایشان، امام حسین علیه السلام دارد کشتی می سازد. همه ما چهارده معصوم کشتی هستیم و کشتی حسین علیه السلام از همه وسیعتر است. بزرگترین کشتی عالم را دارد می سازد برای نجات بشریت، جلوی چشم خدا و دشمنان. اگر می دانستند امام حسین علیه السلام دارد چه کاری انجام می دهد، نمی گذاشتند. نفهمیدند که امام حسین علیه السلام دارد کشتی می سازد.
آمدید رحم امام حسین علیه السلام را قطع کنید؟ خدا رحم تان را قطع کند! آمدید شجره مبارکه را قطع کنید، به شکلی که رحمت خدا قطع بشود؟ خودتان از رحمت دور شدید و خدا همه رحمت را در کربلا گذاشت و اسم حسین علیه السلام را رحمت الله واسعه گذاشت. آمدید بگویید اینجا ته کار است؟ خیر! اینجا شروع کار است. کربلا شروع کار امام حسین علیه السلام بود. چرا وقتی ما در مورد کربلا صحبت می کنیم، آن را آخر کار امام حسین علیه السلام می دانیم؟ برای اینکه تاریخی سراغ امام حسین علیه السلام می رویم! تاریخ کربلا را نمی فهمد. خدا ولی می گوید تازه شروع شد. کشتی ای به اندازه بشریت که آخرینها و حتی اولین ها در آن جای دارند. آیندگان و گذشتگان همه در کربلا بودند، با جنبه فرا مادی بودند. با روحشان بودند. در زیارت عاشورا هر وقت سلام می دهیم به تمام ارواحی که آنجا بودند هم سلام می دهیم.
ما در کربلا حضور داشتیم ولی جسم نداشتیم. زمانی که برایمان روضه می خوانند چگونه باورمان می شود؟ انگار خودمان آنجا بودیم، وقتی می شنوی لمس می کنی همه چیز را. ما با روحمان در کربلا بودیم.
کشتی ساخت برای همه بشریت! که هم از اولین سوار آن بودند و هم از آخرین. برای اینکه همه را بردارد و به اوج ببرد.
مثال اهل بیت علیهم مثال حضرت نوح علیه السلام است. اما کسی که سوار کشتی شد نجات پیدا کرد به شرط اینکه از کشتی پیاده نشود. جلو بزنی و عقب بزنی مشرک هستی. باید با حسین علیه السلام باشی.
حسین علیه السلام آمد که اصلاح کند امت جدش را. آیا ما که در مجلس حضور پیدا میکنیم به خاطر اصلاح شدنمان هست که حضور داریم یا به خاطر احساسمان است که می آییم؟ اگر کسی برای احساس بیاید خوب است و پاک می شود ولی اصلاح نمیشود