تفاوت از زمین تا آسمان
تفاوت فاحش ازدواج موقت با ازدواج سفید
طی سالهای بعد از انقلاب اسلامی بیشتر به خیانتهای سیاسی و اقتصادی رژیم منحوس پهلوی پرداخته شده و کمتر درباره خیانتهای فرهنگی مذهبی سخنی به میان آمده است. در آن دوران ایادی شیطان از هر وسیلهای برای تخریب باورهای دینی مردم بهره میبردند. یکی از حوزههایی که به آن قویاً پرداختند بحث ازدواج است. از آنجا که تلاش این رژیم پلید به فساد کشیدن جامعه و تخدیر مردم از راه مسائل جنسی بود، لذا با ازدواج بر اساس قوانین اسلام بسیار هدفمند مخالفت میکردند از ساخت فیلم محلل گرفته تا دامن زدن به رفتارهای خارج از چارچوب و غیر شرعی.
ادامه این روند سبب شد بسیاری از قوانین شرعی به ویژه در حوزه ازدواج تعطیل شود و جامعه آسیبهای فراوانی ببیند، مسائلی چون فحشا و ارتباطهای نامشروع زیاد شده و کانون خانواده متزلزل گردد. یکی از مباحثی که تحتالشعاع این خیانت قرار گرفت بحث ازدواج موقت بود. تا قبل از دوران پهلوی این سنت اسلامی اگرچه با برخی مخالفتها اما در جامعه جریان داشت و افرادی که امکان ازدواج دائم را نداشتند با ازدواج موقت از پرتگاه آتش دور مانده و پرده حیای آنها دریده نمیشد.
از مجموع غرایز بشری که جزء سرشت آدمی است، نیاز جنسی قویترین آنهاست که برای دوام و بقای نسل آدمی، خداوند آن را در وجود انسان نهاده است؛ به تعبیر صدرالمتألهین شیرازی لذت جنسی، همچون پاداشی در برابر تشکیل خانواده و بقای نسل، در حکمت آفرینش قرار گرفته است. این غریزه اصیل و لازم، موهبتی است که اگر در مسیر صحیح هدایت شود، افزون بر فراهم آوردن نسلی سالم و شایسته، برای انسان آرامش و زندگی پر از نشاط و لذت و خوشی را به بار میآورد:
«وَ مِن آیاته أَنْ خَلَقَ لَکم مِنْ أَنْفُسِکم أَزواجا لِتَسکنوا إِلَیها.» (روم، آیه 21)
برای رسیدن به این هدف، حکیم و علیم مطلق و مدبّر عالمیان و مربی انسان، قوانین و مقرراتی را در شریعت اسلامی وضع کرده است تا غریزه جنسی در مسیری صحیح برای تعالی و رشد آدمیان قرار گیرد و از انحراف و بیبند و باری جنسی که خانمان آدمی را به باد میدهد، جلوگیری شود. بر این اساس همچنان که در معاملات و خرید و فروشها، بیع، حلال اما ربا حرام گردیده است، برای برآوردن نیاز جنسی هم ازدواج حلال و سایر کامجوییهای جنسی حرام شمرده شده است.
در درجه نخست، عقد ازدواج اگر به صورت دایمی انجام پذیرد، بهترین شکل و شیوهای است که اسلام به آن توصیه میکند، اما هر کسی واقعیتهای اجتماعی را درک کند، میداند ازدواج دایم، برای همگان، در همه وضع، فراهم نیست. این مشکل در عصر جدید و رشد فناوری، دوچندان گردیده است.
مشکل بالا رفتن سن ازدواج و پایین آمدن سن بلوغ و فاصله زیاد افتادن میان سن بلوغ تا ازدواج، یکی از مشکلات جامعه کنونی است؛ بر این مشکل، موارد زیاد دیگری نیز افزوده میشود، صرف نظر از آنکه شمار زنها بیشتر از مردان است. معمولاً مردان بیش از زنان در معرض نابودی و حوادثی همچون جنگ، تصادف و خطرات مختلف قرار دارند. از سوی دیگر، مردان در تمام سالهای جوانی تا میانسالی و حتی پیری، احساس جنسی خود را از دست نمیدهند، ولی زنها در زمانهای خاصی همه ماهه و پس از حدود پنجاه سالگی، تمایل شان به جنس مخالف به شدت کاهش مییابد.
حال با توجه به واقعیتهای اجتماعی که اگر شمارش گردد، مواردی دیگر نیز بر آن افزوده میشود، نتیجه آن خواهد بود که صدها هزار نفر، به ویژه جوانان از ازدواج محروم میمانند، در نتیجه نه تنها در معرض دهها آسیب روحی، روانی، فردی و اجتماعی واقع میشوند بلکه جامعه را نیز در معرض خطر قرار میدهند. جهان غرب برای چیره شدن بر این مشکل، راههایی پیش گرفته که نادرستی و ضد بشری بودن آن روشن و غیر قابل انکار است.
بیبند و باری جنسی، رهاورد آن بیماریهای گوناگونی همچون ایدز و لرزان شدن نهاد خانواده است. راه حل ریاضت و رهبانیت نیز پاسخگو نخواهد بود. آیا برای حل این مشکل (اگر با دیدی کلان و همه جانبه به واقعیتهای جامعه نگریسته شود) راهی جز ازدواج موقت باقی میماند؟
بدیهی است اگر جزئی نگر باشیم وقتی از خانمی بپرسند آیا ازدواج موقت را میپذیرید، با صرف نظر از باورهای مذهبی و ایمان قلبی، آن را مردود میداند، ولی اشکال کار آن است که به موضوع از دریچه فردی نگریسته شده است، ولی از خانم جوانی که شوهر خود جدا شده یا همسر خود را از دست داده یا به هر علت دیگر از ازدواج دایم محروم است، میتوان انتظار داشت پاسخ مثبت به پرسش بالا دهد.
طبیعی است که قانونگذار باید در رتبه اوّل منافع عمومی و مصالح اجتماعی را بر گرایشهای شخصی ترجیح دهد. حال در مقام ترجیح مصالح اجتماعی چاره چیست؟ آیا بهترین راه، آن نیست که از چارچوب و انحصار ازدواج دایمی بیرون رویم و با شرایطی آسانتر و با حفظ تمامی آنچه در ازدواج سالم باید رعایت گردد، با طرح ازدواج موقت از بحرانهای اجتماعی و ناهنجاریهای اخلاقی و محرومیتهای بیمورد رهایی یابیم، در نتیجه نیروی پر انرژی و فعال جامعه که جوانان هستند و آینده جامعه مرهون تلاش آنهاست، بالنده شود؟
آیا به راستی میتوان پذیرفت جوانی که در آتش شهوت و بحران جنسی میسوزد، به حال خود رها شود و به نیاز مشروع و طبیعی او، جامعه پاسخی مساعد و عقلانی ندهد اما در عین حال از او انتظار رفتار طبیعی و هنجار داشته باشد، یا از او درخواست تحصیل، پیشرفت، کار، تلاش و مراعات فرهنگ و باورهای جامعه را داشته باشد؟
به راستی بیایید منطقی با این موضوع برخورد کنیم. پذیرفتن ازدواج موقت که یک امر شرعی و دارای چارچوب مشخص است درست است یا پدیدههای شومی مانند ازدواج سفید؟ ازدواج سفید سبکی از زندگی مشترک است که در آن دو نفر بدون ازدواج رسمی یا مدارکی ثبت شده با یکدیگر زندگی میکنند و رابطه عاطفی و جنسی با یکدیگر دارند. منظور از ازدواج سفید زندگی مشترک زن و مرد بدون ازدواج رسمی است! یعنی به گونهای که زن و مرد بدون اینکه خطبه عقد یا صیغه محرمیت بینشان جاری شود، برای زندگی زیر یک سقف میروند و از آنجایی که جامعه ما یک جامعه اسلامی است و چنین پدیدههایی در آن کاملاً مخالف با شرع، عرف و قوانین کشور محسوب میشود، لذا این عمل به صورت مخفیانه انجام میشود. در «ازدواج سفید» به خاطر اینکه هیچ کجا سندی مبنی بر زن و شوهری ثبت نشده است به همین خاطر خیلی راحت این دختر و پسر میتوانند رابطه خود را پایان بدهند بدون اینکه اتفاقی افتاده و کسی از کسی انتظار و توقعی داشته باشد، به همین خاطر در این دوره و زمانه چه چیزی بهتر از این اتفاق که فرد را به مطامع جنسی برساند بدون هیچ تعهدی و وای اگر پای فرزندی به این میان کشیده شود!
در واقع میتوان گفت یکی از دلایل شیوع مباحثی مانند ازدواج سفید و رابطههای بدون رعایت چارچوب شرعی بین دختران و پسران که به واقع ارکان خانواده را متزلزل مینماید علاوه بر هجمه فرهنگی دشمن قدر ندانستن گوهرهایی است که اسلام در اختیار ما قرار داده است. ازدواج موقت با شرایطی که دارد از جمله: مهریه، تعیین مدت، لزوم نگهداری عدّه، خواندن عقد، اذن و رضایت ولی شرعی برای دختران، با ازدواج دایم تفاوتی چندان ندارد اما به هیچ وجه قابل مقایسه با بیبند و باری نیست. ما باید قبول کنیم یکی از راههای مبارزه با بیبندوباری، استحکام خانواده و احقاق حقوق زن و مرد هر یک در جایگاه خود ازدواج موقت است همچنان که امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام فرمودند: «اگر نهی عمر از ازدواج موقت نبود، به استثنای افراد بدبخت کسی به فحشا دست نمیزد»