سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب

حجت الاسلام والمسلمین میر باقری 

 میلاد امام زمان(عج) را به همه ی سروران تبریک عرض می کنیم. معرفت امام دو جنبه دارد. امام از عالم غیبت آمده است. خدا می فرماید که کتاب قرآن برای هدایت متقین است. متقین کسانی هستند که به غیبت ایمان دارند. در مورد غیب تفاسیر زیادی شده است. و در بعضی روایات به وجود امام عصر تعبیر شده است. امام حقیقتی است که از عالم غیبت به عالم ما ظهور پیدا می کند.و درغالب بشر خلق می شوند. بنابراین امام یک جنبه ی بشری و یک جنبه ی باطنی دارد. جنبه ی جسمانی امام هم است یعنی جسم امام هم با بقیه فرق می کند. خدادر مورد خلق حضرت آدم می فرماید: و اذا سویته و نفخته فیه من روحی .این جسم باید به مرحله ی اعتدال برسد و اگر به مرحله ی تسویه نرسد ظرف این روح نیست. روح امام که درجسم تجلی پیدا می کند باید بتواند حامل روح امام باشد. پس جسم امام هم جسم فوق العاده ای است. در زیارت جامعه کبیره داریم: جسم شما در اجسام است و روح تان در ارواح است و ... یعنی جسم امام، نگهبان بقیه اجسام است و جسم عالم با جسم امام برپاست، روح عالم با روح امام برپاست. همه نفوس به نفس امام قائمند. جسم ما به روح ما پایدار است و اگر روح را بردارید جسم متلاشی می شود. جسم امام به جسم عالم و و روح امام به روح عالم قائم است. اگر عالم برپاست بخاطر امام برپاست. و این بخاطرعظمت امام است. فرمود :جسم ما ازعلیین( از مقامات بالای خلقت )است. ولی آنچه که امام را امام می کند روح است. خدا به ملائک فرمود: وقتی من از روحم به او دمیدم( جسم باید به مرحله ی اعتدال برسد) شما سجده کنید. روح امام مغفول ابلیس واقع شد . وقتی به ابلیس گفتند که به آدم سجده کن، ابلیس گفت که من از آتش هستم ولی او ازخاک است .در حالیکه سجده به روح بود . پس جنبه ی روح امام است که مقامات امام را دارد. یکی از شئون امام این است که ناظر برماست. داریم :هرچه عمل می کنید خدا ،رسول و مومنان می بینند که مومنان به اهل بیت تعبیر شده است. یکی از اصحاب امام رضا(ع) به امام فرمود که برای من و اهل بیت من دعا کنید. امام فرمود: مگر ما برای شما دعا نمی کنیم ؟ما ناظر بر شما هستیم. امام ناظر است و حین عمل شاهد است. خدا امت وسطی خلق کرده است که شاهد بر همه ی مردم هستند. و رسول اکرم شاهد برآنهاست. امام فرمود: امت وسط ما هستیم.<** ادامه مطلب... **>

اگر امام شاهد همه ی احوال ماست بخاطر همین روح است. درکافی داریم که سوال کردند چطور امام در خانه نشسته است و با وجود حجاب ها ،همه ی عالم را می بیند. حضرت فرمود: در امام روح القدس است که این روح القدس محجوب به حجاب ها نیست. شناخت امام معرفت امام است و همه می توانند به مراتبی از معرفت امام برسند. و همان اندازه هم بهره مند بشوند. اگر امام شاهد است این حقیقت است. فرمود : وقتی امام به امامت می رسد بین خدا و امام عمودی از نور قرار داده می شود. امام در عمود نور همه ی اسرار مومنین را می بیند. درعمود نور، نه فقط ظاهر بلکه اسرار مومنین را می بیند. امام از متبسمین است یعنی در سیمای انسانها، گذشته و آینده اش را می بیند. مثلا فردی نزد امام می آمد و می گفت که من از دوستداران شما هستم، امام می فرمود: من تو را در جمعیت نمی بینم.و این فرد در آینده با امام درگیر بود. فرد دیگری می گفت که من با شما هستم و امام می فرمود: درست می گویی،  خودت را برای ابتلائات سنگین آماده کن.زیرا کسی که ما را دوست دارد مورد ابتلائات قرار می گیرد. این حقیقت در امام وجود دارد که همه را می بیند. در صلوات امام رضا(ع) که برای امام زمان(عج) نقل شده است و  مداومت آن برای انسان مقامات می آورد ،داریم : امام چشم الهی است و ناظر برتمام خفیات عالم است .این چشم الهی جسم نیست گرچه این جسم فوق العاده است. و امام در این جسم تجلی کرده است. امام این مقامات را دارد و همه ی عالم با نور امام روشن می شود، امام مَثَل نور خداست و این مثل نور الهی است که عالم را روشن می کند، آن حقیقت است که کلمه ی نور است، اگر امام کلمه ی روح است و حیات تمام عالم قائم به اوست، باران از آسمان می بارد و زمین به نشاط می آید و امام آن باران رحمت الهی است. امام آن کلمه ی حیات است. اگر این باران در سرزمینی ببارد ،آن سرزمین می شود سرچشمه ی حیات. و باغستان هایی در وجود خود انسان آشکار می شود.

وقتی امام ظهورمی کند همه ی عالم پر از ظلمت است و وقتی امام می آید زمین پر ازعدل می شود زیرا امام خودش عدل است. داریم :کلمه ی تامه ی خدا که عین عدل است امام است .امام کلمه ی ایمان است و ...شما زیارت جامعه کبیره را می خوانید و بعد می گویید که این ثنای شما نبود، شأن شما بالاتر از این است. زیارت جامعه کبیره در مقابل مقام امام چیزی نیست. اگر کسی عظمت و توحید الهی را درک کند آن موقع عظمت امام مشخص می شود.

گفته اند که وقتی زیارت جامعه کبیره می خوانید صد تا تکبیر بگویید برای اینکه مبتلا به غُلو نشوید .وقتی این زیارت را می خوانید کبریای الهی در دل شما تجلی کند و امام را بیش از شأنش نبینید. من فکر می کنم اگر کسی صد تا کبیر را بگوید، کبریای الهی بر قلبش تجلی پیدا می کند و می تواند زیارت جامعه را بفهمد و شئونات امام را بفهمد. شئون امام ذیل کبریایی خدا تعریف می شود. روحی که در آن حقایق است این روح امام است.

سوال – معرفت به امام چگونه حاصل می شود و باید چطور به آن برسیم؟

پاسخ – معرفت از عالم بالا می آید. تا خورشید در دل ما تجلی پیدا نکند ما به معرفت خورشید نمی رسیم. خدا به ما چشم داده است و این چشم می تواند نور را دنبال کند. ولی باید خورشید طلوع کند و چشم نمی تواند جای خورشید را پُر کند. اگر خورشید طلوع کند و ما چشم نداشته باشیم یا چشم مان را ببندیم نمی توانیم خورشید را ببینیم ولی اصل این است که خورشید طلوع کند. معرفت امام وقتی طلوع می کند که حقیقت امام در باطن و قلب انسان  ظهورپیدا کند. کما اینکه معرفت اجتماعی امام وقتی پیدا می شود که امام در حیات اجتماعی و روح جمعی ما ظهور پیدا کند. و بشود عصر ظهور.

در روایات داریم :ائمه هستند که اگر کسی مومن شد قلب شان را نورانی می کنند بطوری که نور امام در قلب مومن از خورشید در وسط روز آشکارتر است. اگر کسی به معرفت امام رسید امام را پیدا می کند. باید معرفت را به ما بدهند و این معرفت از عالم بالا می آید. و این معرفت چیزی نیست اِلا حقایق وجودی امام به اندازه ی ظرف انسان در انسان نازل بشود. مثل شعاع خورشید که از پنجره به داخل خانه ی ما می آید. و خانه ی ما،همسایه و همه ی زمین را روشن می کند. اگر حقیقت امام در قلب انسان ظهور پیدا کند انسان به معرفت امام رسیده است.

حالا این معرفت اعطائی چطور حاصل می شود؟ معرفت مقدماتی دارد .در حدیثی که امام به ابوخالق کابلی فرمودند ،سه گام را برای معرفت بیان کرده اند. یعنی انسان به جایی برسد که حقیقت امام را مشاهده کند. البته به اندازه ی  ظرف خودش. امام فرمود :وادی تسلیم ( انسان باید باید اعضا و جوارحش را به امام بسپارد و باطن ،فکر، قلب و سِر را به امام بسپارد که مقام تسلیم پیدا کند)،وادی تطهیر(انسان باید شستشو داده بشود، قلب زلال بشود و اغیار بروند تا نور در قلب انسان تجلی پیدا کند)و وادی تنویر است.

به امام صادق(ع) گفت که من از شیعیان خاص شماهستم. حضرت فرمود: اگر این مقام را پیدا کردی شیعه ی من می شوی و این آیه را خواندند: یکی از شیعیان ابراهیم خلیل است. زیرا وقتی ورود بر خدا پیدا کرد، با قلب سلیم ورود به خدا پیدا کرد. چون ابراهیم با قلب سلیم وارد شد، جزو شیعیان شد. ظاهر آیه نشان می دهد که حضرت ابراهیم را شیعه نوح  معرفی می کند و بعضی فرموده اند که این شیعه به شیعه ی امیرالمومنین که همان نبی اکرم است برمی گردد. آن کسی که ابراهیم شیعه ی اوست و او را مشایعت کرده است وجود نبی اکرم و امیرالمومنین و اهل بیت است. در روایت داریم که درعالم ارواح، نبی اکرم توحید را به انبیاء تعلیم دادند. یعنی انبیاء شاگرد توحید نبی اکرم هستند. با این معلم درهای توحید به سوی انبیاء باز شده است. لذا شیعه ی نبی اکرم هستند ولی وقتی به مقام تشیع می رسند که دارای قلب سلیم بشوند .

قلب سلیم قلبی است که وقتی به لقاء پروردگار می رود جز خدا در آن چیزی نیست. تهی از غیر شده است و فقط در آن خدا هست. اگر کسی در این مقام بود حقیقت تشیع را می فهمد. اگر کسی در مقام سلم باشد حقیقت انوار معصومین و نور نبی اکرم وجود ظهور پیدا می کند. ملائکه وقتی به توحید می رسند که سجده می کنند. امیرالمومنین می فرماید :ملائکه خدا را عبادت می کردند و آدم را عبادت نمی کردند. ولی از طریق تعظیم آدم، وقتی عظمت آدم در دل آنها تجلی پیدا کرد، به عظمت اللهی می رسند. معنی صراط همین است .وقتی فرشتگان سجده ی تام کردند حقیقت آدم برملائکه آشکار شد و از آن طریق به معرفت الله رسیدند.

ذیل آیات سوره بقره روایت داریم :ظاهر سجده ی ملائکه، بر آدم بود در باطن بر حقیقت کلمه ی روح بود. در قرآن هم داریم: نفخت من روحی .حقیقت این روح نبی اکرم امیرالمومنین و اهل بیت است. و یک شعاع آن هم در آدم بود. این امام محیط بر آدم است، با ماست ،شفیع ماست .این نبی اکرم صاحب مقام محمود است. در روایت داریم: در روز قیامت ، همه ی افراد محشر را عرق فرا می گیرد. بعضی تعبیر کرده اند که این قدر عرق بالا می آید که جلوی دهان شان را می گیرد. اهل محشر گرفتارمی شوند و به سراغ حضرت آدم می آیند. حضرت آدم می فرماید که کاری از من ساخته نیست. به سراغ حضرت نوح، ابراهیم و.. و حضرت خاتم بروید. همه ی امت ها به سراغ حضرت خاتم می آیند و پیامبر به باب الرحمان می آید و به سجده می افتند و طوری سجده می کند خداوند می فرماید: هر کس را که می خواهی شفاعت کن. ما باید این وجود پیامبر را بشناسیم. ما باید خودمان را تسلیم کنیم که وقتی رحمت حضرت می آید، پنجره ی خانه را نبندیم.

روایت داریم که وجود پیامبر بر جسم جهنم عبور می کند، بر طبقات جهنم نسیم رحمت می باد و خنک می شود. بعضی از طبقات جهنم می پرسند که چرا جهنم خنک شد، می گویند: وجود پیامبر از آن عبور کرده است .می گویند در جهنم را بگذارید، نخواستیم. ما نباید این طوری باشیم. وقتی نور پیامبر می تابد پنجره خانه را نبندیم و قلب مان را متوجه حضرت کنیم. اگر این کار را بکنیم قلب خودمان می شود خورشید .مومن خودش خورشید است. روایت داریم :قلب مومن مشکات نور است. همه ی وجود مومن نور است. علم ،کلام و  مسیرش نور است. وقتی پرتوی خورشید به مومن می خورد مومن خودش خورشید می شود. خدا یک خورشید بیشتر ندارد و آن نبی اکرم است.

اگر پرتویی از نبی اکرم در وجود ما بیفتد، فرد می شود عارف و عارف کسی است که شعاع  نبی اکرم در وجود او افتاده است. وقتی این شعاع در وجود انسان می افتد انسان به عین الیقین می رسد. مرحله ی حق الیقین این است که انسان در این شعاع خورشید بالا برود. و به سرچشمه برسد و ذوب بشود ، این کار حضرت ابراهیم خلیل است. اگر کسی در مقام معرفت امام تسلیم شد، نورانیت امام در قلب او وارد می شود. و اگر با امام سیر کرد، به آن سرچشمه می رسد.

تسلیم کار ماست. این کار را از ما خواستند. ما باید نسبت به خدای متعال و خلیفه ی او .فردی محضر امام صادق(ع) آمد و آیه ای را سوال کرد و حضرت آیه ای را معنا کرد. فرد دیگری آمد و همان آیه را سوال کرد و حضرت آنرا طور دیگری معنا کرد. فرد سوم هم آمد و حضرت همان آیه را طور دیگری معنا کرد. مجلس خلوت شد و امام فرمود :خدا به سلیمان ملک داد و از او حساب هم نکشید. یعنی به اوعطا کرد. خدا به پیامبر اسلام ملکی بالاتر از ملک سلیمان داده است. هر چه پیامبر به شما داد آنرا بگیرید و از هر چه شما را نهی کرد برحذر باشید.  و فرمانش فرمان من است. امام فرمود: این مقام واجب الاطاعه بودن پیامبر با ملک سلیمان قابل مقایسه نیست. ما باید امر پیامبر را امر خدا بدانیم. و سِر خدا به او داده شده است. اگر پیامبر سِر خدا را اشتباه بگوید، خدا رگ کردن او را قطع خواهد کرد. تمام این دین مهم را به پیامبر تفویض کردند. این پیامبر می شود خلیفه ی خدا یعنی امرش امر خداست.<** ادامه مطلب... **>

پس حرکت ما در معرفت این است که تسلیم باشیم. چشم ،گوش، چشم ،ظاهر ،باطن و قلب را تسلیم کنیم. قلب ما باید قلب سلیم بشود. اگر ما تسلیم محض شدیم پیامبر کار درمان را با ما شروع می کند. زیرا تسلیم درمان نیست. کار از طرف امام شروع شده است و ما باید قدم برداریم . ما هیچ وقت شروع کننده نیستیم. او به طرف ما آمده است و ما باید به طرف او برویم. در دعای ابوحمزه داریم :خدایا کسی که به طرف تو کوچ می کند و از خودش هجرت می کند راهش به تو نزدیک است. حجابی بین خدا و بنده نیست مگر اینکه عملی حجاب بشود. والشمس و الضحها ،نبی اکرم می تابد ما نباید روی مان را از خورشید برنگردانیم. این مقدمه ی معرفت است.






نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92 دی 22 توسط منبر مکتوب
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin