در کوران حوادث اوج گیری قیام مردم مسلمان ایران، امام راحل رحمه الله همسو کردن دو قشر حساس و تاثیرگذار جامعه؛ یعنی روحانیون و دانشجویان را به عنوان مهمترین شاخصها در رهبری خویش مدنظر داشتند. پس از پیروزی انقلاب نیز از روشن ترین مواضع حضرت امام رحمه الله، تاکید بر حفظ این وحدت و یکپارچگی بود که در مقاطع مختلف و مناسبتهای گوناگون بر آن پای میفشردند.
از آن جا که دشمن ثمره این وحدت را در شکست خفت بار خویش یافت، با تمام وجود برای نابودی آن تلاش کرده، با برنامههای گوناگون به این امر پرداخت. از بین شیوههای مختلفی که برای ایجاد تفرقه بین حوزه و دانشگاه در نظر گرفته شده بود، بررسی و تحلیل جانبدارانه از وحدت در قالبی علمی و زیبا بود. آنان با طرح این مطلب که «آیا وحدت بین حوزه و دانشگاه امکان وقوعی دارد یا نه؟» و تئوریزه کردن این مطلب که «وحدت بین حوزه و دانشگاه غیرممکن و یا حداقل غیر مفید است،» سعی کردند اذهان دانشگاهیان را به این جهت سوق دهند که تلاش برای وحدت حوزه و دانشگاه حرکتی بی ثمر و بدون نتیجه خواهد بود.
این روش ضمن اینکه طرفداران تفرقه را بی غرض جلوه میداد، از لعاب علمی هم برخوردار بود، از این رو میتوانست عدهای را به سوی خود جلب کرده، براساس این تفکر عملکردها را تغییر دهد. از این رو بر مبلغان دینی و رهبران معنوی جامعه ضرورت این امر پوشیده نیست که ضمن تبیین مبانی وحدت بین حوزه و دانشگاه، به بحث در موضوع راهکارهای عملی دستیابی به وحدت بپردازند.
بحث وحدت حوزه و دانشگاه از چند منظر کلی قابل بررسی و تبیین است:
1 - وحدت در دفاع از نظام
با دقت در ایجاد هسته اولیه وحدت و رهنمودهای امام امت رحمه الله، خواستگاه وحدت و اهداف آن به خوبی روشن میشود.
زمانی وحدت برای همسوئی در جهت حذف نظام شاهنشاهی و زمانی در جهت تثبیت پایههای حکومت اسلامی بود و اکنون این دو مجموعه عظیم میتوانند با همدلی جهت شکوفائی و بالندگی انقلاب از سوئی و رویاروئی با توطئههای دشمنان از دیگر سو، در کنار یکدیگر قرار گرفته و بدخواهان را برای همیشه مایوس کنند.
این بخش از وحدت هیچ ارتباطی با آموزههای حوزوی و دانشگاهی ندارد، بلکه صرفا وظیفه فرهیختگان هر جامعهای است که به شرف، عزت و پیشرفت کشور خود بیندیشند. دانشگاهیان و حوزویان میتوانند در کنار یکدیگر قرار گیرند و با دفاع نیرومند از کلیت نظام، خلاهای کشور را در ابعاد مختلف تبیین و وظائف دانشگاهیان و حوزویان را در عرصههای پژوهش و آموزش مشخص کنند و هر کدام به تناسب توان در جهت رفع کمبودها تلاش کنند.
در موقعیت حساس کنونی، دانشگاهیان میتوانند نیرومندترین یار انقلاب باشند در صورتی که در همه برنامه ریزیهای خود به شاخصهای ذیل توجه کنند:
1 - به هنگام کردن آموزش ها؛
2 - کاربردی کردن پژوهشها به گونهای که نیازهای گسترده کشور را پاسخگو باشد؛
3 - بومی سازی نظریههای علمی به ویژه در حوزه علوم انسانی؛
4 - نقد نظریههای وارداتی؛
5 - آزمایش گزارههای علمی علوم انسانی در بستر فرهنگی ملی و جرح و تعدیل آن ها؛
6 - پرهیز دادن مجموعههای علمی از تقلید بی چون و چرا در نگرش به نظریه پردازیهای بیگانگان؛
7 - رشد روحیه خلاقیت، ابتکار و نوآوری با پافشاری بر توانمندیهای داخلی و پرهیز از خودباختگی علمی.
در همه این عرصه ها، حوزه میتواند یار و مددکار دانشگاهیان باشد.
بر هیچ انسان منصفی پوشیده نیست که این وحدت بدون هیچ تعارضی بین آموزههای حوزوی و دانشگاهی میتواند نظام را در پیشبرد اهداف خود موفق سازد.
2 - وحدت در نگاه دینی به گزارههای علمی
به طور کلی مباحث علمی از منظر معارف دینی به دو دسته تقسیم میشوند:
دسته نخست مطالبی است که معارف دینی نسبت به آنها ساکت بوده و مطلبی بیان نشده است.
این دسته از مباحث علمی را مسلمانان باید از دیگران فرا گیرند و از دانش کلیه دانشمندان جهان بهره گیرند؛ گرچه صاحبان آن علوم در دورترین نقاط جهان و یا از مشرکین باشند.
دسته دوم گزارههایی است که در مباحث دینی درباره آنها مطالبی مطرح شده است.
فقها و دین شناسان براساس روایات موظفند که به عنوان حوادث واقعه این مباحث و مسائل جدید را به کتاب و سنت عرضه کنند و پس از پژوهشی اجتهادی، وظیفه مسلمانان را مشخص کنند که نتایج آن به چند صورت تقسیم میشود:
الف - اگر این گزارهها از نظر منابع دینی مورد تایید بودند، پذیرفته شده و به تناسب دستورات دینی مورد قبول و یا تاکید قرار میگیرند.
ب - در صورتی که این مباحث مورد طرد واقع شده باشند، نظر اسلام بیان میشود و عدم مقبولیت آن مطرح میگردد.
برای دسته دوم از گزارههای علمی که اسلام درباره آنها مطالبی بیان داشته است میتوان به مسائل بسیاری اشاره کرد مانند مسائل اقتصادی مثل بانک و بانک داری، ربا، مضاربه؛ مسائل سیاسی مانند حقوق اساسی، آزادیهای مدنی، حقوق مردم بر والیان و حاکمان، حق والی بر مردم و روابط بین الملل؛ مسائل قضائی با توجه به مسائل حقوقی مطرح در جهان؛ مسائل فرهنگی و. . .
این بخش از وحدت، همکاریهای بسیار نزدیک حوزویان و دانشگاهیان را میطلبد که نتایج ارزشمند ذیل ثمره آن خواهد بود:
الف) استفاده از منبع وحی که در بیان آنچه سعادت بشر در گرو آن بوده، هیچ کوتاهی نکرده است و آدمی را از ضلالت و گمراهی نجات میبخشد.
ب) از علوم مختلف بشری در نقاط مختلف جهان استفاده میشود.
ج) به دلیل الهام گرفتن از وحی و تعامل این دو بخش از فضای علمی، سؤالات جدیدتری مطرح و زمینه استفاده عمیق تر از منابع دینی از سوئی و در چالش قرار دادن دانشمندان از سوی دیگر فراهم و در نتیجه گزارهها و مباحث بسیار عمیق و ژرفی به علوم مختلف راه خواهد یافت.
از باب نمونه میتوان از مباحث مدیریتی اسلام نام برد که تنها بخشی از نهج البلاغه میتواند برای جوامع مختلف بشری در مدیریت الهام بخش بوده، در برنامه ریزی سازماندهی، رهبری، رفتار سازمانی و کنترل، مباحث بسیار جدیدی را عرضه کند.
3 - وحدت در تامین نیازمندیها
حوزه و دانشگاه به عنوان دو مرکز عظیم علمی، هر کدام در جهت پیشبرد اهداف انسانی - اسلامی خویش به یکدیگر نیازمندند و با وحدت این دو مجموعه، نیازهای هر یک توسط دیگری تامین میگردد. اکنون به صورت گذرا وظائف حوزه و دانشگاه در جهت تامین نیازمندیهای مجموعه دیگر بیان میشود.
وظائف حوزه
حوزههای علمیه میتوانند با انجام موارد ذیل در کنار برادران دانشگاهی خود قرار گرفته، در جهت اعتلاء این مجموعه بزرگ علمی کوشش کنند:
1 - تامین و تربیت اساتید مجرب و توانمند جهت تدریس در کلاسهای معارف و دروسی که به گونهای با تخصصهای حوزوی ارتباط دارند، مانند اخلاق، تاریخ اسلام و. . .
در این زمینه فعالیت هائی انجام شده لیکن هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت نیاز به بازنگری در عملکرد گذشته و برنامه ریزی برای بهبود آن میباشد.
2 - تامین و تربیت اساتید صاحبنظر جهت طرح دیدگاههای اسلام در زمینه علوم انسانی مانند حقوق، اقتصاد، مدیریت، علوم سیاسی و. . . .
3 - آماده سازی مبلغین توانمند جهت انجام تبلیغات دینی در دانشگاهها به گونهای که بتوانند به تناسب آگاهیهای مخاطبان خود، مباحث دینی را طرح کرده، افکار آنان را قانع کنند.
4 - تامین و تربیت فضلاء و علمائی که بتوانند شبهات کلامی - فلسفی مطرح شده در سطح دانشگاهها و یا محافل علمی جهان را به خوبی بشناسند و با پاسخهای قانع کننده، دانشجویان را راهنمائی کنند.
5 - تدوین کتب دینی مورد نیاز دانشگاهها اعم از حوزه معارف، تاریخ، اخلاق و یا کتابهایی که دیدگاههای دینی را در مورد مباحث گوناگون علوم انسانی بیان میکنند. نکته قابل توجه در تدوین کتابهای درسی، استفاده از شیوه نگارش روان و خالی از اصطلاحات و الفاظ پیچیده و دور از فهم خواننده است.
وظائف دانشگاه
1 - تامین اساتید مورد نیاز حوزهها در زمینه علوم انسانی مانند جامعه شناسی، روانشناسی، حقوق، مدیریت، علوم سیاسی، اقتصاد و. . .
2 - تدوین کتب مورد نیاز حوزه در زمینه علوم انسانی به شکلی کاربردی.
3 - انعکاس به هنگام شبهات کلامی و فلسفی مطرح در دانشگاهها و پی گیری جهت دریافت پاسخ آن ها.
4 - تحقیق و پژوهش در جهت شناخت آسیبهای دینی در سطح جامعه و انعکاس آن به حوزه.
5 - تحقیق در زمینه شناخت مسائل علوم انسانی که میتواند در زمینه تبلیغ دین کارکردی مثبت داشته باشد و ارائه آن به حوزه.
