هنجارها سیستم سازمان یافتهای هستند که بین افراد تشکیل دهنده جامعه مشترکاند. هنجارها مقررات روشن یا ضمنی هستند که رفتار مورد انتظار را مشخص کرده و علایق و رجحانهای اعضای یک گروه یکپارچه یا یک اجتماع را در قالبی میگنجانند. هنجارها نوعی سرمایه محسوب میشوند. که اعتماد و اطمینان را بین انسانها تقویت میکنند، به گونهای که افراد مجاز نیستند به نفع سود کوتاه مدت خود عمل کنند. هنجارها به طور جمعی حفظ میشوند و منافع حاصل از رعایت آنها عاید همه اعضای گروه میشود. هنجارها به صورت سرمایه اجتماعی در میآیند که میتوانند بحرانهای اجتماعی را حل کنند، در غیر اینصورت پیامدهای جمعی غیربهینه را نتیجه خوهند داد که به وسیله افراد سود جو سبب هزینه منافع عمومی میشوند. «اعضای یک گروه یکپارچه هنجارهایی را ایجاد و حفظ میکنند که محتوای آنها به حداکثرسازی رفاه جمعی که اعضا در امور روزمره با همدیگر به دست میآورند، کمک میکند ».
هنجار مشترک یک گروه یکپارچه، رفاه اعضایی را که با هنجاز سازگار میشوند، افزایش خواهد داد، چرا که مشکل هماهنگی و عمل جمعی را حل میکند. همچنین افراط در پیروی از هنجارها به حالت سازگاری بیش از حد منجر میشود که اثرات منفی روی افراد گروه خواهد داشت. هنجارها با محدود کردن منافع شخصی کوتاه مدت، همکاری را تسهیل میکنند. که منافع بلند مدت را محقق میسازد. وقتی خواستههای فرد با هنجارها، آداب و رسوم و عرف اجتماعی در تضاد باشد، نیل به آن خواستهها بسیار هزینهبر خواهد بود، بنابراین باید با هنجارها، هم شکل شود. هم شکلی، فرایندی محدود کننده است که فرد را در یک جامعه با افراد دیگری که با مجموعه شرایط اجتماعی یکسانی مواجهاند، همانند میسازد.
جامعهپذیری افراد براساس هنجارهای جامعه آنها را مشابه میکند. تعریف و اعلان رسمی هنجارها در زمینه حجاب از سوی گروههای مرجع و موجه، رفتارهای مشابه را شکل میدهد. گروههای جامعه براساس این هنجارها، اعضای خود را گزینش و غربال میکنند و این ملزومات، تا حدودی افراد را از لحاظ پوشش مشابه و همسان میسازد. هر چه قدر این سیستم هنجاری درونی شود، سازگاری با این سیستم جزو ساختار شخصیتی افراد میگردد. انگیزه اولیه اطاعت از هنجارهای نهادی در اقتدار اخلاقی نهفته است که بر فرد اعمال میشوند. افراد به خاطر ارزشهای خود، با استاندارد ارزشی سازگار میشوند نه به خاطر مصلحتاندیشی یا نفع شخصی.
برگرفته از مقاله محمد خجسته در فصلنامه جبهه فرهنگی حجاب و عفاف – شماره اول – بهار 1395?
قرآن کریم درباره رعایت حجاب که به عنوان یک امر ضروری در اسلام، شناخته می شود، راهکارهای متعددی را ارائه داده است.
به کارگیری این راهکارها در جوامع اسلامی می تواند تبعات ناشی از بی حجابی و بدحجابی را تقلیل داده یا به طور کلی از میان بردارد. این راهکارها که بخشی از آن مربوط به نوع پوشش زنان در جامعه است شامل:
1- ارائه یک چهار چوب صحیح برای پوشش زن
2- معرفی افراد محرم و نامحرم
در قران کریم در سوره نور (24) آیه 31 ، که شامل محارم رضاعی نسبی و سببی می باشد.
آموزش محرم و نامحرم به کودکان
3- آشکار نکردن زینت ها
که در این باره می توان گفت: اسلام دستور به زینت نکردن نداده است بلکه از زینت که باعث جلوه گری و خودنمائی زن در برابر مردان نامحرم می شود، نهی نموده است.
قران کریم در این باره می فرماید: «… لایبدین زینتهن …» زنان زینت های خود را آشکار نکنند.
پدیدآورنده: پوران ولویون مشاور وزیر دادگستری
منبع: پایگاه امور زنان و خانواده ریاست جمهوری
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران براساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می باشد.
در این قانون نیروی انسانی زن که در نظام طاغوتی در خدمت استثمار همه جانبه خارجی بود هویت اصلی و حقوق انسانی خود را باز می یابد و در این بازیابی طبیعی است که زنان به دلیل ستم بیشتری که از قبل متحمل شده اند ضرورت استیفای حقوق آنان بیشتر خواهد بود.
خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینه ساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان است اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است.
زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت شئی بودن و یا ابزار بودن در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیش آهنگ و خود همرزم مردان در میدانهای فعال حیات می باشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.
لذا در اصل دهم قانون اساسی، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی ها باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط زن و مرد و فرزندان بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
چرا که اسلام دین جامع و کامل است هیچ یک از ابعاد و تکالیف و حقوق و نیازمندی های بشر و جامعه بشری را بی پاسخ رها ننموده است.
: سید ضیاء مرتضوى
منبع: کتاب امام خمینى و الگوهاى دین شناختى در مسایل زنان، ص 101
یکى از مهمترین الگوهاى دینشناختى حضرت امام در حوزه مسایل زنان، که در واقع یک وجه مهم و اساسى در تمایز میان اندیشه و نگاه ایشان و بسیارى از بزرگان دیگرى که از زبان دین سخن مىگفتند و مىگویند، به شمار مىرود؛اصل و محور فراگیر و گستردهاى است که در اینجا با عنوان مسؤولیت و دخالت در سرنوشت،از آن نام مىبریم. آن چه در این بخش مورد نظر است عمدتا از وجه نظر مسؤولیت عملى زن در دو حوزه فرد و جامعه است و نگاهى به بعد کلامى و مباحث انسان شناختى ندارد. تردیدى نیست که زن نیز ، در سرنوشتخود دخیل است و پاسخگوى عمل خود مىباشد.مدار تکلیف و مسؤولیت، عبارت است از اراده، اختیار و آزادى عمل از یک سوو خرد و آگاهى از سوى دیگر. شرایط هر انسانى- زن یا مرد -در گرو دستاوردها و اکتسابات خود است، چه خوب و چه بد:
کل نفس بما کسبت رهینة (1)و:لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت (2).


By Ashoora.ir & Blog Skin