چرا طلاق (تربیتی)

---

1از دیدگاه قرآن
  1  - دنیا طلبی
یا ایّها النبیُّ قُل لاَ زواجِکَ اِن کنتُنَّ نُردنَ الحیواه الدُّنیا و زینتها فتعالین اُمتِّعکُنَّ سراحاً جمیلاً (احزاب / 28  )

  2  - نشوز مرد  : (و اِن اِمرأه خافَت من بعلها نشوزاً او اعراضاً فلا جناح علیهما اَن یُصلِحا بینهما صلحاً والصلح و خَیرٌ واُحضرتِ الانفس و ان تحسنوا و تتقوا فأن الله کان بما تعلمون خبیراً).128 نساء
«اگر زنی از ناسازگاری یا رویگردانی شوهرش بیم داشته باشد بر آن دو گناهی نیست که او با گذشت از بخشی از حقوقش میان خودشان صلح و سازش بر قرار کنند و سازش بهتر (از جدایی) است ولی آزمند بودن مردم به حقوق خود مصلحتی است که همواره در برابر آنان حضور دارد و آنان را به دفاع از حق خود وا می دارد و پس اگر شما مردان احسان کنید و راه تقوا در پیش بگیرید و همراهانتان را به گذشت از حقوق خویش وادار نسازید (سزاوار تر است) که خدا به آنچه می کنید آگاه است  »

  3  - عقیده به فضل خدا  : اعتماد به فضل و رحمت الهی زمینه ساز اقدام به طلاق برای رهایی از این بن بست زندگی اصلاح ناپذیر خداوند در آیه 130 نساء می فرماید «و ان یتفرقاّ یغن الله کلا من سعته و کان الله واسعاً حکیما» اگر ادامه همسری برای طرفین طاقت فرساست و جهاتی پیش آمده که افق زندگی برای آن ها تیره و تار است و به هیچ وجه اصلاح پذیر نیست آن ها مجبور نیستند چنان ازدواجی را ادامه دهند و تا پایان عمر با تلخ کامی در چنین زندگی خانوادگی زندانی باشند بلکه می توانند از هم جدا شوند و در این موقع باید شجاعانه تصمیم بگیرند و از آینده وحشت نکنند زیرا «اگر با چنین شرایطی از هم جدا شوند خداوند بزرگ هر دو را با فضل و رحمت خود بی نیاز خواهد کرد و امید است همسران بهتر و زندگانی روشنتری در انتظار آن ها باشد» زیرا خداوند فضل و رحمت وسیع آمیخته با حکمت دارد  .
  4  - نشوز زن  : در آیه 34 سوره نساء

  5  - عدم رعایت حقوق  : عدم مراعات حقوق متقابل زن و مرد از عوامل طلاق است

للذین یولون من تسائهم تربصوا اربعه اشهرٍ) بقره 224
و ان عزموا الطلاق فان الله سمیع علیم) بقره 227

  6  - اختلاف بین زن و شوهر از عوامل جدایی بین زن و مرد از یکدیگراست  .
خداوند در آیه (37 احزاب) و (35 نساء) اشاره به یکی از علل طلاق یعنی اختلاف بین زن و شوهر کرده آیه 37 احزاب (و اذ تقول للذین انعم الله علیه و انعمت علیه (امسک علیک زوجک و اتق الله و تخفی فی نفسک ما الله مبدیه و تخشَ الناس والله احقُّ اَن تخشاهُ …) ترجمه آیه (ای پیامبر یاد کن زمانی را که به پسر خوانده ات زیر خدا بر او نعمت ارزانی داشته و هدایتش کرده بود و تو نیز به او نعمت بخشیده و از بردگی رهایش ساختی می گفتی: همسرت را نزد خودت نگاه دار و از خدا بترس و او را طلاق مده  ………)

  2  ) علل طلاق از دیدگاه روایات
  1  - ضعف ایمان  :

اذ جائکم من ترضونَ خلقه و دینه فزوجوه و ان لا تفعلوه تکن فتنه فی الارض و فساداً کبیر

2- ناراحتی های روحی و روانی

رسول خدا صلی الله علیه واله می فرماید «ایا کم و تزوج الحمقاء فانَّ صحبتها ضیاع و ولدها صباغٌ»
از ازدواج با زن کودن و احمق بپرهیزید که همنشینی با آن تباهی عمر و فرزندش متجاوز و ستمکار است.
3- فساد اخلاقی

4- بی کاری:

حضرت علی (ع) می فرماید: «ان یکن الشغل مجهده فاتصال الفراغ مفسده» «اگر تن دادن به شغل مایه زحمت است بی کاری دائم باعث فساد است»

5- عدم تربیت صحیح خانوادگی: پیامبر گرامی اسلام می فرماید «ایاکم و خضراء الدمن قیل یا رسول الله و ما الخضراء الدمن قال: المرأه الحسناء فی منبت السوء»
ترجمه« از سبزه مزبله پرهیز کنید پرسیدند مزبله کدام است؟ فرمود: زن زیبای رویی که در خانواده ای پست و فرو مایه بار آمده است.

6-خود داری مرد از دادن نفقه و خرج خانواده

امام صادق از جد بزرگوارش نقل می کند که فرمود: ملعونٌ معلونٌ مَن القی کلَّه علی النّاسِ ملعونٌ ملعونٌ مَن تَضَیَّعَ مَن یَعول به) کسی که سربار دیگران باشد و کسی که عیال خود را ضایع سازد لعنت و نفرین شده است.

3-علل طلاق از دیدگاه روانشناسی

 الف) ناپائی و گهگیری: ناپائی، کم طاقتی و زود از کوره در رفتن

ب) فقدان کف نفس یا کمبود نیروی خودداری

ج) زود آهنگی

د) ناپختگی

هـ) اختلال روانی:

م) عدم تفاهم:

4-علل و عومل خانوادگی طلاق

الف) دخالتهای بی مورد دیگران

28درصد طلاق ها را دخالت خانواده ها و دیگران در امور جوانان تشکیل می دهد

ب) ازدواج های اجباری

ج) ازدواج های مصلحتی

5-علل و عوامل طلاق در جوامع صنعتی:

الف) عدم تعلق خاطر زن و مرد به همدیگر

ب) افرایش آگاهی زنان از حقوق خود
ج) اختلاف سلیقه بین زوجین
د) عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان
ه) به هم ریختگی و نابسامانی و روابط خانوادگی و عدم انسجام خانواده

ج: مشکلات اقتصادی – تورم – ضد شغلی بودن افراد دور از هم بودن = عدم ارضای نیازهای عاطفی همدیگر = عدم تعلق خاطر و در نتیجه طلاق
ف) بالا رفتن سطح سواد و آگاهی زنان و عدم تحمل و زیر بار زور نرفتن و افزایش در خواست طلاق توسط این دسته از زنان
ق) نگاه مرد سالارانه جامعه نسبت به زنان و دختران مثل قوانین کشور (مرد هر وقت بخواهد می تواند زن را طلاق بدهد
د) رواج در ستیهای به اصطلاح خیابانی (عدم شناخت کافی از جنس مخالف زیرا درستیهای سطحی است و دو طرف خیلی از مسائل را با هم مطرح نمی کنند.)
خ) عدم همسانی در ازواج

  تشریفات ازدواج سنت های افراطی و تفریطی.
ح) فقدان سیستم های حمایت اجتماعی مثل وجود اعضاء خانواده آگاه.
م) کاهش قباحت طلاق در بین افکار عمومی.
ی) فحشا و روابط جنسی خارج از سیستم.
پ) بیماری روانی شدید یکی از زوجین مثل وسواس، سوء ظن
و) زیاده خواهی و توقعات نابجا

     6- مهمترین علل طلاق در طبقه پایین جامعه

1- مشکلات
2- بیکاری
3- ندادن نفقه
4- اعتیاد
5- خشونت و بد اخلاقی و بد رفتاری

7- مهمترین علل طلاق در میان طبقه بالا

عدم تفاهم و توافق اخلاقی باعث طلاق در بین افراد طبقه بالای جامعه می شود.

8- مهمترین علل طلاق در طبقه متوسط

تفاوت های فرهنگی مهمترین عامل طلاق در این طبقه می باشد

9-عوامل اقتصادی طلاق

الف) تورم
ب) بیکاری را از علل اقتصادی طلاق می شمارند
ج) ترک نفقه
د) اعتیاد،

ه) ورشکستگی و بدهکاری
و) مسکن نامناسب
ر) ضعف یا فقدان ثبات شغلی
ز) فقر و بحران اقتصادی و عدم تأمین معیشت
ذ) پایین بودن و قطع درآمد خانوار

10-عوامل شخصی مؤثر در طلاق

الف) اختلال در مبادله رفتاری

ب) عدم محبت

ج) پرخاشگری یا تعارض

د) نوع دلبستگی زوجین

هـ) متغیرهای محیطی: خانه های شلوغ، رفت و آمدهای زیاد فامیل، پذیرایی مداوم از بستگان و مهمان های ناخواسته و بالاخره تعداد زیاد فرزندان

ز) رویدادهای زندگی: که به تحولات رشدی زوجین و میزان مقاومت آن ها در برابر حوادث استرس زای زندگی بستگی دارد، این رویدادهای استرس زا عبارتند از: بیماری شدید یکی از زوجین (نظیر سرطان)، رخدادهای غیر مترقبه برای کودکان، یا بازنشستگی یکی از زوجین

11- عوامل طلاق قبل از ازدواج

الف) عدم شناخت کافی از همدیگر در قبل از ازدواج
ب) نبود آموزشهای مناسب قبل از ازدواج
ج) عدم مشورت با والدین و استفاده نکردن از تجارب آنها

12- عوامل ارتباطی بین طرفین

الف) سوء ظن و بدبینی های کاذب
ب) بی اطلاعی و یا عدم انطباق بین انتظارات و مسئولیت های متقابل و بی توجهی به تأمین نیازها و انتظارات متقابل
ج) فقدان گذشت
د) غرورهای کاذب
هـ) لجاجت های کودکانه، پرده دری متقابل و عدم تأمین متقابل
و) میل به انتقام جویی
ر) بی علاقگی به همسر و تمایل به دور بودن از وی برای مدت طولانی
ز) وابسته کردن فرزندان به خود و افزایش فاصله آنها با همسر، ضرب و شتم همسر
ح) تماشای فیلم های غیر اخلاقی
خ) ارتباط بیش از حد با دوستان و رفقا (رفیق بازی(

چ) اعتماد بیش از حد به فرهنگ مردسالاری و یا زن سالاری