سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب

طاووس یمانى مى‏ گوید:
حضرت علىّ بن الحسین (ع) را دیدم که از وقت عشاء تا سحر به دور خانه خدا طواف مى‏ کرد و به عبادت مشغول بود. چون خلوت شد و کسى را ندید به آسمان نگریست و گفت: خدایا ستارگان در افق ناپدید شدند و چشمان مردم به خواب رفت و درهاى تو بر روى درخواست کنندگان گشوده است ...
 طاووس جمله‏ هاى زیادى در این زمینه از مناجاتهاى خاضعانه و عابدانه آن حضرت نقل مى‏ کند و مى‏ گوید: اما چند بار در خلال مناجات خویش گریست.
مى‏ گوید:
سپس به خاک افتاد و بر زمین سجده کرد؛ من نزدیک رفتم و سرش را بر زانو نهاده و گریستم؛ اشکهاى من سرازیر شد و قطرات آن بر چهره‏ اش چکید؛ برخاست و نشست و فرمود: کیست که مرا از یاد پروردگارم مشغول ساخت؟
 عرض کردم: من طاووس هستم اى پسر پیامبر. این زارى و بى‏ تابى چیست؟ ما مى ‏باید چنین کنیم که گناهکار و جفا پیشه ‏ایم. پدر تو حسین بن على و مادر تو فاطمه زهرا و جدّ تو رسول خداست- یعنى شما چرا با این نسب شریف و پیوند عالى در وحشت و هراس هستید؟
به من نگریست و فرمود:
هیهات هیهات یا طاووس دع عنّى حدیث ابى و امّى و جدّى، خلق اللّه الجنّة لمن اطاعه و احسن و لو کان عبدا حبشیّا، و خلق النّار لمن عصاه و لو کان ولدا قرشیّا. أما سمعت قوله تعالى: فاذا نفخ فى الصّور فلا انساب بینهم یومئذ و لا یتسائلون. و اللّه لا ینفعک غدا الّا تقدمة تقدّمها من عمل صالح .
 «نه، نه، اى طاووس! سخن نسب را کنار بگذار، خدا بهشت را براى کسى آفریده است که مطیع و نیکوکار باشد هر چند غلامى سیاه چهره باشد؛ و آتش را آفریده است براى کسى که نافرمانى کند ولو آقازاده‏ اى از قریش باشد. مگر نشنیده‏ اى سخن خداى تعالى را: «وقتى که در صور دمیده شود، نسبها منتفى است و از یکدیگر پرسش نمى‏ کنند» به خدا قسم فردا تو را سود نمى‏ دهد مگر عمل صالحى که امروز پیش مى‏ فرستى».






نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 93 آبان 14 توسط منبر مکتوب
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin