سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب

حجت الاسلام قرائتی

 -احسان در راه اصلاح ذات البین5

اصلاح ذات البین، یک چیزی را از امام صادق بگویم و بعد یک چیزی را از امام خمینی. امام صادق یک پولی به یکی از اصحاب داد. فرمود: گاهی بین شیعیان ما دعوا است. این پول را بگیر هرجا دعوا شد، می‌بینی اختلاف سر پول است.بگو: آقا مشکل سر چند است؟ بیا من به تو می‌دهم، همدیگر را حلال کنید. دو نفر دعوا کردند و این بنده‌ی خدا هم رفت و اینها را آشتی داد و پول قصه را حل کرد. بعد گفتند: ما شرمنده‌ی شما هستیم پول دادی. گفت: نه، این پول برای امام صادق است. به من گفته: نگذار بین شیعه‌ها اختلاف باشد. گاهی دو تا شیعه که با هم دعوایشان است، با پول حل می‌شود حل کنید. ما چقدر آدم داریم که در فامیل سر یک چیز جزئی با هم قهرند. و در همان فامیل هم پولدار است. احسان کنیم.

دادستان تهران، دادستان کل تهران به من می‌گفت: می‌گفت امام من را خواست زمانی که من دادستان بودم. گفت: گاهی افرادی با هم اختلاف دارند، سر مسائل مالی، و تا بروی قانون پیدا کنی و تبصره، شش ماه طول می‌کشد. اگر یک چیزی است با یک مبلغی می‌شود حل کرد، حل کن. می‌گفت: امام آن پول را به من داد، هیچ‌کس هم از آن پول خبر ندارد. مبلغش معلوم نیست. مبلغش معلوم است کسی مبلغ را خبر ندارد. فقط امام به من داده است. من هم دیگر از دادستانی کنار می‌روم شما می‌شوی. به دادستان جدید می‌گفت: امروز شما دادستان هستی. بیا پول‌هایی که امام دست ما گذاشته به تو می‌دهم و در اختیار مشتری. خیلی از افراد متمول عرض کنم با یک مهمانی با یک عرض کنم به حضور جنابعالی که...

در یک خانه دعواست برای اینکه مرد مسافرت می‌رود، نمی‌تواند زن را ببرد. به مرد می‌گوید: بیا. شما زندگی‌تان را به خاطر یک سفر... حالا خانمت را هم ببر. پول نداری، بیا این پول خانمت را من می‌دهم. می‌روی مشهد ایشان را هم ببر. می‌روی عمره یا کربلا ایشان را هم ببر. سر چهارصد تومان، پانصد تومان کمتر یا بیشتر، سر یک حج عمره نگارید بین عروس و داماد شکر آب شود. احسان...

آرامش؛ قرآن می‌فرماید: «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ‏ءٍ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُم‏» (انفال/60) آیه‌ی قرآن است. هرچه در راه خدا بدهید، خدا جای آن را به شما می‌دهد. شما یکوقت نگویید ما عمرمان را می‌دهیم. به خاطر اینکه شما از سلامتی، از علمت استفاده می‌رسانی به کسی، خدا هم به تو برمی‌گرداند. «بَرُّوا آبَاءَکُمْ یَبَرَّکُمْ أَبْنَاؤُکُم‏» (بحارالانوار/ج68/ص270) حدیث داریم به پدر و مادرتان احترام بگذارید، بچه‌هایتان به شما احترام می‌گذارند. به پدر و مادرتان خیر برسانید، بچه‌هایتان به شما خیر می‌رسانند.

شب‌ها می‌خواهی بخوابی. سه تا «قل هو الله» خواندن ثواب یک ختم قرآن را دارد. سه تا «قل هو الله» بخوان بگو: این ثوابش برای مادرم. اگر مادرتان مرحوم شده است. اگر زنده است که خدا به سلامت بدارد. هر شب سه تا «قل هو الله» چقدر طول می‌کشد؟ شاید هر «قل هو الله»... «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏، قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، اللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ، وَ لَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدُ» (اخلاص/1-4) ده ثانیه! سه تا «قل هو الله» یک دقیقه طول نمی‌کشد. یک دقیقه خرج پدر مرحومت، مادر مرحومت، آنوقت شما هم زیر خاک باشی، بچه‌هایت کمک تو می‌کنند. حدیث داریم احسان کنید به شما احسان می‌شود.

گاهی وقت‌ها یک خدمتی کسی می‌کند، خداوند به خاطر خدمت او یک باران مبارک می‌فرستد. گاهی وقت‌ها یک کنس بازی می‌کند. به خاطر این کنس بازی یک فتنه‌ای به پا می‌شود. آیه‌ی قرآن است. یکی از اسم‌های خدا «وفی» است. وفی یعنی به قول هایش وفا می‌کند. «وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَه‏» (حج/47) خدا خلف وعد نمی‌کند. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ‏ءٍ» هرچه احسان کنی، در راه خدا «یُوَفَّ إِلَیْکُم‏» به شما داده می‌شود.

6-انفاق، عامل تقرّب به خدا و دریافت درود پیامبر

در قیامت؛ قرآن درباره‌ی کسانی که خدمت می‌کنند. انفاق می‌کنند، می‌گوید: «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» (بقره/62). پاداش؛ «یَتَّخِذُ ما یُنْفِقُ قُرُبات‏» (توبه/99) قربات یعنی قرب به خدا پیدا می‌کند. خدمتی که می‌کنید. کسی که پلیس است و در راه است و در جاده، مسؤول امنیت است، پاسدار است، بسیج است، نیروی انتظامی است. آتش نشانی است. هرکس بالاخره یک خدمتی می‌کند، قرآن می‌فرماید: هرکاری که می‌کنی، «قُرُبات» یعنی قرب به خدا پیدا می‌کنی. «وَ اللَّهُ یُضاعِف‏» (بقره/261) اجرهای خدا هم زیاد است.

پیغمبر در حق شما دعا می‌کند. قرآن در یک آیه می‌فرماید: «وَ صَلَواتِ الرَّسُول‏» (توبه/99) یعنی رسول خدا به شما صلوات می‌فرستد. خیلی مهم است. الآن به ما بگویند: فلانی سلامت را رساند. می‌گوید: اِ... مدیر کل! شهردار، وزیر، معاون وزیر، قاضی، امام جمعه سلام رساند. می گوید: بابا خود رسول به شما... «وَ صَلَواتِ الرَّسُول‏» آیه‌ی قرآن است. متن قرآن است. می‌گوید: کسانی که خدمت می‌کنند رسول خدا به اینها صلوات می‌فرستد. امام کاظم فرمود: مشکل یک مسلمان را حل کنید، مشکل رسول الله را حل کردید. نگو حالا این کارش را عقب بیانداز. کارش را جلو بیانداز، برو فردا بیا. خوب اگر می‌توانی این را امروز امضاء کن، تمام شود برود. لفتش ندهید. ما متأسفانه مملکتمان یک بیماری عجیبی دارد این است که خیلی لفت داده می‌شود. الآن یک خانه که می‌خواهی در ایران بسازی، با فرودگاه مالزی یکجور است. سفیر ما در مالزی گفت: بیا فرودگاه را ببین. ما را مالزی برد دیدیم اوه، چه فرودگاهی! با قطار از این طرف باید آن طرف رفت. یک شهر است. گفت: به نظر شما چند سال این فرودگاه را ساختند؟ گفتم: طبق فرودگاه امام خمینی اگر باشد، باید هشتاد سال باشد. گفت: اینجا را سه ساله ساختند. باور نکردم. بعد ما هم یک خانه می‌سازیم سه سال. یک سال را تقریباً در شهرداری گیر هستیم. می‌شود کارها را... صنعت ما هم همینطور است.

به چین رفته بودم. دیدم همان بیابانی که پنبه می‌کارند، کارخانه‌ای که پنبه را از دانه جدا می‌کند، کارخانه‌اش هم همانجا است. ماشینی هم که، تشکیلاتی هم که از این دانه، روغن می‌گیرند همانجا است. کارخانه‌ای هم که این پنبه را نخ می کند، همانجا است. نخ را پارچه می‌کند همانجاست. خیاطی می‌کند همانجاست، فرودگاهی که این پیراهن‌های بلند را سعودی می‌فرستد همانجاست. یعنی همه با هم جمع است.

یکی از کارهای خوبی که اخیراً در جمهوری اسلامی شده است، بعضی از وزرا اداره‌های متعدد را برمی‌دارند متمرکز قرار می‌دهند. یعنی سدر و کافور و کفن و سنگ قبر و همه یکجا است. اینطور نیست که سدر می‌خواهی برو آن طرف. کافور می‌خواهی برو آن طرف. پیر آدم درمی‌آید. جمع و جورش کنید. صرفه‌جویی در وقت.

امیرالمؤمنین آمد آرایشگری ریشش را درست کند. لب ها تکان می‌خورد. گفت: یا علی لبت را نگه دار موی روی لب را قیچی کنم. حضرت فرمود: من لبم را نگه دارم، یک سبحان الله عقب می‌افتم. این یعنی چه؟ یعنی امیرالمؤمنین فرمود: باید از ثانیه‌ها استفاده کرد.

گاهی وقت‌ها یک نفر را صدا و سیما مثلاً در برف است. حالا وقت‌های عادی باشد تو می‌روی در برف. یک ماشین، یک تاکسی تلفنی می‌‌رود مثلاً آن طرف تهران یک نفر را می‌آورد، که سه دقیقه در تلویزیون بگوید که هوای همدان چقدر است، هوای بندرعباس چقدر است؟ والسلام علیکم و رحمة الله... خوب این... بابا تو از آنجا آمدی. خوب همین بغلی‌، آن کسی که تا حالا این خبر را می‌گفت، این یک دقیقه را هم او می‌گفت. از زن‌های قدیمی یاد بگیریم. زن‌های قدیمی روضه‌ی علی اکبر می‌خواند، می‌گفت: آقا، خدا پدرت را بیامرزد. یک روضه‌ی علی اصغر هم برای من بخوان. همان که بالای منبر بود، یک پنج دقیقه هم یک روضه‌ی علی اصغر می‌خواند. دیگر این نمی‌گفت شما روضه‌ی علی اکبر را خواندی، بلند شو برو یک تاکسی بیاید او روضه‌ی علی اصغر را بخواند.

ما صرفه‌جویی نمی‌کنیم. قدیم تنورها که بود سیخ می‌کردند در سیب‌زمینی، می‌گفتند: شاطر سلام این سیب‌زمینی‌ها را بپز. این می‌انداخت کنار تنور، همینطور که نان پخته می‌شد، سیب زمینی این هم پخته می‌شد. یک مقداری کارها را جمع کنیم. صرفه‌جویی کنیم در زمان. به جوان‌ها بارها گفتم ولی باید صد بار دیگر هم بگویم که همه‌ی جوان‌های ایران بشنوند. آقا ورزش را تماشا نکنید. خودت ورزش کن. خسته شدی بلند شو ورزش کن. این نشسته یک کشور دیگر به یک کشور گل می‌زند. چه چیزی گیر تو می‌آید؟ هیچی! مثل اینکه به پولهای بانک نگاه کنیم. (خنده حضار) خوب به تو که نمی‌دهند. آخر تماشای پول که برای تو پول نیست. تماشای ورزش تلف عمر است. بله اگر پایت در گچ بود...

زمان شاه من خیلی مسافرت می‌رفتم. البته حالا هم سالی صد تا سفر تقریباً دارم. ولی زمان شاه یک کسی گفت: قرائتی خیلی مسافرت می‌روی؟ گفتم: ببین تا شاه مرا نگرفته، مثل بزرگ‌ها را که می‌گرفت زندان می‌کرد و تبعید می‌کرد. ما خاصیتی نداشتیم، آزادمان گذاشته بود. گفتم: دو سه روز دیگر ممکن است از آن بزرگ‌ها فارغ شود و سراغ ما کوچک‌ها بیاید. تا پا داریم راه برویم، وقتی ما را گرفتند و ممنوع المنبر شدیم، آنوقت مطالعه می‌کنیم. اگر تبعیدمان کردند آنوقت کتاب چاپ می‌کنیم. هر زمانی را برای یک کاری بگذارید. الآن به من خبر دادند که لباس‌های زیادی در خانه‌ها، شهرداری تهران جمع می‌کند، اینها را بازسازی می‌کند، البته نه لباس کهنه و بیمار و فلان، لباس‌های سالم و خوب و شیک که حالا عروس چاق شده این لباس عروس به او تنگ شده. خوب این را یک عروس لاغر می‌تواند بپوشد. خوب این کار خوبی است. حالا داروها هم باید این کار بشود. در هر خانه‌ای چقدر قرص زیادی داریم. در هر خانه‌ای چند تا خودکار زیادی داریم. در هر خانه‌ای چند تا کتاب زیادی داریم.

در خیابانی که نهضت سواد آموزی است. خیابان دکتر فاطمی، نه تا سالن است. یک سالن حالا سالگرد نهضت سواد آموزی است در همین سالن مراسم می‌گیرند. بعد وزارت کشور است. بعد جهاد کشاورزی است. بعد کانون فکری کودکان است. یک سالن همه مثل یک تابوت همه می‌روند یک ساعت در آن می‌خوابند تمام می‌شود می‌رود. شما حاضر هستید برای هر خانه‌ای یک تابوت، برای هر انسانی یک تابوت، می‌شود از یک سالن چند منظوره ساخت. مهندسین ما سالن‌ها را طبقه‌ی چهارم می‌سازند. قربانت بروم. من مهندس نیستم اما تو که مهندس هستی این سالن را پایین بساز، درش هم به خیابان باز شود. که مردم خیابان هم بتوانند اگر از مکه آمدند، افطاری دادند، مراسمی داشتند، عروسی داشتند، خنده‌ای، گریه‌ای، در همین سالن. وقتی سالن می‌سازی، در اداره آن هم طبقه چهارم، این مخصوص کارمندهای دولت می‌شود. کارمندهای دولت هم فقط باید سالروز تأسیس‌شان مثلاً روز آتش‌نشانی است، روز مادر است، روز وقف است، اینقدر سالن بی‌خود ساختیم، خدا می‌داند. اینقدر قرص بی‌خودی، اینقدر کتاب بی‌خودی.

اگر هر روحانی پنج تا کتاب زیادی داشته باشد، می‌دانید چند تا قطار کتاب زیادی داریم؟ اگر روحانی مثل من باشد که هزارها جلد کتاب دارد، که وقت مطالعه ندارم. یک کسی چند تا کتاب فرستاد گفت: آقای قرائتی لطفاً مطالعه کن نظر بده. گفتم: خوشا به حالت به حضرت عباس! به من پول بدهی وقت ندارم بشمارم. البته کسی که نمی‌دهد، ولی حالا. حوصله داری!معاون وزیر آموزش و پرورش می‌گفت: بعضی کشورهایی که کاغذ تولید می‌کنند و به دنیا می‌فروشند، یکبار دیگر بگویم. تولید می‌کنند و به دنیا می‌فروشند. کتاب آموزش و پرورش‌شان را نه بار می‌خوانند. یعنی امسال می‌خواند و به یک بچه‌ی دیگر می‌دهد. نه تا بچه این کتاب را می‌خوانند. ما کاغذ می‌خریم، کتاب را می‌خوانیم و دور می‌اندازیم. اصلاً کتاب برای ما کتاب نیست. کتاب اول سال کتاب است. هوا داغ می‌شود باد زن می‌شود. زمین نم است می‌گذاریم روی آن می‌نشینیم. موکت می‌شود. دعوایمان می‌شود در کوچه چماق می‌شود. این هم کتاب است هم چماق است، هم موکت است و هم بادزن. این چند منظوره است.

7-دریافت هدایت و سعادت در سایه‌ی انفاق

هدایت؛ قرآن پشت سر «وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ» (بقره/3) می‌گوید: «اُوْلَئکَ عَلىَ‏ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ» (بقره/5) ایمان به غیب و چه و چه... بعد می‌گوید: وقتی در راه خدا پول دادی، «اُوْلَئکَ عَلىَ‏ هُدًى» این هدایت خدا شامل حالت می‌شود. قرآن خیلی‌ جاها می‌گوید: «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (بقره/189) شاید رستگار شوی. دو جا گفته شاید ندارد، قطعاً رستگار هستی. از جمله جایی که می‌گوید: قطعاً رستگار هستی، جایی است که به مردم کمک کنی. می‌گوید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى» (اعلی/14) قطعاً. نمی‌گوید:«لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». «لَعَلَّ» یعنی شاید، «قَدْ» یعنی حتماً. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى»، «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها» (شمس/9) تزکی یعنی قطعاً رستگار است کسی که زکات فطریه‌اش را بدهد. کمک خیلی مهم است.

کمک لا به لای دین ما است. در همه دین ما کمک است. در نماز ما کمک است. نماز بخوانی، زکات ندهی قبول نیست. در جلسه‌ی قبل گفتم. در روزه‌ی ما کمک است. روزه خوردی باید شصت تا گرسنه را سیر کنی. کمک به فقرا، گرسنه‌ها. در حج ما کمک است. عید قربان گوسفند کشتی، «وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقیرَ» (حج/28) یعنی باید گوسفند را به فقیر بدهی. در جهاد ما کمک است. غنیمت جنگی گیر آوردی، از غنایم جنگی باید بخشی را کمک کنی. خمس ما کل‌‌اش کمک است. زکات ما کل‌اش کمک است. یعنی در تمام دین ما مسأله‌ی کمک جاسازی شده است. مسأله‌ی سلامت هم همینطور است. دین ما عبادت‌هایش روی سلامتی است. نمی‌گوید: هر عمه‌ای که نگاهش کردی، چقدر ثواب دارد. می‌گوید: هر قدمی که برای صله رحم برداشتی. یعنی ثواب ملاقات را روی قدم زدن قرار داده است. می‌گوید: هر قدمی که برای... نمی‌گوید: هر کلمه‌ای که یاد گرفتی چقدر ثواب دارد. می‌گوید: هر قدمی که برای تحصیل علم برداشتی.

8-توصیه‌های اسلام برای حفظ سلامتی

اگر مادر می‌خواهد روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد، شیرش بی‌رمق می‌شود یا کم رمق می‌شود یا بی‌خاصیت می‌شود. اگر اثری در شیر می‌گذارد، خدا می‌گوید: من حقم را برداشتم. روزه‌ات را بخور، که به سلامتی بچه‌ات لطمه نزنی. اگر آب برای شما مضر است شما حق نداری وضو بگیری، باید تیمم کنی. اگر آبی کثیف است، حق نداری وضو بگیری. آب کثیف را به چشم‌هایت نزن. دم غروب مطالعه نکن. برای چشم ضرر دارد. شکم پر مطالعه نکن. برای چشم ضرر دارد. غذای داغ نخور، برای چشم ضرر دارد. میوه‌ها را بشویید و با پوست بخورید. چند هزار دستور برای خوردنی‌ها است. اسلام به سلامتی خیلی عنایت دارد. آرم ما سلامتی است. چند تا آیه گفتم؟ امتحان هوش. چند تا آیه برای سلامتی گفتم؟ آفرین 46 تا. آرم ما سلام است. و شما که در سلامتی نقش دارید دستتان درد نکند. منتها این سلامتی ظاهری باید با سلامتی دینی هم باشد. یعنی نمازمان هم سالم باشد. اخلاقمان هم سالم باشد. فکرمان سالم باشد، سوء ظن نداشته باشیم. زبانمان سالم باشد. حرف ناروا از آن بیرون نیاید. نیت ما سالم باشد، برای خدا کار بکنیم.

خدایا سلامتی ایمانی، سلامتی فکری، سلامتی عقلی، سلامتی اجتماعی، سلامتی سیاسی، سلامتی اقتصادی، تمام انواع سلامتی‌ها را به همه‌ی ما و برای همه‌ی ما مقدّر بفرما. کسانی که در سلامتی ما سهم داشتند، کشور ما آسیب پذیر بوده و از آسیب حفظش کردند، کشور ما آلوده به یک مفاسدی بوده، هرکس در سلامتی خود ما و کشور ما نقش داشته، خدایا او را به سلامت بدار. افرادی هستند سلامتی‌شان در معرض خطر است. اسرائیل میلیاردها دلار جایزه می‌گذارد برای کسی که سید حسن نصر الله را ترور کند. میلیاردها دلار جایزه برای کسی که سید حسن نصر الله را ترور کند. آنوقت این سید اولاد پیغمبر باید هرشبی چند بار جایش را عوض کند. از شر توطئه‌ی... خدایا آنهایی که سلامتی‌شان در معرض خطر است، امثال ایشان و دیگران، همین دکترهای هسته‌ای ما، همه‌ی کسانی که وجودشان به درد می‌خورد و سلامتی‌شان در معرض خطر است در پناه امام زمان همه را به سلامت بدار. قلب امام زمان را از ما راضی بفرما.

«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»








نوشته شده در تاریخ شنبه 92 دی 21 توسط
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin