سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب

اگر مقصود شما از علت نزول سورة قدر، علت اصلی و هدف از نزول آن باشد، باید گفت نزول این سوره مانند هدف از نزول کل قرآن مجید، هدایت انسان‌هاست در نتیجه یکی از اهداف و علت‌های نزول، مهمترین هدف از سوره قدر نیز می‌تواند هدایت انسان‌ها، به سوی تعالی و تکامل باشد.

و اگر منظور شأن نزول یعنی زمینه و بستر نزول این سوره باشد، روایاتی در این زمینه نقل شده است، که به طور خلاصه به آنها اشاره می‌کنیم:

1-  در برخی روایات آمده است که پیامبر اکرم فرمود: مردی از بنی اسرائیل هزار ماه لباس جنگ به تن کرده و پیوسته مشغول [یا آماده] جهاد در راه خدا بود، اصحاب و یاران آن حضرت، وقتی این داستان را شنیدند تعجب کرده و آرزو می‌کردند چنان فضیلت و افتخاری نیز برای آنان میسر شود، خداوند متعال سورة قدر را بر آن حضرت فرو فرستاد و به آنها فرمود: عبادت در شب قدر بهتر از عمل هزار ماه است.[1] که خود امتیازی است که خداوند به امت پیامبر اسلام عنایت و تفضل نموده است.
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ سه شنبه 96 خرداد 23 توسط منبر مکتوب

سوره قدر نود و هفتمین سوره قرآن کریم است که مکی  و 5  آیه دارد.

محتوای سوره

بیان نزول قرآن در شب قدر، و سپس بیان اهمیت شب قدر و برکات و آثار آن.

 

فضیلت سوره

از امام باقر علیه السلام روایت شده است: هر کس سوره انا انزلناه... را با صدای بلند بخواند مانند آن است که شمشیر خود را در راه خداوند عزو جل کشیده است(جنگ می کند). و هر کس این سوره را آهسته قرائت نماید مانند آن است که در راه خدا در خون خود آغشته شده است. و هر کس این سوره را ده بار بخواند خداوند گناهان او را می زداید و محو می کند. 1

امام صادق علیه السلام می فرمایند: هر کس این سوره را در هر نماز واجب بخواند او را صدا زننده ای از جانب خداوند صدا می زند که: «ای بنده خدا! بخشید خداوند بر تو گناهان گذشته را، پس از سر بگیر عمل خود را.

از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: هر کس این سوره را بخواند به او از ثواب کسی که ماه رمضان را روزه گرفته است و شب قدر را شب زنده داری کرده است داده می شود.

از حضرت رضا علیه السلام نقل شده است: هر که نزد قبر برادر مؤمن خود از هر جانب که بگذارد دست خود را، هفت بار انا انزلناه فی ... را بخواند از ترس و بیم بزرگ و ترس روز قیامت در امان خواهد بود.

امیرمؤمنان علیه السلام می فرمایند: هر کس قرائت کند سوره «قل هوالله...» را و «انا انزلناه...» را پیش از آنکه خورشید طلوع کند رو نمی آورد و نمی رسد او را در آن روزگناهی، گرچه ابلیس و شیطان تلاش نماید.» 2

امام کاظم علیه السلام درباره قرائت این سوره در روز جمعه می فرماید: برای خداوند در روز جمعه هزار نفحه رحمت است که به هر بنده ای به اندازه ای از این رحمت عطا می کند و هر کس این سوره را بعد از ظهر جمعه صد بار قرائت نماید خداوند همه آن هزار نفحه رحمت را به او خواهد داد.3

امام صاددق علیه السلام فرمودند: هر که سوره قدر را در یکی از نمازهای واجب قرائت نماید منادی ندا می دهد : ای بنده خدا گناهان گذشته تو را آمرزیده است پس اعمالت را از سر بگیر

امام صادق علیه السلام فرمودند: نوری که پیشاپیش مؤمنان در روز قیامت است ، نور سوره قدر است.4

امیرالمؤمنین در کلامی زیبا فضایل این سوره را اینگونه تشریح کرده اند: هر چیز میوه ای دارد و میوه قرآن سوره قدر است، هر چیز گنجی دارد و گنج قرآن سوره قدر است، هر چیز یاری  گری دارد و یاری گر ضعیفان سوره قدر است، و هر


چیز راه آسانی دارد و راه آسان برای درماندگان سوره قدر است و هر چیز عصمتی دارد و عصمت مؤمنان سوره قدر است و هر چیز هدایتی دارد و هدایت صالحان سوره قدر است، هر چیز سروری دارد و سرور قرآن سوره قدر است. هر چیز زینتی دارد و زینت قران سوره قدر است، هر چیز خیمه ای دارد و خیمه متعبّدان سوره قدر است و هر چیز بشارتی دارد و بشارت مردم سوره قدر است و برای هر چیز حجتی است و حجت بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم سوره قدر است پس به آن ایمان بیاورید. 5

از وجود نورانی امام باقر علیه السلام روایت شده است: هر کس سوره قدر را هر شب صد بار تلاوت نماید پیش از آغاز صبح بهشت را خواهد دید. 6

هم چنین فرموده اند: هر کس سوره قدر را در هنگام خواب و پس از بیداری قرائت کند ، اجر و ثواب آن لوح محفوظ را سرشار خواهد کرد.7

در روایتی دیگر فرمودند: هر کس این سوره را تلاوت نماید ، هفتاد صف از فرشتگان و هر یک هفتاد بار بر او درود و رحمت می فرستند .8

و باز ایشان فرموده اند: هر کس سوره قدر را در هنگام خوابیدن 11 بار بخواند خداوند نوری برایش می آفریند که گستردگی آن جهان هستی را در برمی گیرد که در هر درجه آن  هزار فرشته است. و ایشان تا صبح برای قاری این سوره طلب مغفرت می کنند.9

 

پاسخ به یک پرسش

با بر شمردن این همه فضیلت برای یک سوره ممکن است این پرسش برای شما پیش بیاید که این همه اجر برای یک سوره آیا منطقی است؟

درباره فضیلت‏های سوره‏ها باید گفته شود شاید برای تشویق و اهمیّت دادن به آن‏ها این قدر سفارش کرده‏اند و چون سوره قدر از منزلت خاصی برخوردار است، بر خواندن آن تشویق بیشتری شده است.

ثانیاً این همه فضیلت از آنِ کسی نیست که آن را بخواند و حقیقتش را درک نکند، بلکه از آنِ کسی است که میخواند و میفهمد و به محتوایش عمل میکند و قرآن را بزرگ میشمارد و آیاتش را در زندگی پیاده میکند.(تفسیر نمونه جلد 27ص 179).

مثلا در این سوره آمده است که شما چه می دانید که شب قدر چیست؟ و واقعا ما چه میدانیم که شب قدر چیست؟! کی باشد که عظمت آن را درک کنیم؛ این همه فضیلت برای تلاوت این سوره که وارد شده اگر ما را بر آن دارد که بر خواندنش مداومت داشته باشیم ، امید است که به معارفی دست یابیم که ما را به حقیقت و نور این سوره و عظمت شب قدر و وقایع آن رهنمون نماید.  إن شاء الله

 

امام رضا علیه السلام می فرمایند: هر مؤمنی که هنگام وضو گرفتن سوره قدر را بخواند از گناهانش خارج می شود مانند آن روزی که از مادر زاده شده است .

آثار و برکات سوره

1) خروج از دین و بدهکاری

یکی از آثار سوره قدر تسریع در پرداخت بدهی هاست.

امام باقر علیه السلام در جواب شخصی که که توان ادای قرض را نداشت فرمودند: زیاد استغفار کن و سوره قدر را  فراوان بخوان.10

امیرالمؤمنین علیه علیه السلام می فرمایند: بهترین رفیق آدمی سوره قدر است که به و سیله آن می تواند قرضش را ادا کند.11

  

2) دوای دردها

در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است: هر کس که دردی دارد کوزه ای نو بگیرد و در آن آب بریزد و این کار را خود به عهده گیرد سپس سوره قدر را به شیوه ترتیل سی بار بر آن آب بخواند . آنگاه از آن آب بنوشد و با آن وضو بگیرد و به وسیله آن سر و صورت خود را مسح کند و هر مقدار که از آب کم شد بر آن بیفزاید سه روز بر او نمی گذرد مگر اینکه به اذن خداوند درد او درمان می شود.12

  

3) بینایی چشم

در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: هر کس سوره قدر را بر آب بخواند و از آن اب بنوشد خداوند نوری در چشمان او قرار می دهد .13

  

4) آسان شدن زایمان

در روایت آمده است: هرگاه زایمان زنی سخت شد در کنارش سوره قدر را زیاد قرائت کنید.14

  

5) فرزند دار شدن

برخی از افراد از داشتن فرزند یا جنسیت دلخواه محرومند. امام باقر علیه السلام فرمودند: هر وقت که زن وارد ماه نهم شد ، سوره قدر را با مشک و زعفران بنویس و آن را شسته و به او بنوشان.15

  

6) درمان بیماری کبد

امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر سوره قدر را بر سفالی جدید نوشته و با آب باران شسته شود سپس مقداری شکر بر آن اضافه کنند و کسی که درد کبد دارد آن را بنوشد به اذن خداوند خوب می شود.16

 

7) خواب آرام و امنیت هنگام خواب

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس بعد از نماز عشا 15 بار سوره قدر را قرائت نماید تا شب آینده در امان الهی خواهد بود. و هر که 7 بار این سوره را پیش از خواب قرائت نماید تا صبح در امان الهی خواهد بود.17

 

8) اجابت دعا

امام جواد علیه السلام فرمودند: هر کس سوره قدر را در یکی از نمازهایش قرائت نماید ، در علیین نمازش مورد قبول و ثوابش دو برابر می شود و هر کس این سوره را بخواند و آنگاه دعا کند دعایش در لوح محفوظ مستجاب نوشته می شود.18

برخی از افراد از داشتن فرزند یا جنسیت دلخواه محرومند. امام باقر علیه السلام فرمودند: هر وقت که زن وارد ماه نهم شد سوره قدر را با مشک و زعفران بنویس و آن را شسته و به او بنوشان

9) بخشش گناهان

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره قدر را در یکی از نمازهای واجب قرائت نماید منادی ندا می دهد : ای بنده خدا گناهان گذشته تو را آمرزیده است پس اعمالت را از سر بگیر.19

امام رضا علیه السلام می فرمایند: هر مؤمنی که هنگام وضو گرفتن سوره قدر را بخواند از گناهانش خارج می شود مانند آن روزی که از مادر زاده شد. 20

 

10) مغفرت برای اموات

از جمله حقوقی که بر عهده مؤمنین است به یاد داشتن و هدیه فرستادن برای اموات و درگذشتگان به ویژه والدین، بستگان، و دوستانی است که از دنیا به سرای باقی رفته اند می باشد. در حدیثی ارزشمند از امام رضا علیه السلام آمده است: هر کس قبر مؤمنی را زیارت کند و در کنار قبرش سوره قدر را هفت مرتبه قرائت کند ، خداوند هم او و صاحب قبر را می آمرزد. 21

 

ختومات مجرب

وسعت رزق و روزی

الف: هر روز 10 مرتبه بعد از نماز صبح بخواند و قدرت خدا را مشاهده نماید.

ب: همچنین به نیت برآورده شدن حاجات 360 بار این سوره مبارکه را قرائت نماید. 22

 

 

پی نوشت ها :

(1) الکافی، ج2، ص454

(2) سوره قدر جلوه گاه ولایت،صص 25-17

(3) الامالی، صدوق، ص703

(4) بحارالانوار، ج89، ص329

(5) همان، ص331

(6) جامع احادیث شیعه، ج15، ص126

(7) مستدرک الوسائل، ج4، ص293

(8) بحارالانوار، ج89، ص330

(9) جامع احادیث شیعه، ج15، ص149

(10) الکافی، ج5، ص317

(11) جامع احادیث الشیعه، ج15، ص127

(12) طب الائمه، ص123

(13) مستدرک الوسائل، ج4، ص314

(14) الدعوات،ص201

(15) طب الائمه، ص96

(16)مستدرک الوسائل، ج4، ص314

(17) تفسیرالبرهان، ج5، ص699

(18) مستدرک الوسائل، ج4، ص190

(19) ثواب الاعمال، ص124

(20)فقه الرضا، ص70

(21) کتاب من لا یحضره الفقیه، ج1، ص181

(22) درمان با قرآن، ص154 و 155

 

فرآوری: محمدی







نوشته شده در تاریخ سه شنبه 96 خرداد 23 توسط منبر مکتوب

تا کی به تمنای وصال تو یگانه   اشکم شود، از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه   ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعه? عابد و زاهد   دیدم همه را پیش رخت، راکع و ساجد
در میکده، رهبانم و در صومعه، عابد   گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار   زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار   حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زدم، صاحب آن خانه تویی تو   هر جا که روم، پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو   مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید   پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید   یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم، من که روم خانه به خانه
عاقل، به قوانین خرد، راه تو پوید   دیوانه، برون از همه، آیین تو جوید
تا غنچه? بشکفته? این باغ که بوید   هر کس به زبانی، صفت حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
بیچاره بهایی که دلش زار غم توست   هر چند که عاصی است، زخیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست   تقصیر خیالی به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه





نوشته شده در تاریخ شنبه 96 اردیبهشت 9 توسط منبر مکتوب

آیت الله العظمی جوادی آملی: 
تا نهج البلاغه فهم نشود نه حوزه انقلابی می شود و نه دانشگاه/ با سفارش کردن کسی دیندار و انقلابی نمی شود 
انقلابی بودن با سفارش و موعظه حل نمی‌شود، انقلابی بودن مثل درس‌های مجلس ترحیم و مجلس فاتحه نیست که انسان با سفارش حل کند انقلاب, حداقل یک علم قویّ غنی مثل نهج‌البلاغه می خواهد، این را حوزویان و دانشگاهیان ما باید بدانند.

 

حضرت آیت الله جوادی آملی جلسه در اخلاق این هفته پس از گرامیداشت ایام پربرکت رجب و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه مردم در این ماه به برکات ماه شعبان و رمضان اشاره کرده و اظهار داشتند: ماه پربرکت رجب در حالت وداع است امیدواریم که ادعیه‌ای که این ماه داشتید و اعتکاف‌هایی که در این ماه پربرکت صورت گرفت مورد قبول ذات اقدس الهی باشد و زمینه‌ای باشد برای ادراک فضایل ماه پربرکت شعبان که در پیش داریم و این دو ماه که یکی ماه ولایت و دیگری ماه رسالت است زمینه توفیقی را فراهم کند که به برکات شهرالله یعنی ماه مبارک رمضان ان‌شاءالله نائل بشویم!
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 96 اردیبهشت 9 توسط منبر مکتوب

این جانب شهروند درجه دو ایران، فرزند آکسانا هستم

می دانم قدمت به داشتن پدرانم که مشاء رشد ایران سر بلند است، قابل افتخار است. شهری به قدمت همه تاریخ شهری که در تورات اخثیاء نام گرفته. من فرزند آمادا هستم. با تمام آباء و اجدادم. نمی دادنم چه کس این دلنوشته را می خواند اما احساس قلبیم این است که در ایران بزرگ مهد نیاکانم، مردان بزرگ موحد و پهلوانان جوانمرد که بیانگر شناسنامه من است، شهروند درجه دو حساب می شوم، می دانی چرا؟؟؟

چون من در کشورم اسیر شدم در همدانم اسیر شدم!!!

اسیر گمرکی که چندین برابر قیمت جهانی ما را از داشتن امکانات رفاهی جهانی تحریم کرده، و باید برای خرید یک کالا حد اقل سه برابر هر کالایی هزینه بپردازم. و یا کالای بی کیفیت ایرانی بخرم.

اسیر مالیات های سنگین بر درآمد، بر ارزش افزوده، بر ارث که چندین بار قبلش مالیاتش گرفته شده. یعنی در ایران من استثمار می شوم، به جای حقوق واقعیم خوب حسابش را می رسم، ارزش کاریم از نصف هم کمتر است

اسیر کشوری شدم که قوانین حمل و نقلش قدمتش از سال 1300 است و کشتگان حمل و نقلش به اندازه جنگهای خانمان سوز در طول تاریخ است

اسیر کشوری هستم که سرانش به واسطه نا کار آمدی، دیگران را به راحتی از گود خارج می کنن با برچسب های مختلف، از زندگی شخصی گرفته تا محدودیتهای زندگی اجتماعی. اینجا  نفوذ دست های پلید محرز است. دستان آلوده ایی که گرگ صفت همه چیز را آلوده کرده اند.

اسیر کشوری هستم که متخصصینش طماع و زورگیر هستند، و رفاه و دنیا زدگی خود و خاندان خود را بر دیگران ترجیح می دهند.

اسیر کشوری که به روز مدیریت نمی شود،زیرا مدیرانش کند ذهن و مسئولانش منفعت طلب، خود رای و خود خواه، پیران خسته چسبیده به دنیا که غافل از کاروان اجل به دنبال اختلاس، رانت و چپاول از اموال مردمند.

اسیر ایرانیم که جان و مال  انسان هایش ارزشش کمتر از تشر قهر سرمایه داران و سیاست مدارانش است.

اسیرم چون ساخت موشک، پارازیت، سانسور و هزار بگیر و ببند دیگر گویا راحت تر و کم درد سر تر از تربیت انسان است.

اسیر ایرانی که پزشکانش روی دزدان ، روحانیانیانش روی دنیا خواهان و دانشمندانش روی رفاه زدگان عالم را سفید کردند.

اسیرم، اسیر کشوری که با تمام جهان سر جنگ دارد، چون می خواهد تمدنی را رقم بزند که از تاب جهان خارج است، و تمام جهان می خواهد به جرم ایرانی بودن همه ما را نابود کنند.

اسیرم من فرزند آکسانا حق ورود در اداره سرنوشت کشورم را ندارم چون جزء رجال محسوب نمی شوم. گویا مردانگی چیزی بیشتر از مردی می خواهد. این همه تحصیل کرده و مخارج تحصیل حتی رییس جمهورش و یا وزیرش و یا مردم تحصیل کرده و نخبه اش را به راحتی کنار می گذارند. گویا سطح نگهداری حکومت فرد محور شده نه عقل محور.

من اسیر کشوری شدم که زنانش یعنی مادران ایرانم در تحصن خاموش به سر می برند. فرزند نمی آورند نکند فرجامش مثل روی سیاه برجام شود. و عاقبتش نا به خیر شود. 

اسیر کشوری هستم که زنان ایرانم را با دستور عقیم کردند،و هیچ نظارتی بر کیفیت ما یحتاج مردمم نداشتند، به زور تحدید جمعیت بر مردم دیکته شد. و وقتی مرگ و میرها بالا رفت سر عقل آمدند اما چه سود، که نسل کشی عظیمی به اندازه کل تاریخ صورت گرفت.

جبابره زمان از هیچ ظلمی بر ایرانم دریغ نکردند هشت سال با انواع سلاح ها با ما جنگیدند، با اقتصادمان جنگیدن با فرهنگمان جنگیدن با عقایدمان جنگیدن با مهربانیمان جنگیدن ترور کردند ترور بیولوژیک کردند. با پول، دنیا خواهان را خفه کرند ، نظام بانکی را ربوی کردند ، نظام خانواده را آلوده کردند و...

هم وطنم مهاجر ایرانی شهروند  درجه دوی ناکجا آباد جهان؛ اکنون درخواست می کنم تو هم با من بخوان ... اللهم فک کل اسیر






نوشته شده در تاریخ سه شنبه 96 اردیبهشت 5 توسط منبر مکتوب

ظاهرا تقصیر مسئولان کلیدی نیست، بلکه علوم انسانی که در سراسر دانشگاه ها در ایران تدریس می شود مبانیش سکو لار است، و بعد از انقلاب هنوز در حوزه ی بین رشته علوم انسانی اسلامی که هدف اصلی پیوند حوزه و دانشگاه است گام مهم و قابل ملاحظه ایی بر داشته نشده، لازم به ذکر است سند چشم انداز اسلامی سازی دانشگاه ها با این نگاه ویژه یعنی اسلامی سازی علوم انسانی  صورت گرفته که شورای انقلاب فرهنگی باید محکم و واقع بینانه این موضوع را پیگیری کند نه به صورت دستوری و فرمایشی و باری به هر جهت، چقدر جای صاحب نظران توانا در پیوند بین این دو مرکز حوزه و دانشگاه خالی است.

رهبرم حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای 

ضمن عرض تسلیت به ساحت مقدس امام زمان عجل الله تعالی فی فرجه الشریف در فاجعه دین گریزی و حرکت به سمت سکولاریسیم و بلکه لائسم مسئولان کلیدی که بر خلاف فرمایش تاریخی حضرت عالی مبنی بر تحریم ورود کالای خارجی غیر ضروری هیچ اقدامی نشد. یادم می ماند که دغدغه جناب عالی اقتصاد مقاومتی است که مسئولان کلیدی رفاه زده و پیر و خسته، انقلابیون دیروز و شرمندگان امروز که  به تعبیر قرآن کریم: این "خشب مسنده" که مردگانی در میان زندگان هستند ؛ هیچ وقت ضرورتش را نفهمیدند. 

 جناب استاد معظم حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی 

ضمن تسلیت به ساحت مقدس امام زمان عجل الله تعالی فی فرجه الشریف در فاجعه دیاثت فرهنگی اقتصادی و سیاسی  مسئولان کلیدی انقلاب و همچنین نگرش طاغوتی سکولار نسبت به جدایی حوزه اقتصاد از دین و همچنین غفلت از موضوع میان رشته اقتصاد در فقه اهل بیت یا فقه معاملاتی هستند که حقیر در درس خارج فقه معاملاتی حضرت عالی شرکت داشتم. یادم هست در جلسه درس تفسیر می فرمودید که: اگه علم در حوزه و دانشگاه انسان را به خدا  نرساند، علم لا ینفع است به فرمایش قرآن کریم حماری است که فقط زحمت حمل کتاب را دارد و بهره ای از علم ندارد.

و غربت دینداران همچنان ادامه دارد...

 






نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 96 فروردین 16 توسط منبر مکتوب

بحث ما درباره «زبان دین » است. این بحث با همین نام در فرهنگ و فلسفه غرب مطرح و بحث گسترده ای است و در تحت آن مسایل بسیاری مطرح است   .

گرچه در فلسفه و کلام و اصول مبحثی مستقل با این نام وجود ندارد، اما اگر فهرست مسایلی که در زبان دین مطرح است مورد توجه قرار گیرد، مشاهده می شود که در جای جای فلسفه و کلام و علم اصول مباحثی است که به زبان دین مربوط می شود.

یکی از مهم ترین مساله ها در زبان دین آن است که دقیقا مدلول و محکی خدا چیست؟ رساله ها و مقاله های متعددی برای تبیین مدلول لفظ جلاله در فلسفه غرب نگاشته شده است.

مساله دیگر محمول گزاره های دینی است، آیا اوصاف خداوند که محمول پاره ای از گزاره های دینی است به عنوان مثال:خداوند مهربان است، عطوف است، عالم است و قادر است، هم معنی محمولات قضایای عرفی است؟ آیا مفهوم عالم، عادل و بخشنده و عطوف و امثال این همان است که برای انسان ها به کار می رود؟

بحث عمده دیگر، معناداری زبان دین است. آیا گزاره های دینی معنا دارند، معیار آن چیست؟ فلسفه پوزیتیویسمی، معناداری گزاره های دینی را انکار می کرد، ولی این نظریه، امروز مدافعی ندارد و معناداری گزاره های دینی و کیفیت معنای آن هنوز بحث زنده ای است.

از دیگر مباحث مهمی که در زبان دین مطرح است، سمبلیک بودن زبان دین است. آیا الفاظی که در دین به کار گرفته می شود رمز است؟ نشانه ای برای امور دیگر است؟ یا همانند استعمال الفاظ در زبان عرفی است؟

اسطوره بودن زبان دینی هم نظریه دیگری است.



ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 95 اسفند 26 توسط منبر مکتوب

تدبری در سوره مبارکه اعلی

1- آیا اینکه سبزه زار خشک می شود دلیل ایراد در خلقت آن است و یا ظرفیت آن، بیش از این قابلیت ندارد؟

2- آیا ممکن است خدایی که در هدایت تکوینی بی نقص عمل کرده، در هدایت تشریعی انسان‌ها کم بگذارد و اشتباه کند؟

سبزه‌زار را نگاه کن؛ چقدر زیبا و به‌سامان است! یعنی چه خوب خلق شده و چه خوب نظام یافته است! عجب خدای بزرگ و حکیمی بوده که چنین کرده است! اما انگار یک جای کار اشکال دارد؛ چرا این سبزه‌زارِ زیبا، خشک و سیاه شده؟ نکند خدا کار بیهوده می‌کند؟ این چه خلقت و سامانی بود که فرجامش به نابودی کشید؟

سبحان‌الله! تسبیح کن خدا را که او بی‌نقص و عیب است. مگر می‌شود خدا اشتباه کند؟ نه، خلقت و تقدیر سبزه‌زار ایراد ندارد، بلکه این ظرفیت آن است که بیش از این قابلیت ندارد و لاجرم باید به سیاهی برود .

پس باز هم بگو «عجب خدای بزرگ و حکیم و بی‌نقصی»! اوست که خوب خلق می‌کند و خوب سامان می‌بخشد و خوب تقدیر و هدایت می‌کند. آری، او در هدایت تکوینی‌اش بی‌نقص است، سبحان‌الله!

راستی، آیا ممکن است که چنین خدایی در هدایت تشریعی انسان‌ها کم بگذارد و اشتباه کند؟ سبحان‌الله! پس اشکال کار کجاست که برخی هدایت نمی‌شوند؟


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى (1) الَّذی خَلَقَ فَسَوَّى (2) وَ الَّذی قَدَّرَ فَهَدى‏ (3) وَ الَّذی أَخْرَجَ الْمَرْعى‏ (4) فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوى‏ (5)






نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 95 اسفند 26 توسط منبر مکتوب

هنجارها سیستم سازمان یافته‌ای هستند که بین افراد تشکیل دهنده جامعه مشترک‌اند. هنجارها مقررات روشن یا ضمنی هستند که رفتار مورد انتظار را مشخص کرده و علایق و رجحان‌های اعضای یک گروه یکپارچه یا یک اجتماع را در قالبی می‌گنجانند. هنجارها نوعی سرمایه محسوب می‌شوند. که اعتماد و اطمینان را بین انسان‌ها تقویت می‌کنند، به گونه‌ای که افراد مجاز نیستند به نفع سود کوتاه مدت خود عمل کنند. هنجارها به طور جمعی حفظ می‌شوند و منافع حاصل از رعایت آنها عاید همه اعضای گروه می‌شود. هنجارها به صورت سرمایه اجتماعی در می‌آیند که می‌توانند بحران‌های اجتماعی را حل کنند، در غیر اینصورت پیامدهای جمعی غیربهینه را نتیجه خوهند داد که به وسیله افراد سود جو سبب هزینه منافع عمومی می‌شوند. «اعضای یک گروه یکپارچه هنجارهایی را ایجاد و حفظ می‌کنند که محتوای آنها به حداکثرسازی رفاه جمعی که اعضا در امور روزمره با همدیگر به دست می‌آورند، کمک می‌کند ».

هنجار مشترک یک گروه یکپارچه، رفاه اعضایی را که با هنجاز سازگار می‌شوند، افزایش خواهد داد، چرا که مشکل هماهنگی و عمل جمعی را حل می‌کند. همچنین افراط در پیروی از هنجارها به حالت سازگاری بیش از حد منجر می‌شود که اثرات منفی روی افراد گروه خواهد داشت. هنجارها با محدود کردن منافع شخصی کوتاه مدت، همکاری را تسهیل می‌کنند. که منافع بلند مدت را محقق می‌سازد. وقتی خواسته‌های فرد با هنجارها، آداب و رسوم و عرف اجتماعی در تضاد باشد، نیل به آن خواسته‌ها بسیار هزینه‌بر خواهد بود، بنابراین باید با هنجارها، هم شکل شود. هم شکلی، فرایندی محدود کننده است که فرد را در یک جامعه با افراد دیگری که با مجموعه شرایط اجتماعی یکسانی مواجه‌اند، همانند می‌سازد.

جامعه‌پذیری افراد براساس هنجارهای جامعه آنها را مشابه می‌کند. تعریف و اعلان رسمی هنجارها در زمینه حجاب از سوی گروه‌های مرجع و موجه، رفتارهای مشابه را شکل می‌دهد. گروه‌های جامعه براساس این هنجارها، اعضای خود را گزینش و غربال می‌کنند و این ملزومات، تا حدودی افراد را از لحاظ پوشش مشابه و همسان می‌سازد. هر چه قدر این سیستم هنجاری درونی شود، سازگاری با این سیستم جزو ساختار شخصیتی افراد می‌گردد. انگیزه اولیه اطاعت از هنجارهای نهادی در اقتدار اخلاقی نهفته است که بر فرد اعمال می‌شوند. افراد به خاطر ارزش‌های خود، با استاندارد ارزشی سازگار می‌شوند نه به خاطر مصلحت‌اندیشی یا نفع شخصی.

 

برگرفته از مقاله محمد خجسته در فصلنامه جبهه فرهنگی حجاب و عفاف – شماره اول – بهار 1395?






نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 95 اسفند 26 توسط منبر مکتوب

فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ‏فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی

اکنون باید اشاره کنیم که این حدیث از پیامبر گرامی(ص) در چه مناسبتهایی نقل شده است و به طور خلاصه شأن نزول این حدیث در چه مواردی بوده است  .

1 یکی از آن مناسبتها این است که روزی علی(ع) از پیغمبر گرامی(ص) سوءال کرد: چه چیزی برای زنها بهتر است؟ حضرت سکوت نمودند و وقتی فاطمه(س) آمد، از حضرت زهرا(س) سوءال کردند چه چیزی برای زنها بهتر است. حضرت زهرا(س) فرمود: اینکه مردها او را مشاهده نکنند. در این موقع، حضرت پیغمبر(ص) فرمودند: فاطمة بضعة منّی؛37 یعنی فاطمه پاره تن من است.

2 دومین مورد وقتی بود که ابولبابه برای قبول شدن توبه خود، خود را به ستون بسته بود. پس آیه توبه نازل شد که توبه ابولبابه مقبول است. حضرت زهرا(س) خواستند او را از ستون باز کنند. ابولبابه گفت: من قسم خورده ام که کسی جز رسول خدا(ص) مرا باز نکند.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 95 اسفند 9 توسط منبر مکتوب
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin