سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب

احترام حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و قداست آن بانوى بزرگوار براى تمام مسلمانان بدیهى و مسلم است. «سکونى» می گوید: خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدم، در حالى که غمگین بودم. آن حضرت به من فرمودند: اى سکونى! چرا غمگین هستى؟ عرض کردم: خداوند به من دخترى داده است. فرمودند: اى سکونى! سنگینى آن دختر بر زمین است و روزى‏اش با خدا و عمرش جداگانه. سپس فرمودند: چه نامى براى او انتخاب کرده‏اى؟ عرض کردم: فاطمه. فرمودند: آه، آه، آه. و دست‏خود را بر پیشانى نهادند و آن گاه فرمودند: «إِذَا سَمَّیْتَهَا فَاطِمَةَ فَلَا تَسُبَّهَا وَ لَا تَلْعَنْهَا وَ لَا تَضْرِبْهَا (1)؛ اگر نام او را فاطمه نهادى، به او بد مگو و لعن مکن و او را مزن.»

دو مسئله

1. براى فرد بى وضو حرام است که نام خداوند متعال را مس نماید و همچنین است ‏بنا بر احتیاط واجب مس اسامى مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها). (2)

2. یکى از محرمات بر شخص جنب، رساندن جایى از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا - به هر لغت که باشد - و بنا بر احتیاط اسم پیامبران، امامان و حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. (3)
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 93 فروردین 30 توسط منبر مکتوب

1. سوره کوثر که در شأن و منزلت حضرت زهرا(سلام الله علیها) نازل شده، داراى ویژگى ژرف و شگرفى است، به گونه‏اى که تمام کلمات کلیدى آن؛ یعنى «أعطینا»، «کوثر»، «فصلّ»، «انحر»، «شانى‏ء» و «أبتر»، فقط یک بار در کل قرآن به کار رفته‏اند.

2. در زبان عربى هنگامى که گفته می شود: «قامَ لَها»، یعنى این مرد به احترام آن زن از جاى خود برخاست؛ ولى هنگامى که گفته می شود: «قامَ اِلَیها»، یعنى این مرد به احترام آن زن از جاى خود برخاست و به جهت احترام ویژه‏اى که براى آن زن قائل بود، چند قدمى نیز به طرف او حرکت کرد. در بحار الانوار گفته شده است که هرگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها) نزد پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) می آمدند «قامَ اِلَیها»، (1) یعنى پیامبر(صلی الله علیه و آله) نه فقط به احترام حضرت زهرا(سلام الله علیها) از جاى خود برمی خاستند؛ بلکه به جهت احترام ویژه‏اى که براى حضرت زهرا(سلام الله علیها) قایل بودند، چند قدمى نیز به طرف او حرکت می کردند و سپس حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در جاى خود می نشاندند.
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ شنبه 93 فروردین 30 توسط منبر مکتوب

 شبهات اهل سنت درباره شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)

1. چرا حضرت علی (ع) در آن صحنه هیچ واکنشی از خود نشان نداد ؟

اولا: امام علی (ع) در قدم نخست از خود واکنش نشان داد ؛ چنانچه آلوسی مفسر مشهور اهل سنت در این باره می‌نویسد :
عمر با غلاف شمشیر به پهلوی مبارک فاطمه و با تازیانه به بازوی حضرت زد . فاطمه ، صدا زد : « یا ابتاه » علی (ع) ناگهان از جا برخاست وگریبان عمر را گرفت و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید.

تفسیر آلوسی :3/124 .
نقل این قضیه توسط آلوسی به هر نیتی که باشد ، نشانگر این است که واکنش علی (ع) در منابع معتبر شیعه در قرن اول و دوم شیعه وجود داشته است .
ثانیاً: برفرض این که واکنشی نشان نداده است ، به همان دلیلی بوده که پیامبر اسلام (ص) در مکه مکرمه ، در قبال، شکنجه صحابه و حتی قتل سمیه مادر عمار یاسر واکنش نشان نداد.
ثالثاً: وقتی یاران رسول خدا به خانه عثمان ریختند و متعرض همسر او شده و حتی دست او را با شمشیر قطع کردند ، عثمان هیچ واکنشی از خود نشان نداد .
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ سه شنبه 93 فروردین 19 توسط منبر مکتوب

 

حجت الاسلام رفیعی

این روزها و شب ها منسوب به صدیقه طاهره، زهرای مرضیه (ع) است. شخصیتی که پیامبر گرامی اسلام (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و ائمه معصومین زبان به مدح و ثنای او گشوده اند. کلماتی که این بزرگواران درباره زهرای مرضیه به کار برده اند، بسیار قابل تأمّل و پربار است، به گونه ای که پیامبر می فرمایند: «شَجْنَةٌ مِنِّی»؛ «بَهْجَةُ قَلْبِی»؛ «مُضْغَةٌ مِنِّی» و «بَضْعَةٌ مِنِّی»، فاطمه شاخه بدن، گوشت تن، پاره تن و شادی قلب من است!«أفْضَلُ نِساءِ أهلِ الاَرْضْ»؛ بهترین خانم اهل زمین است. امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «لِیَ الفخرُ بفاطمةَ و ابیها» من به فاطمه و پدر بزرگوارش رسول خدا به خودم می بالم.

عزیزان من! نامه بیست و هشتم نهج البلاغه را نگاه کنید – آن جایی که امیرالمؤمنین (ع) افتخارات اسلامی را بر می شمارد – در انجا امام می فرماید:«مِنَّا خَیْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِین»؛ برترین زنان عالم (زهرای مرضیه) از ماست. و نیز رسول خدا فرمود: «لو کانَ الحُسْنُ شخصاً لکانت فاطمةَ بل هَی اعْظمُ»؛ اگر تمام خوبی ها را بخواهید به تصویر بکشید، فاطمه خواهد شد؛ عفاف، تقوا، کرامت و تمام واژه های مقدّس عالم را روی یک تابلو ترسیم کنید، «بَلْ هِیَ أَعْظَمُ»؛ فاطمه از آنها بزرگ تر است.

در این مجلس نورانی، در محضر رهبر معظم انقلاب، به سوگ چنین بانوی بزرگواری نشسته ایم. امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: روزی رفتم خانه، دیدم پیامبر مهمان ماست و در منزل نشسته، امام حسن (ع) یک طرف و امام حسین (ع) طرف دیگر و زهرا (ع) هم مقابل رسول خدا (ص) نشسته اند؛«دَخلتُ یومٌ منزلی، فاذا رسول الله جالسٌ، و الحسن عن یَمنِهِ و الحسینُ عن یَسارِهِ، و فاطمةُ بینَ یدیه» پیامبر و این سه مصداق اهل بیت در کنارش و روبه رویش نشسته اند، من هم ایستادم، سپس رسول خدا فرمود: «یا حسن! یا حسین! انتما کَفَّتَا المیزانِ و فاطمةُ لسانهُ»؛ حسن و حسینم! شما نسبت به اسلام مانند دو کفّه ترازو هستید، اما مادرتان، فاطمه، شاهین این ترازو است. «ولا تعِدلُ الکَفَّتان الاّ بِاللّسان»؛ شما می دانید کف? ترازو با شاهین معنا پیدا می کند، ارتباط نبوّت و ولایت با زهرا معنا می یابد. و در واقع، استمرار نبوّت در نسل ائمه است. زهرای مرضیه چنین شخصیتی است. حالا کسی چون من چه بگوید؟ کسی که مدح او را پیامبر و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین (ع) بیان کرده اند.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 اسفند 26 توسط منبر مکتوب


حجت الاسلام رفیعی

بحث امروز من مقداری در رابطه با سخنان و خطبه های فاطم? زهرا علیها السلام  در دفاع از ولایت و امامت امیرالمؤمنین و در افشاء کردن خط سقیفه و حوادثی است که برای عالم اسلام پیش آمد. قبل از اشاره لازم می دانم دسته بندی از این خطب? ارزشمند داشته باشم. یکی از مراجع بزرگ می فرمود: این خطبه را کسی به غیر از فاطمه نمی توانست ایراد کند؛ چون امیرالمؤمنین از نظر آنها مورد اتهام بود و نمی گذاشتند آقا صحبت کند. سلمان، اباذر، مقداد و دیگران نیز اگر می خواستند آن را بیان کنند، هرگز نمی توانستند این گونه افشاگری کنند. این بود که حضرت زهرا علیها السلام  آمد و برای دفاع از ولایت و امامت این مطالب ارزشمند را ارائه فرمود.

قبل از آن که به ابعاد این خطبه اشاره کنم، این نکته را عرض کنم که یکی از ابعاد مهم دین ما بحث سیاست و دخالت در امور جامعه است. نمی شود کسی بگوید ائمه و پیشوایان دینی فقط پیشوای شرعی و دینی مردم بوده اند. این حرفی است که ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه اش می نویسد: اینکه پیغمبر فرمودند: علی علیه السلام  اعلم و عالم ترین مردم است. یعنی در مسایل شرعی، نه در مسایل سیاسی و حکومتی. آیا واقعاً این طور است؟ آیا در حادث? با عظمت غدیر که پیغمبر فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلا?هُ فَعَلِیٌّ مَوْلا?ه»؛ یعنی مردم بروند از علی علیه السلام  سؤال شرعی و نماز و روزه سؤال کنند؟ اسلام قضاوت، تجارت و حدود ندارد؟!

آیا ممکن است در جامعه، حد زنا، سرقت و آدم کشی را بدون حکومت رعایت کرد؟ مگر می شود در جامعه قضاوت و احکام تجاری را بدون حکومت داشت؟ لذا از امام حسن مجتبی پرسیدند، سیاست چیست؟ هر زمان که سیاست می گویند، با حیله گری و خدعه همراه است.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 اسفند 26 توسط منبر مکتوب

حجت الاسلام رفیعی

یک فرد یهودی در مدینه انگشترش را گم کرد و مسلمانی این انگشتر را یافت.

انگشترش، گران قیمت بود و مسلمان پرسان پرسان یهودی را پیدا کرد. گفت: آقا! این انگشتر مال شماست؟ یهودی گفت: بله، در حالی که انگشتر را تحویل می داد، یهودی گفت: چند سؤال دارم، نخست اینکه آیا می دانستی این انگشتر قیمتش چقدر است؟ گفت: بله، انگشتر گران قیمتی است. دوم اینکه آیا می دانستی من یهودی ام؟ گفت: بله، شوم اینکه آیا نیاز مالی نداشتی؟ گفت: اتفاقاً وضع چندان خوبی ندارم. یهودی گفت چرا این را برای خودت نفروختی؟ فرد مسلمان گفت: اتفاقاً در این فکر هم بودم، زمانی که در مسیر می آمدم در این فکر هم بودم که آن را بفروشم و پولش را برای خودم بردارم؛ اما یک وقت به ذهنم افتاد فردای قیامت وقتی که موسی بن عمران یک طرف می نشیند و رسول خدا نیز حضور دارد وقتی من و تو را می آورند و رو به روی آن دو بزرگوار قرار می دهند، اگر حضرت موسی رو کند به پیغمبر آخرالزمان و بگوید این مسلمان و پیرو شما بود، انگشتر یک یهودی پیرو مرا پیدا کرد، چرا این را برداشت و استفاده کرد؟ پیغمبر باید سرش را پایین اندازد. نخواستم فردای قیامت رسول خدا (ص) به خاطر این عمل من در مقابل موسی (ع) سرش را پایین اندازد و نتواند پاسخ گو باشد.
ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 اسفند 26 توسط منبر مکتوب

حجت الاسلام رفیعی

سخنان و کلمات زهرای مرضیه (ع) که در فرصت کوتاهی پس از رحلت پدرش در طی ملاقات های خصوصی و عمومی صورت پذیرفته، حاوی یک دنیا مطلب است. حضرت با این سخنان، علل انحراف و نقاط ضعف مردم و جامع? پس از رسول خدا را بیان کرده است. یکی از این خطبه ها در جمع زنان مهاجر و انصار و دیگری در مسجد، حول مسأل? فدک ایراد گردید. گفت و گوهای نسبتاً طولانی با محمود بن لبید و ام سلمه دارد که اگر این مجموعه را جمع کنیم، می بینیم که حضرت در این دو سه ماه آخر عمر تلاش های فراوانی انجام داد تا به مردم بفهماند که نقاط ضعف جامعه در چیست، و چرا امام نور (امیرالؤمنین) کنار زده شد. زمانی که به خان? حضرت حمله شد، فرمود: «مَا هَذِهِ الْجُرْأَةُ عَلَی اللهِ وَ عَلَی رَسُولِه؟» چطور جرأت کردید که به خدا و پیغمبر بتازید؟ این رفتار شما جرأت بر خدا و پیغمبر است و در ادامه فرمود: «تُرِیدُ أَنْ تُطْفِیَ نُورَ الله»؛[2] شما می خواهید نور خدا روشن نباشد و آن را خاموش کنید. در طی تلاش های این دو سه ماه، حادثه آفرینان بعد از رسول خدا را افشا و برملا کرد. در ادامه بحث با توجه به سخنان حضرت، منشأ انحرافِ بعد از پیامبر را پی می گیریم.

علت انحطاط مسلمین بعد از رسول خدا

پیروی از شیطان

حضرت زهرا در خطبه اش، یکی از نقاط ضعف جامع? مسلمانان را پیروی از شیطان می داند و می فرماید: «وَ أَطْلَعَ الشَّیْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ». حضرت شیطان را به لاک پشت تشبیه کرده است. لاک پشت زمانی که خطری او را تهدید می کند، می رود در لاک خودش قرار می گیرد، پس از اینکه در میان? لاک خود مقداری صبر می کند، آهسته آهسته سرش را بیرون می آورد، اگر دید خطری نیست به راه می افتد، در غیر این صورت دوباره سرش را میان لاک خودش فرو می برد.

حضرت زهرا شیطان را تشبیه به لاک پشت کرده و خطاب به مردم می فرماید: تا پیغمبر زنده بود شیطان در لاک خودش بود و جرأت نمی کرد از آن بیرون بیاید، زیرا برای شیطنت میدان پیدا نمی کرد؛ اما پیغمبر که از دنیا رفت، شیطان سرش را از لاک بیرون آورد «هَاتِفاً بِکُمْ»؛ شماها را صدا کرد و دید شرایط فراهم است «فَأَلْفَاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِیبُونَ لِهُتَافِ الشَّیْطَانِ الْغَوِیِّ»؛ شما پاسخگوی ندای شیطان بودید.

بنابراین، حضرت یکی از مشکلات جامع? پس از رسول خدا را پیروی از شیطان می دانست، حاکم می گردند که «جُثَّتُهُمْ جُثَّةُ الآْدَمِیِّینَ وَ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّیَاطِین»؛[3] دارای قلب شیطانی اند در حالی که چهر? انسانی دارند.

حربه های شیطان

شیطان، حربه ها و سلاح هایی برای انحراف انسان دارد که قرآن مجید می فرماید: از گام ها و حربه های شیطان پیروی نکنید، «لا? تَتَّبِعُوا خُطُو?اتِ الشَّیْط?انِ».[4] شیطان هفت گام، سلاح و حربه دارد و ما باید طبق دستور قرآن از آنها پرهیز کنیم. «خطوات» جمع «خطوه» به معنی گام است. بنابراین طبق آموز? قرآنی باید پایمان را جای پای شیطان نگذاریم.

شیطان بر کسی مسلط نیست و بشر اختیار دارد و می تواند انتخاب کند؛ «لَیْسَ لَهُ سُلْط?انٌ عَلَی الَّذینَ مَنُوا»؛[5] بر کسانی که ایمان دارند او نمی تواند سلطه داشته باشد. به ترتیب این هفت حرب? شیطان را بر می شمارم با این توضیح که این هفت حربه در کسانی که با حضرت زهرا در افتادند یکجا مورد استفاده قرار گرفت.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 اسفند 26 توسط منبر مکتوب

حجت الاسلام رفیعی

بحث ما در این روزها در این مجلس نورانی، در رابطه با خطب? فدکیه حضرت زهرا (ع) بود. عرض شد که در این اثر گرانسنگ و ارزشمند، حضرت با استناد به آیات قرآن، استدلال هایی را بیان فرموده اند و به مسئل? ولایت، امامت و انحراف هایی که در جامع? آن روز پیش آمده، اشاره کرده اند.

حضرت زهرا در هم? زندگی اش با قرآن مأنوس بود در حدی که یکی از وصیت هایش این بود که یا علی! وقتی مرا به خاک می سپاری برایم قرآن بخوان![2]

اکنون بررسی آیاتی را که حضرت در این خطبه، به کار گرفته اند پی می گیریم.

تفسیر آیه 50 سور? مائده

امروز به آیه ای از قرآن اشاره می کنم که آن را حضرت زهرا در مسجد در مقابل زن و مردی که در یک جَوِّ خاصی آمده بودند، قرائت فرمودند: «أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْمًا لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ».[3] معنای آیه این است که ای مردم! آیا شما براساس احکام جاهلیت حکم می کنید؟ ببینید عزیزان! کلم? جاهلیت از جهل در مقابل علم گرفته شده است. جاهلیت به چه می گویند؟ آقایان مورّخی مثل آقای دکتر «جواد علی» کتابی دارد به نام«المفصل فی التاریخ العرب» ایشان در این کتاب 100 یا 150 سال قبل از اسلام را جاهلیت می نامد.

قبل از اسلام ویژگی هایی در جامعه رواج داشت و مردم اعتقاداتی نیز داشتند. اساس و هست? این اعتقاد «وَمَا یُهْلِکُنَا إِلَّا الدَّهْرُ»[4] بود. بدین معنی که قیامتی در کار نیست و ما به دنیا می آییم و از دنیا می رویم، سرشت روزگار این طور مقدر شده است. عقید? عده ای از آنها بت پرستی بود و خرافات عجیبی در جامعه پیش از اسلام وجود داشت که هنوز متأسفانه در جوامع گاهی دیده می شود که همان ها حاکمیت دارد. به طور مثال آن ها وقتی می خواستند باران ببارد، چوبی را به دنبال گاو می بستند و آن را آتش می زدند و حیوان نعره می زد و فرار می کرد، وقتی حیوان می دوید آتش جرقه می زد؛ آن ها می گفتند این نعره و جرقه را ما به فال نیک می گیریم که باران می آید.

کارهای نیکی که انجام می دادند و نوع قربانی ها و نوع برخوردهایشان خرافاتی بود بالاخره از نظر اعتقادی این طور بودند.

از نظر رسوم و عادت، رفتارهای غلطی در بینشان رایج بود. تعصبات عجیبی داشتند؛ مثلاً می گفتند: بهترین داماد قبر است و وقتی دختر را دفن می کنی این بهتر از آن است که بزرگش کنی و به شوهر بدهی! اینکه بهترین داماد قبر است ضرب المثل بود در میان اعراب جاهلی. نگاهشان به زن کاملاً منفی بود، نه حق رأی برای او قائل بود، نه در آمار آنها را جزء زندگان به شمار می آوردند، نه علم به آنها یاد می دادند و نه تعداد زوجات حد و اندازه داشت.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 اسفند 26 توسط منبر مکتوب

حجت الاسلام رفیعی

در این چند روز از ایم شهادت حضرت صدیقه طاهره، زهرای مرضیه بحثی دربار? تفسیر آیاتی که در خطبه فدکیه آمده است داشتیم. آن حضرت در این خطبه به بیش از 20 آیه استشهاد فرموده اند که این آیات را در این روزها مطرح و دلیل استفاد? حضرت زهرا از انها را بیان می کنیم.

البته بزرگانی همچون مرحوم سید شرف الدین در «النَصُّ وَ الاِجتِهاد» به مباحث تفسیری خطبه حضرت زهرا (ع) اشاراتی کرده اند و مرحوم مجلسی نیز در «بحارالانوار» به مباحث تفسیری این خطبه اشاراتی دارد.

اهمیت خطب? فدکیه

یک زن داغ دیده خطبه ای به این زیبایی و در این حد فصاحت و بلاغت و نظم ایراد کرده است! در این خطبه، فلسف? احکام و آثار نماز، عدالت، جهاد و حج و نیز اهداف اسلام و پیامبر اکرم (ص) بیان شده است.

دیروز یکی از آن آیات را گفتم دو آیه دیگر را امروز عرض می کنم که عبارتند از آیات 49 و 128 سور? توبه. علت اینکه حضرت زهرا (ع) این دو آیه را انتخاب کرده است پس از قرائت آیات عرض خواهم کرد.

ویژگی های پیغمبر (ص)

حضرت زهرا (ع) در اواسط خطبه فرمودند: «لَقَدْ ج?اءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ م?ا عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ». در این آیه پیغمبر (ص) با چهار ویژگی معرفی شده است:

1-     «رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ»؛ این پیغمبر از جنس شماست، با شما و از میان شما مردم است. هیچ کس به پیغمبر نگفت شما از یک جای دیگر آمدی.

2-     «عَزیزٌ عَلَیْهِ م?ا عَنِتُّمْ» پیغمبری که درد شما را درد خود می داند، به مریض سر می زند، تشییع جنازه شرکت می کند، به کسی که اولاد دار می شود تبریک می گوید، برای فقیر غذا می برد و...

3-     «حَریصٌ عَلَیْکُمْ» به شما حریص است. «حرص» صفت بدی است مگر اینکه در کار خیر باشد؛ مثلاً حرص در علم خوب است و در مال خوب نیست، حرص در تقوا براساس تعبیر قرآنی «حَقَّ تُق?اتِهِ»[2] خوب است. هر چه می توانید تقوا پیشه کنید.

پیغمبری که برای مردم غصه می خورد، این پیغمبر تازه از دنیا رفته است. این خحرف ها یادشان نرفته است، پیامبری که «بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ»[3] با مؤمنان مهربان و رئوف است، شما را دوست دارد، هنگام جان دادن لب های مبارکش تکان می خورد و می فرمود: «اللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِی فَإِنَّهُمْ لا? یَعْلَمُونَ».

چرا حضرت زهرا این آیه را خواند؟ حضرت می خواهد بگوید، این پیغمبری را که خداوند این قدر از او تعریف کرده و فرموده است: احترامش کنید، صدایتان را از صدای او بالاتر نبرید و به نام صدایش نزنید، استشهاد این است: «فَإِنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِی دُونَ نِسَائِکُمْ» اگر دقت کنید، این پیغمبر بابای من است، نه بابای زن های شما و نه بابای دختران شما! این پیغمبر کیست؟ در این عالم پس از پیغمبر غیر از من چه کسی می تواند بگوید من فرزند رسول خدا هستم؟ پیغمبر (ص) پس از رحلتش غیر از فاطمه (ع) دختری نداشت. اگر دختری هم داشته در زمان حیات پیغمبر (ص) همه از دنیا رفته بوده اند؛ زینب از دنیا رفت، رقیه از دنیا رفت.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 اسفند 26 توسط منبر مکتوب

حجت الاسلام رفیعی

در این چند روزی که خدمت شما هستم، قرار است مباحثی را دربار? خطبه فدکیه ارائه کنم. عرض کردم حضرت به بیش از 20 آیه از قرآن را در این خطبه استشهاد کرده است. این خطبه به بهان? سرزمین فدک ایراد شده است که در قدیمی ترین منابع ما مثل «بِلاغَاتُ النِّسَاء» و «شافی» اثر سید مرتضی آورده شده است. حضرت در هاله ای از حجاب «لَاثَتْ خِمَارَهَا وَ أَقْبَلَتْ فِی لُمَةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِها» به مسجد آمد و این خطبه را در دفاع از ولایت الله ایراد فرمود.

یک وقتی خدمت آیت الله صافی بودم، ایشان فرمودند: این خطبه منحصر به فرد و از انحصارات فاطمه زهرا (ع) است و کسی غیر از او نمی توانست آن را ایراد کند.

به امیرالمؤمنین اجاز? دفاع نمی دادند؛ چون طرف نزاع بود و دیگران مثل سلمان، مقداد، ابوذر و هر کس دیگری که می خواست دفاع کند، جلویش را می گرفتند و نمی گذاشتند صحبت کند؛ اما پیغمبر فاطمه زهرا را به قدری احترام کرده بود که دیگر کسی نمی توانست عظمت او را انکار کند. حضرت (ع) با این جایگاهی که در جامعه داشت، وظیف? خود می دانست از حق مظلوم (غصب حکومت) دفاع کند و به نحو احسن نیز دفاع کرد.


ادامه مطلب




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 اسفند 26 توسط منبر مکتوب
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin