بسمه تعالی
سخنرانی حجت الاسلام ماندگاری
اگر خدای ناکرده قوای درونی ماتحت امر نفس اماره قرارگیرد قطعا بدانیم قوای درونی ماحال و هوای یزیدی داردپس چگونه نام مقدس امام حسین(علیه السلام) را به زبان بیاوریم.
آنچه که گفته می شود انقلاب نیاز به عوض کردن دین ،دید وباور دارد و در چهار محور باید دید ما عوض شود .
دید ما به جای اینکه ظاهری باشد باطنی شود.به جای دنیای اخروی شود .به جای مادی معنوی شود وبه جای توجه به جسممان به روحمان توجه کرد.
زندگی انسان می تواند دو خط موازی یا دو منطبق باشد.امام علی(علیه السلام)می فرمایند:خوشا به حال آنهایی که زندگیشان دو خط منطبق است
مثال:بعضی ها زندگیشان دو خط موازی است.یعنی دریک مسیر زندگی می کنند ،گاهی وقت ها هم بندگی می کنند. خوابشان در مسیر زندگی اش است اصلا خوابش رنگ خدایی ندارد هر جور خوابید خیلی براش مهم نیست شرایطی ندارد بندی ندارد ،صبح که بیدار می شود می آید درمسیر بندگی اگر قبل از آفتاب بیدار شود دو رکعت نماز درجاده بندگی می خواند،زود می آید درجاده زندگی صبحانهاش را می خورد از خانه خارج می شود می رود دنبال کارش نه در صبحانه اش کاری با خدا دارد هر چی بخورد هر جور بخورد با هر آدابی خورد قید و بندی ندارد خیلی برایش مهم نیست از خانه بیرون می آید رفت و آمد به مسیر کار به مسیر اداره اش باز در مسیر زندگی اش قیدی ندارد با چه ماشینی برود چطور برود ظهر که اذان می گویند یا شاید که عصر شود هشت رکعتی در راه بندگی می خواند باز سریع بر می گردد به جاده زندگی نهاری بخورد و استراحتی بکند شب هم همین وضعیت سری به جاده بندگی می زند و هفت رکعتی نماز بخواند باز دنبال کار و کاسبی خودش،سالی یک بار هم سالی یک ماه هم روزه بگیرد در جاده بندگی و سالی ده روز هم در جاده بندگی عزاداری بکند گاهی وقت ها هم ولادتی شهادتی یک سری به جاده بندگی بزند اما عمده مسیر حیاتش در جاده زندگی است بیش از هر کسی انسان به خودش ضرر می زند چون گاهی وقت ها بین زندگی و بندگی تعارض است این دو با هم همخوانی ندارند کسی که می خواهد انقلاب در وجودش ایجاد شود باید این دو جاده را به هم نزدیک کند تا لحظه ای که به هم منطبق شود مسیر زندگی و بندگی یکی باید باشد یعنی چی؟ ما چطور می توانیم خوراکمان را حسینی کنیم تفریهمان را حسینی کنیم یک روایت می خواهم که نتیجه انقلاب در مسیر عادی زندگی ماست بعدبیان می کنیم که این وضعیت عادی اگر توجه نکنیم چه طور می شود.اگریک سری چیز ها رعایت نشود صحنه عاشورا دوباره تکرار می شود چکار کنیم جاده بندگان خدا یاران اباعبدالله الحسین یاران عاشورایی امام زمان(عج)کسانی هستند که سعی می کنند جاده زندگی و جاده بندگی شان بر هم منطبق باشد یعنی تمام عمرشان بندگی باشد بندگی با زندگی چه فرقی می کند؟ بندگی همان زنگی است که همه اش رنگ خدا زدند با استفاده از روایت امیرالمومنین که می فرماید: صلاتکم ای اعمالکم یا می فرمایند: اعمالکم ای صلاتکم مردم کاری کنید که همه زندگیتان بشود نمازیعنی چی همه زندگی بشود نماز یعنی من همه ی کار و کاسبی خودم را تعطیل کنم برم گوشه مسجد یک سجاده بندازم دائما نماز بخوانم نه،یعنی همزمان که نمازتان چهار نکته دارد یک نماز طهارت می خواهد شما بیاید به تمام وضعیت زندگیتان طهارت بدهید یعنی خواب من هم با وضو باشد غذای من هم طهارت داشته باشد یعنی غذای من لقمه اش پاک باشد تفریح من هم طاهر باشد اولا یک معنی اش این است که در همه زندگی با وضو باشم دوم این که رفیق هایم پاک باشند تفریحی که می خواهم بروم منظرهایش پاک باشد فیلمی که می خواهم نگاه کنم طهارت شرط اول است این فیلم اگر صحنه نجس داشته باشد شما را از یاد خدا غافل میکند صحنه ای که برای مرد و زن حرام است این فیلم پاک نیست رفیقی که تو را از یاد خدا دور می کند نجس می شه نه نجس فقهی که اگر دست به آن بزنی دستت را باید آبکشی کنی نه.
اولین شرطی که در تمام برنامه های زندگی ام در درس خواندم خوردنم و... باید رعایت کنم طهارت است کارم را هم رنگ خدایی بدهم .چهار نکته در نماز است را رعایت کنم در زندگی ام اول نیت دوم طهارت اداب نماز چهارم نماز امام دارد اگر این چهار مورد را رعایت کنیم زندگی درست می شوداگر این طور شد حیات و ممات من حسینی می شود الآن که در مجلس روضه هستم زندگیم حسینی است ولی بعد از صفر دوباره زندگیم یزیدی شود خودم پیش امام حسین خجالت نمی کشم هیچ کس از شما که در مجلس امام حسین هستید گله نمی کند ولی فردا در مجلس عروسی چی؟در کنار دیا چی؟اگر آنجا آدم دیگری شدم من نمی دانم حقیقت من این هست یا آن؟و دچار تعارض می شوم من اگر بخواهم تمام زندگی ام حسینی شود باید چهار نکته را در نماز رعایت کنم بعضی از ماشین نشستن ها حرام است ماشین کوچک است خانم میشینه آقا هم هست تنشان به تن هم می خورد حرام است در غذا خوردنم هم با وضو باشم هم حرام و حلال را رعایت کنم حتی در بازی کردنم هم باید رعایت کنم بازی شرط بازی نکنم در فوتبال اگر فحش ناموس بدهم می شود حرام.طهارت در تفریح داشته باشم چشمم به ناموس مرم نیافتد توی پارکم دیوار نداره ولی چشم هایم را می توانم کنترل کنم اداره می روم اگر ساعت کاری من هفت ساعت باشد و من کمتر کار کنم لقمه من حرام است طهارت از بین رفته در کارش طهارت را رعایت نمی کنه آن وقت در عزاداری ها هم شرکت می کنه ،این ها تناقض است من اگر به این روایت امام علی(علیه السلام) رعایت کنم همه کارهای من مثل نماز است می توانم تفریح بروم پارک بروم و.... ولی با طهارت شرط این که اعمالم ثواب نماز را بدهند اگر این جور عمل کنیم ثواب نماز می گیرد همه کارهایمان.
شرط دوم نیت نیتم را درست کنم من الآن می خواهم سر کار بروم به چه نیت برای این که سر مردم را کلاه بگذارم حق کسی را ندهم نه خدایا به من قدرت دادی در حد توانم یک لقمه نان حلال در بیاورم ،کار کسی را راه بیاندازم این ثواب نماز که بالاتر ثواب جهاد فی سبیل الله را می دهند مغازم را با وضو باز می کنم مسیر راهم را با وضو می روم بسم الله الرحمن الرحیم هم می گویم نیتم این است هم کار بکنم برای رزق حلال هم کار بکنم برای راه انداختن کار مردم کسی که نیتش این است در اداره به مردم نمی گوید امروز برو فردا بیا در مغازه سر مشتری را کلاه نمی گذارد چون نیتش کار راه انداختن مردم است حتی روایت داریم شما دارید گوشت و نان آذوقه برای خانه می آوری بگویید خدایا دارم می آورم چهار تا بنده تو بخورند حتی نیت کنی خیرات اموات خداوند پواب اموات را به ما می دهد خداوند می خواهد مفت مجانی به ما ثواب بدهد ولی ما آنقدر ناشی شدیم مفت مجانی گناه جمع می کنیم ولی ثواب جمع نمی کنیم چون زندگی مان بر بندگی منطبق نیست نیتم همباید پاک باشد یکی درس می خواند آخوند کاسب شود یکی درس می خواند پزشک کاسب شود و....پس چکار کنیم مگر درآمد نمی خواهیم نیت کنم درس بخوانم معلوماتم زیاد شود مدرک بگیرم گره ای از اسلام و مسلمین بردارم تو در کارت تقوی داشته باش نیتت را خدایی بکن من از جایی که فکرش را هم نمی کنی روزیت را می رسانم.
امام علی (علیه السلام)می فرماید :آنهایی که درس می خوانند چهار ویژگی باید داشته باشند که علم او نور است وگرنه ظلمت است علم نوریست که در قلب بعضی ها می گذارم که راه نه تنها برای خودشان روشن می شود راه دیگران هم روشن می شود علم بالاترین حجاب بین من و خدا می شود چون علمم بالتر می رود متکبر می شوم از خدا دور می شوم.
هر علمی که برای رضای خدا باشد چهار علامت دارد
1-هر چه علمش بیشتر باشد ذلت نفسانی او بیشتر شود حضرت فاطمه(سلام الله علیه)در دعا هایشان می فرمودند:خدایا من را در خودم بشکن .باید پا روی خود گذاشت.
2- هر چه علمش بیشتر باشد خوف او از خدا بیشتر شود خودش را در برابر قدرت خدا هیچ ببیند.
3- هر چه علمش بیشتر باشد تواضعش در میان مردم بیشتر باشد.امام خمینی وقتی به حرم حضرت علی(علیه السلام)می رفتند عبای خود را بر سر می کشیدند آمصطفی می فرمودند آقا شما مرجع تقلید هستید اجازه بدهیدبا تشریفات برویم ایشان فرمودند:در خانه حضرت علی(علیه السلام) همه عوام هستند برای این خانه کسی قیاافه نمی گیرد.
4- هر چه علمش بیشتر باشد تلاش فرد برای خدمت به اسلام و مسلمین بیشتر شود. متا سفانه بعضی ها هر چه علمشان بیشتر باشد فاصله شان از مردم بیشتر می شود
اگر دانشجوی ما دانش آموز ما نیتش الهی باشد نباید وقتی به جایی رسید فخر بفروشد.
2ما در همه اعمالم نیتم خدایی باشد وقتی غذا می خورم با وضو باشد، بسم الله الرحمن الرحیم بگوییم ،لقمه حلال باشد،آداب غذا خوردن را رعایت کنم ونیتم این باشد که خدا یا می خورم تا جسمم قوت پیدا کند هم عبادت تو کنم هم خدمت به مردم.کسی که با این نیت می خورد اسراف نمی کند ،اذا بلغت الحلقوم نمی خورد.
بعضی ها می گویندبخورید و بیاشامید تا منفجر شوید.کسی که نیتش الهی شود آنقدر نمی خورد تا خرفت شود خپل شود.تفریحمان را هم خدایی کنیم کنار دریا می رویم پارک می رویم وقت اذان هم نمازمان را می خوانیم ریا هم نمی شود.شیطان جایی سفره اش را پهن می کند که نیت الهی نباشد.
امام در چهل حدیثش می فرماید شیطان سگ درگاه خداست ،سگ با آشنای صاحب خانه کاری نداردسعی کنیم از آشناهای خدا بشویم .نیت هایمان را خدایی کنیم هر کار و کاسبی که راه انداختیم هدف راه انداختن کار دیگران باشد پس خدا کمک می کند و می شود عبادت .
آداب کارها را بدانم وقتی می خواهم بخوابم وضو بگیرم روبه قبله بخوابم بخوابم شیطانی نخوابم سه تا سوره توحید بخوانم یک شهادتین را هم می گم الهم اغفر للمومنین هم میگم، این کار هم عبادت است آداب تفریح اگر غذای ما بو بدهد کمی به بغل دستی بدهیم که اگر بوی غذا به بچه خورد و دلش خواست ما گناه کردیم. آداب را بلد نیستم بی برکتی در زنگیمان می آید این ها به خاطر این هست که زندگی از بندگی فاصله ا ش زیاد شده است.چهارمین شرطی که اعمال ما بشود نماز و عبادت این است که امام وقبله داشته باشیم یعنی چی ؟یعنی مهم خیابان را رو به قبله بسازیم مغازه ها را رو به قبله بسازیم .نه،قبله یعنی رو به سوی خدا باشد یعنی ای مردم کاسبی تان رو به خدا باشد رانندگی تان رو به خدا باشد .
درباره وبلاگ
