سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منبر مکتوب

ب : بزار از زید بن یثیع   :

حدثنا یوسف بن موسی قال نا عبید الله بن موسی عن فطر بن خلیفة عن أبی إسحاق عن عمرو ذی مر وعن سعید بن وهب وعن زید بن یثیع قالوا سمعنا علیا یقول نشدت الله رجلا سمع رسول الله صلی الله علیه وسلم یقول یوم غدیر خم لما قام فقام إلیه ثلاثة عشر رجلا فشهدوا أن رسول الله صلی الله علیه وسلم قال ألست أولی بالمؤمنین من أنفسهم قالوا بلی یا رسول الله قال فأخذ بید علی فقال من کنت مولاه فهذا مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وأحب من أحبه وأبغض من أبغضه وانصر من نصره واخذل من خذله .

ابو اسحاق از عمرو بن ذی مرّ ، سعید بن وهب و زید بن یثیع به اتفاق روایت کرده اند که از حضرت علی علیه السّلام شنیدیم که فرمود: شما را به خدا سوگند، اگر کسی از شما از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در روز غدیر خم آن چه را درباره من فرموده ، شنیده است ، شهادت خود را اعلام نماید . سیزده تن از حاضران از جای برخواستند و شهادت دادند که از آن حضرت صلّی اللّه علیه و آله شنیدیم که فرمود : مگر نه این که من از جان مؤمنان سزاوارتر از خود آن ها هستم ؟ مردم فرموده آن حضرت را تصدیق کردند . در این هنگام دست علی علیه السّلام را گرفت و فرمود :

«من کنت مولاه فعلیّ مولاه اللهمّ وال من والاه و عاد من عاداه و احبّ من احبّه و ابغض من ابغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله» .

البزار ، أبو بکر أحمد بن عمرو بن عبد الخالق (متوفای292 هـ) ، البحر الزخار (مسند البزار) ج 3 ، ص 35 ، ح786 ، تحقیق : د. محفوظ الرحمن زین الله ، ناشر : مؤسسة علوم القرآن ، مکتبة العلوم والحکم - بیروت ، المدینة الطبعة : الأولی ، 1409هـ.

 


هیثمی بعد از نقل این روایت می گوید :

رواه البزار ورجاله رجال الصحیح غیر فطر بن خلیفة وهو ثقة .

این روایت را بزار نقل کرده و راویان آن راویان صحیح بخاری هستند ، غیر از فطر بن خلیفه که او نیز مورد اعتماد است .

الهیثمی ، علی بن أبی بکر (متوفای 807 هـ) ، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ، ج 9 ، ص 105 ، ناشر : دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی - القاهرة ، بیروت - 1407هـ .

ج : طبرانی از حبشی بن جنادة :

حدثنا الْحُسَیْنُ بن إِسْحَاقَ التُّسْتَرِیُّ ثنا عَلِیُّ بن بَحْرٍ ثنا سَلَمَةُ بن الْفَضْلِ عن سَلْمَانَ بن قَرْمٍ الضَّبِّیِّ عن أبی إِسْحَاقَ الْهَمْدَانِیِّ قال سمعت حَبَشِیَّ بن جُنَادَةَ یقول سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم یقول یوم غَدِیرِ خُمٍّ اللَّهُمَّ من کنت مَوْلاهُ فَعَلَیٌّ مَوْلاهُ اللَّهُمَّ وَالِ من وَالاهُ وَعَادِ من عَادَاهُ وَانْصُرْ من نَصَرَهُ وأَعِنْ مُنْ أَعَانَهُ

حبشی بن جناده می گوید: در غدیر خم از رسول خدا شنیدم که می فرمود: اللهم من ...

الطبرانی ، سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم (متوفای360هـ) ، المعجم الکبیر ، ج 4 ، ص 16 ، ح3514 ، تحقیق : حمدی بن عبدالمجید السلفی ، ناشر : مکتبة الزهراء - الموصل ، الطبعة : الثانیة ، 1404هـ - 1983م .

هیثمی بعد از نقل این روایت می گوید :

رواه الطبرانی ورجاله وثقوا

این روایت را طبرانی نقل کرده است و همه راویان آن مورد اعتماد هستند.

الهیثمی ، أبو الحسن علی بن أبی بکر (متوفای 807 هـ) ، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ، ج 9 ، ص 106 ، ناشر : دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی - القاهرة ، بیروت - 1407هـ .

جهل ابن تیمیه به مفاهیم قرآن و سنت :

اگر کسی بخواهد با معیارهای ابن تیمیه و همفکران او ، مسائل اسلامی و واژه های قرآنی را بررسی کند ، اصلا عجیب نیست که بگوید این دعای رسول خدا به اجابت نرسیده است ؛ چرا که اساساً معیار ابن تیمیه و همفکران او با معیارهای قرآنی و الهی تفاوت اساسی دارد .

از دیدگاه ابن تیمیه ، هرکس در میدان جنگ بر دیگری غلبه ظاهری پیدا کرد ، سربازان دشمن را کشت و بر امور مردم مسلط شد ، پیروز میدان لقب گرفته و خداوند این شخص را نصرت و یاری کرده است .

این سخن ابن تیمیه ثابت می کند که او با مفاهیم و معانی قرآن و واژه های سنت نبوی ، کاملاً بیگانه است و معنای «نصرت و خذلان» را از دیدگاه قرآن درک نکرده و فقط معنای لغوی آن را که همان پیروزی و غلبه ظاهری ، سلطه بر امور مردم ، ظلم و ستم ، کشتن نیکان و ... باشد فهمیده است ؛ از این رو ، طبیعی است که با معیارهای ابن تیمیه و همفکران او ، معاویه پیروز میدان جنگ لقب بگیرد و امیر مؤمنان و پیروان آن حضرت شکست خورده میدان .

این تفسیر از «نصرت و خذلان» فقط اختصاص به جنگ امیر مؤمنان علیه السلام با معاویه ندارد ؛ بلکه همفکران ابن تیمیه همین تفسیر را در باره جنگ حسین بن علی علیه السلام با یزید نیز داشته اند و او را «کشته شمشیر جدش» دانسته اند . به عنوان نمونه شهاب الدین آلوسی در تفسیر روح المعانی می نویسد :

وأبو بکر بن العربی المالکی علیه من الله تعالی ما یستحق أعظم الفریة فزعم أن الحسین قتل بسیف جده صلی الله تعالی علیه وسلم وله من الجهلة موافقون علی ذلک .

ابن عربی بزرگترین تهمت و جسارت را در حق حسین روا داشته که نادانان دیگری هم در این جسارت او را همراهی کرده اند وی می گوید : حسین با شمشیر جدش رسول خدا کشته شد.

و باز در ادامه می نویسد :

قال ابن الجوزی علیه الرحمة فی کتابه السر المصون: من الأعتقادات العامة التی غلبت علی جماعة منتسبین إلی السنة أن یقولوا : إن یزید کان علی الصواب وأن الحسین رضی الله تعالی عنه أخطأ فی الخروج علیه .

یکی از مسائل شائع در بین گروهی از اهل سنت که جنبه اعتقادی هم گرفته این است که می گویند : حرکت و عمل یزید در برابر حسین صحیح و درست بود و این حسین بود که در قیامش علیه یزید اشتباه کرد.

الآلوسی البغدادی ، العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود (متوفای1270هـ) ، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی ، ج 26 ، ص 73 ، ناشر : دار إحیاء التراث العربی - بیروت .

این منطق ، منطق بنی امیه در سنجش حقایق و مسائل اسلامی بود ، و کسی که این منطق اموی را که گفته اند: «السلطان ظل الله فی الأرض ؛ حاکم سایه خدا در زمین است » بار دیگر احیاء کرد ابن تیمیه بود،  آنان با این معیار خود ساخته ، پیروزی جباران و سفاکان را در جنگ ها نصرت و یاری خداوند می دانند ؛ و حال آنکه این منطق نه با مشیت و وعده های الهی سازگاری دارد و نه با  اصول و معیارهای نظاهم سیاسی اسلام ؛ پس در حقیقت چنین منطق و تفکری از نگاه دین باطل است .

زیرا خداوند ، نصرت و یاری را همواره از آنٍ انبیاء الهی علیهم السلام و خذلان و خواری را سرنوشت همیشگی دشمنان آن ها می داند . با آن که اکثر انبیاء از دشمنان خود در ظاهر شکست خورده و حتی جان خود و بسیاری از یاران و پیروان خود را از دست داده اند ؛ اما خداوند آن ها را پیروز حقیقی می داند .

خداوند در باره نصرت پیامبران خود می فرماید :

إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهاد . غافر / 51 .

ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده اند ، در زندگی دنیا و (در آخرت) روزی که گواهان به پا می خیزند یاری می دهیم !

و در آیه دیگر خطاب به کافرانی که یاران رسول خدا را ضعیف و کم می شمردند ، می فرماید که به زودی معلوم می شود که چه کسی یاوران ضعیف تر و کمتری خواهد داشت :

حَتیَّ إِذَا رَأَوْاْ مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَ أَقَلُّ عَدَدًا . الجن / 24 .

(کار شکنی کفّار هم چنان ادامه می یابد) تا آنچه را به آنها وعده داده شده ببینند آن گاه می دانند چه کسی یاورش ضعیفتر و جمعیّتش کمتر است !

و با این که ظاهراً کفار قریش در جنگ احد بر لشکر مسلمانان پیروز شده بودند ؛ اما منطق قرآن ، قریشیان را شکست خورده واقعی می داند و عذاب جهنم را به آن ها وعده می دهد :

قُلْ لِلَّذینَ کَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِلی جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهادُ . آل عمران / 12 .

به آنها که کافر شدند بگو : (از پیروزی موقت خود در جنگ احُد ، شاد نباشید !) به زودی مغلوب شده و سپس (در رستاخیز) به سوی جهنم ، محشور خواهید شد . و چه بد جایگاهی است !

اگر بخواهیم با معیارهای بنی امیه و ابن تیمیه وقایع جنگ احد را بسنجیم ، باید رسول خدا را شکست خورده و کفار قریش را پیروز میدان و منصور خداوند بدانیم ؛ چرا که پیروزی ظاهری با آن ها بود ؛ اما منطق قرآن ، أبو سفیان ها را شکست خورده و رسول خدا را پیروز میدان احد می داند .

معیار و منطق قرآن در شکست و پیروزی این است که انبیاء و پیامبران و نیز مؤمنان و پیروان آن ها همواره پیروز هستند ؛ هرچند که به ظاهر در برابر لشکر کفر شکسته خورده باشند .

بنابراین حسین بن علی علیهما السلام با خون خود بر یزید پیروز شد ، انقلابش را جاودانه ساخت و پیامش را به گوش همه آزاد اندیشان جهان تا قیام قیامت رساند ؛ هر چند که با معیارهای بنی امیه ، ابن تیمیه و همفکران او مغلوب لشکر یزید شدند و جان خود و یارانش را از دست دادند .

بر اساس همین منطق است که خداوند هابیل را می ستاید و از او با تکریم و تعظیم یاد کرده و کردار و رفتار او را الگوی دیگران معرفی می کند ؛ اما وقتی از قابیل سخن می گوید او را بازنده و زیانکار واقعی می داند :

فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرین . المائده / 30 .

نفس سرکش، کم کم او را به کشتن برادرش ترغیب کرد (سرانجام) او را کشت و از زیانکاران شد .

با این که قابیل به ظاهر پیروز و موفق شده بود که وجود فیزیکی برادرش را از میان بردارد ؛ اما از دیدگاه قرآن قابیل شکسته خورده و هابیل پیروز شده است .

با توجه به آن چه گذشت می گوییم :

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم از خداوند می خواهد که نصرت و یاری الهی و ربانی خود را برای کسانی قرار دهد که امیر مؤمنان علیه السلام را یاری و با آن حضرت در مقابل دشمنانش ایستادگی می کنند ، و از آن طرف خذلان و خواری دنیوی و اخروی خود را نصیب کسانی نماید که در مقابل امیر مؤمنان ایستادند ، بیعت با او را شکسته و در صف دشمنان آن حضرت قرار گرفتند .

جنگ امیر مؤمنان با ناکثین ، قاسطین و مارقین به دستور خداوند بود :

طبق آن چه از منطق قرآن دانستیم ، به این نتیجه می رسیم که امیر مؤمنان علیه السلام پیروز واقعی جنگ های سه گانه با ناکثین ، قاسطین و مارقین بوده و خداوند او و یارانش را نصرت و یاری کرده ؛ هر چند که در ظاهر معاویه توانسته باشد حکومت را به دست بگیرد ؛ چرا که امیر مؤمنان علیه السلام به دستور خدا و رسول او با آن ها جنگیده است .

بزار در مسند خود می نویسد :

حدثنا عباد بن یعقوب قال نا الربیع بن سعید قال نا سعید بن عبید عن علی بن ربیعة عن علی قال عهد إلی رسول الله صلی الله علیه وسلم فی قتال الناکثین والقاسطین والمارقین .

علی فرمود : رسول خدا ، از من برای جنگ با ناکثین و قاسطین و مارقین پیمان گرفت .

البزار ، أبو بکر أحمد بن عمرو بن عبد الخالق (متوفای292 هـ) ، البحر الزخار (مسند البزار) ، ج 3 ، ص26ـ 27 ، ح774 ، تحقیق : د. محفوظ الرحمن زین الله ، ناشر : مؤسسة علوم القرآن ، مکتبة العلوم والحکم - بیروت ، المدینة الطبعة : الأولی ، 1409 هـ .

هیثمی بعد از نقل این روایت می گوید :

رواه البزار والطبرانی فی الأوسط وأحد إسنادی البزار رجاله رجال الصحیح غیر الربیع بن سعید ووثقه ابن حبان .

این روایت را بزار و طبرانی نقل کرده اند که رجال سند بکی از نقلهای بزار صحیح است غیر از ربیع بن سعید که ابن حبان او را توثیق کرده است.

الهیثمی ، أبو الحسن علی بن أبی بکر (متوفای 807 هـ) ، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ، ج 7 ، ص 238 ، ناشر : دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی - القاهرة ، بیروت - 1407هـ .

أبو یعلی در مسند خود می نویسد :

حدثنا الصلت بن مسعود الجحدری حدثنا جعفر بن سلیمان حدثنا الخلیل بن مرة عن القاسم بن سلیمان عن أبیه عن جده قال سمعت عمار بن یاسر یقول أمرت أن أقاتل الناکثین والقاسطین والمارقین .

عمار یاسر گفته است : به من دستور داده شد تا با ناکثین ، قاسطین و مارقین بجنگم.

أبو یعلی الموصلی التمیمی ، أحمد بن علی بن المثنی (متوفای307 هـ) ، مسند أبی یعلی ، ج 3 ، ص 194 ، ح1623 ، تحقیق : حسین سلیم أسد ، ناشر : دار المأمون للتراث - دمشق ، الطبعة : الأولی ، 1404 هـ - 1984م .

دولابی در الکنی والأسماء همین مطلب را از عمار یاسر نقل می کند :

641 - حدثنا الحسن بن علی بن عفان ، قال : ثنا الحسن بن عطیة ، قال : ثنا أبو الأرقم ، عن أبی الجارود ، عن أبی الربیع الکندی ، عن هند بن عمرو ، قال : سمعت عمارا یقول : أمرنی رسول الله [صلی الله علیه وسلم] أن أقاتل مع علی الناکثین والقاسطین والمارقین .

رسول خدا به من دستور داد تا در کنار علی با ناکثین و قاسطین و مارقین بجنگم.

الدولابی ، الإمام الحافظ أبو بشر محمد بن أحمد بن حماد (متوفای310هـ) ، الکنی والأسماء ، ج 1 ، ص 360 ، تحقیق : أبو قتیبة نظر محمد الفاریابی ، ناشر : دار ابن حزم - بیروت/ لبنان ، الطبعة : الأولی ، 1421 هـ ـ 2000م .

شاشی در مسند خود می نویسد :

322 حدثنا أحمد بن زهیر بن حرب نا عبدالسلام بن صالح أبو الصلت نا عائذ بن حبیب نا بکر بن ربیعة وکان ثقة نا یزید بن قیس عن إبراهیم عن علقمة عن عبدالله قال أمر رسول الله صلی الله علیه وعلی آله وسلم علیا أن یقاتل الناکثین والقاسطین والمارقین .

عبد الله بن مسعود می گوید: رسول خدا به علی دستور داد تا با ناکثین و قاسطین و مارقین بجنگد.

الشاشی ، أبو سعید الهیثم بن کلیب (متوفای335هـ) ، مسند الشاشی ، ج 1 ، ص 342 ، تحقیق : د. محفوظ الرحمن زین الله ، ناشر : مکتبة العلوم والحکم - المدینة المنورة ، الطبعة : الأولی ، 1410هـ .

.






نوشته شده در تاریخ یکشنبه 96 شهریور 19 توسط منبر مکتوب
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin